- قسمت ششم
کافی است به تکامل زیست سوختها نگاه کنیم تا ببینیم تکامل انرژیهای نو و «پاکیزه تر» در چارچوب روابط سرمایهداری چه عواقبی دارد. امیدشان این بود که تولید بیشتر سوختهای «هماهنگ با محیط زیست» برای جایگزینی نفت و گاز، سود آور باشد. بنابراین سرمایه به سوی تولید شماری از محصولات کشاورزی سرازیر شد که می توان از آن ها سوخت اتانول و بیودیزل و غیره تولید کرد. وقتی که معلوم شد این کار چقدر سودآور است، سرمایه از تولید محصولات خوراکی دور شد و به سوی محصولاتی گرایش یافت که به درد تولید سوختِ بیو می خورد. این حرکت سرمایه عامل مهم کمبود غذا و افزایش نجومی قیمت ذرت و غلات بود. و از آنجا که کشورهای فقیر به لحاظ غلات و سایر مواد غذایی شدیدا به بازار جهانی وابسته بودند افزایش قیمت کمرشان را شکست. نتیجتا توسعه محصولات کشاورزی برای سوخت «سبز» به قحطی و گرسنگی در کشورهای فقیر جهان انجامید. همین نمونه به تنهایی حکم به ورشکستگی این نظام میدهد.
مسئله به اینجا ختم نمیشود. صاف کردن زمین برای کشت محصولاتی مانند نخلهای روغنی که برای تولید زیست سوختها مورد استفاده قرار می گیرند از طریق نابودی جنگلهای بارانزا انجام می گیرد. در نتیجه این کار، مقادیر عظیمی گاز کربنیک وارد آتمسفر میشود. (رجوع کنید به فصل «چپاول جنگلهای بارانزای اندونزی»). بنابراین کشت محصولات اولیه برای زیست سوختها به منظور «کم کردن گازهای گلخانه ای» خود سبب افزایش گازهای گلخانهای میشود. چرا؟ چون این کارها تحت قوانین تولید کالایی سرمایه داری انجام میشود
فعلن هیچ دیدگاهی برای "فنآوری سبز و داستان زیست سوختها - وضعیت اضطراری قسمت ششم"
Post a Comment