2015/11/11

برخی اصول كليدی توسعه پایدار در جامعه سوسياليستی - وضعیت اضطراری قسمت نهم



اینجا برخی اصول كلیدی توسعه پایدار در جامعه سوسیالیستی را به صورت طرح کلی پیش می‌گذاریم. این اصول، اگر چه فراگیر نیست، ولی فشرده رویکردی است که جامعه سوسیالیستی بر اساس آن و با یک دید جهانی و انترناسیونالیستی به رفع وضعیت اضطراری محیط زیستی اقدام می‌کند. امیدواریم پیش گذاشتن این اصول از همین امروز به بحث و مجادله دامن زند و درک ما را از مشکلاتی که با آن روبرو هستیم بالا ببرد و دیدها را نیز نسبت به ممکن و مطلوب بودن انقلاب کمونیستی باز کند.

الف- ابعاد بین‌المللی و انترناسیونالیسم

دولت سوسیالیستی باید از نقاط قوت خود و منابع خود، برای ارتقا و ترویج انقلاب استفاده كند. دولت سوسیالیستی، باید «منطقه پایگاهی» انقلاب جهانی باشد. این کار لازمه رهایی بشریت است. این کار لازمه حفاظت از كره زمین است:‌ بشر فقط تحت یک نظام اقتصادی و اجتماعی و سلسله ارزش‌هایی کاملاً متفاوت می‌تواند به وضعیت اضطراری محیط زیست در مقیاسی مؤثر و با سرعت لازم بپردازد. و این امری است که به انقلاب سوسیالیستی و گسترش انقلاب نیاز دارد.

جامعه نوین سوسیالیستی حفاظت از محیط زیستِ كل زمین را بر توسعه ملی اولویت می‌دهد. این جامعه با پشتوانه علمی، فنی و به طور سازمان یافته، ابتكارات جسورانه بین اللملی را تشویق و حمایت می‌كند تا از تخریب گسترده اكوسیستم صخره‌های مرجانی، جنگل‌های باران‌زا و علفزارهای آفریقایی در معرض خطر و غیره جلوگیری نماید.

جامعه نو، دانش علمی و فن‌آوری را با جهانیان تقسیم می‌كند. تحقیقات در راستای كمك به بخش‌هایی از جهان كه با بحران‌های محیط زیستی درگیر هستند، انجام خواهد شد ـ به عنوان مثال، می‌توان از كمك به اهالی سرزمین‌های کم ارتفاع و فقیر که در نتیجه تغییرات اقلیمی با مشکل با بالا رفتن سطح دریا و سیل مواجه هستند نام برد.

این ابتكارات، همكاری و مشاركت كل دانشمندان و سایر دست‌اندرکاران و صاحب نظران، و درگیر شدن جمعیت های گوناگون و نظام‌های حکومتی متفاوت و مشارکت جوامع محلی را می‌طلبد. و دولت سوسیالیستی از تجارب، نظرات و مبارزات مردم نقاط مختلف جهان خواهد آموخت.

اما این گونه ابتكارات، در صورتی موثر و در درازمدت پایدار خواهند بود که بخش هر چه وسیعتری از جهان از زیر سلطه سرمایه‌داری بیرون آمده باشد. توسعه و رشد سرمایه‌داری به مشكلات زیست محیطی عظیمی منجر شده است. جابجایی‌های اقتصادی و از هم گسیختگی‌های اجتماعی، مردم فقرزده و جان به لب رسیده بخش‌های بزرگی از جهان را وا می‌دارد که برای بقا به اقداماتی که مخرب محیط زیست است دست بزنند. جنگ‌های داخلی که امپریالیست‌ها آتش بیارشان هستند زمین و منابع آب را ضایع می‌کنند.

همه این‌ها تاكیدی است بر این که جامعه نوین باید انقلاب سوسیالیستی را به وسعت و به سرعت گسترش دهد.

جامعه نوین سوسیالیستی نمی‌تواند روابط بین‌المللی خود را بر اساس استثمار و چپاول شكل دهد.

انقلاب در کشوری که در حال حاضر‌ ایالات متحده آمریکا نام دارد نقطه پایانی خواهد بود بر شبکه تولید جهانی که متکی است بر آلودگی شدید و دستمزد ارزان. ساختار تولید و منابع جامعه سوسیالیستی جدید، دیگر بر استفاده از دسترنج و مواد كشورهای دیگر متکی نخواهد بود ـ دوره ساختن قطعات یدکی ارزان در مشقت خانه‌های مکزیک و جریان واردات نفت به سر خواهد رسید. جامعه جدید با كمك‌های فنی و مالی به پاكسازی آسیب‌هایی که در سایر بخش‌های جهان به محیط زیست وارد شده یاری خواهد رساند: آسیب‌های ناشی از تولید انرژی و حفاری معدن، رویکرد تجاری / صنعتی به کشاورزی و جنگلداری، فعالیت‌های صنعتی، و صدور و انبار زباله‌های سمی توسط امپراتوری پیشین امریكا همه از این جمله‌اند.

دولت سوسیالیستی جدید، فورا پایگاه‌های نظامی و بساط اشغالگری را بر می‌چیند. دولت سوسیالیستی جدید، صنایع نظامی را بسیار کوچک کرده و بخش‌های عظیمی از آن را برای مصارف تولیدی و اجتماعی تغییر كاربری می‌دهد.

ب- برنامه ریزی آگاهانه و تنظیم رشد؛ حفاظت و نگهداری از اكوسیستم‌های متفاوت برای جلوگیری از فروپاشی زیست محیطی و اطمینان از سلامت كره زمین برای آیندگان

اقتصاد پایدار سوسیالیستی با سرمایه‌داری که بدون توجه به عواقب زیست محیطی، کورکورانه گسترش می‌یابد متفاوت است. این اقتصاد خواهان برنامه‌ها و رشد تنظیم شده‌ای است كه موازین زیر را مد نظر داشته باشد:
  •  معیارهای كیفی. تولید باید بر اساس نیازهای اكثریت عظیم جامعه سازماندهی شود، كیفیت زیست را افزایش دهد، و نیازمندی‌های پیشبرد انقلاب جهانی را برآورده سازد.
  •  آگاهی به محدودیت‌های طبیعی و داخلی شبكه آسیب پذیر اكوسیستم‌ها. جامعه سوسیالیستی ضرورتا باید محافظت از سرزمین‌های وحشی و مناطق طبیعی بحران زده را بر عهده بگیرد و آن‌ها را از توسعه و دست‌اندازی حفظ كند. منابع را طوری مورد استفاده قرار دهد که در عین تامین زندگی مردم، منابع قابل بازیافت جایگزین منابع غیرقابل بازیافت شوند.
  •  به رسمیت شناختن نقش و میراث تاریخی امپریالیسم امریكا در تغییرات آب و هوایی. ایالات متحده و اروپا، مسئولِ حدودِ ۶۰ درصدِ دی اكسیدكربنِ متصاعد شده بر اثر سوزاندن سوخت‌های فسیلی در اتمسفر هستند. در جامعه جدید باید به فوریت و به طور ریشه ای، انتشار دی اكسید كربن محدود و به حفاظت از انرژی‌های كره زمین کمک عملی شود.
تاثیر این جهت گیری كلی بر تولید جامعه سوسیالیستی چند وجهی است. چرا که نه تنها بر این ترکیب مشخص که «چه چیزی تولید ‌شود» و «چگونه تولید ‌شود» تاثیر می‌گذارد بلکه بر سطح تولید محصول هم تاثیر می‌گذارد. این شامل اعمال محدودیت آگاهانه برای کاهش و یا توقف رشد بخش‌هایی است که باعث تغییراتی اقلیمی می‌شوند و بر اکوسیستم زمین فشار می‌آورند؛ جلوی استفاده از منابعی که در حال از بین رفتن هستند نیز گرفته می‌شود.

ج- متحول کردن ساختار تولید صنعتی، كشاورزی و حمل و نقل

جامعه سوسیالیستی جدید، برای تغییر ساختارها و کارکردهای اقتصاد امپریالیستی امروز که برای محیط زیست بسیار مخرب هستند وارد عمل خواهد شد:
  •  این تغییر ساختار، باید با دوری از انرژی‌های تجدید ناپذیر و سوخت‌های فسیلی آلاینده آغاز شود (نفت، ذغال سنگ و گاز طبیعی) ـ و فن‌آوری‌های همساز با محیط زیست، مانندِ انرژی خورشیدی، باد و منابع ژئوترمال (وابسته به حرارت مرکزى زمین) باید گسترش یابد. برای این کار اقتصاد سوسیالیستی باید تولید بزرگ متنوع را با تولید کوچک متنوع ترکیب کند و یک ترکیب منطقی از فن‌آوری‌های پیشرفته و میانی را بپروراند.
  •  باید به طور جدی برای تغییر جهت در زمینه حمل و نقل تلاش کرد. از مالکیت خودروهای شخصی و بزرگ، راه‌های وسیع و سیستم‌های حمل و نقل مبتنی بر سوخت فسیلی دور شد. و در همه زمینه‌های رشد و باز سازی و تحقیق، اولویت را به وسائط حمل و نقل ایمن و کارآ داد.
  •  توسعه سیستم‌های كشاورزی بر اساس اصول برنامه ریزی بلند مدت و جامع برای استفاده از خاك و محافظت از آب، و تنوع زیستی در امر کشاورزی، ضروری است. این سیستم‌های كشاورزی، در مقیاس بزرگ، متوسط و كوچك، باید امکان استفاده از فن‌آوری‌های منطبق به شرایط مناطق و مشخصات خاص هر منطقه را فراهم کنند و توان عکس العمل به تغییرات اقلیمی و تغییر در تقاضا را داشته باشند. هدف از تغییر جهت کشاورزی دستیابی به محصولات كشاورزی فراوان و پایدار و محصولات غذایی سالمی است كه مصرف منابع و آسیب به انسان‌ها و طبیعت را به حداقل برساند.
  •  جامعه سوسیالیستی باید بکوشد که محافظت از منابع به یك استاندارد در همه جوانب زندگی اجتماعی و اقتصادی تبدیل شود:‌ در توسعه فن‌آوری، در تولید، در کالاهای مصرفی تولید شده و چگونگی مصرف آنها. باید چرخه بازیافت و استفاده چند باره و چندگانه از مواد و تولیدات را گسترش دهد و آن را جایگزین تعویض نامعقول محصولات (ارائه سال به سالِ "مدل های جدید") و مصرف اسرافی كالاها در جامعه سرمایه‌داری کند.
د- نوع دیگری از بافت اجتماعی و شهر

كشورهای امپریالیستی به خاطر موقعیت ممتازشان در تقسیم کار جهانی در مسیر خاصی تكامل یافته‌اند. اقتصاد این کشورها و محل زندگی و کار مردم آن ها به تحرك بسیار، انبوه خودروها و یک زنجیره طولانی و انرژی بَر برای عرضه محصولات وابسته است.

سیستم تولید پایدار در اقتصاد جامعه سوسیالیستی نمی‌تواند بر چنین نظام عرضه و تحویلی استوار باشد؛ بلکه باید به سوی مبادلات میان اقتصادهای محلی و منطقه‌ای گام بر دارد که خود به عنوان بخشی از اقتصاد متحد سوسیالیستی عمل می‌كنند.

شهرها باید پایدارتر شوند یعنی باید بتوانند تولید نیازمندی‌های اساسی خود را بالا ببرند و این شامل تلاش برای توسعه تولیدات غذایی در مناطق شهری هم هست. مصرف عظیم و اسرافی انرژی، که با تجاری سازی انگل وار شهر معاصر همراه است (و از آن جمله می‌توان از ساختارهای دفتری برای خدمت به سرمایه گذاری‌های مالی جهانی، آگهی‌های تجارتی، بیمه و غیره نام برد) باید تغییر کند. توسعه شدید و بی رویه در زمینه‌های تجاری و مسکونی که با سرمایه گذاری‌های بورس بازانه و قمارگونه همراه است و مرتبا به «فضاهای سبز» در حومه‌ها و مناطق خارج از شهر دست‌اندازی می‌کند متوقف خواهد شد.

برنامه ریزی اجتماعی ـ اقتصادی بر این پایه خواهد بود كه كار معنی دار و خلاق را با حس همبستگی اجتماعی پیوند دهد ـ و بین كار و محل زندگی مردم رابطه جدیدی شكل دهد. ایجاد نوع جدیدی از «فضاهای اجتماعی» در شهرها در برنامه ریزی منظور خواهد شد؛ فضاهایی كه در آن مردم می‌توانند با هم ارتباط بگیرند، سازماندهی سیاسی كنند، فرهنگ بسازند و از آن لذت ببرند و در آسایش باشند. در عین حال از بین بردن تمایز شهرها با مناطق برون شهری و دورافتاده و روستایی هم باید بخشی از برنامه ریزی باشد و راه‌های جدیدی برای ادغام فعالیت‌های اقتصادی و اجتماعی مناطق مجاور پیدا شود.

ه- مبارزه علیه مصرف گرایی

اقتصاد سوسیالیستی پایدار در ایالات متحده سابق، تلاش می‌کند در حد منطقی کالاهای مصرفی تولید کند. اما شباهتی به «جامعه مصرفی» نخواهد داشت. (اگر قرار بود میزان مصرف آنچه سرمایه طبیعی خوانده می شود یا میزان مصرف محیط زیست طبیعی توسط جهانیان با سطح مصرف متوسط هر فرد در آمریکای فعلی برابر باشد، به چیزی تقریبا معادل پنج کره زمین نیاز داشتیم).

دیگر خبری از این «مزیت» که کارگران‌ اندونزی نیاز به پوشاک ورزشی را برطرف کنند و دهقانان و کارگران کشاورزی کنیا و جامائیکا قهوه‌های آن چنانی را که به باب طبع اهالی آمریکا باشد تهیه کنند، نخواهد بود. خبری از «قیمت‌های فوق ارزانِ فروشگاه‌هایی مانند وال مارت» که نتیجه فوق استثمار و تخریب محیط زیست در خارج از مرزهاست نخواهد بود. دیگر وال مارتی موجود نخواهد بود.

كالاهای مصرفی باید كاربردی و بادوام باشند و نه «یكبار مصرف». جامعه به تغییر تقاضا، تغییر سلیقه و تغییر زیبایی شناختی توجه می‌کند. اما آن وسواسی كه امروزه برای مصرف خصوصی وجود دارد و فرهنگی که در آن افراد بر اساس آنچه مصرف می‌کنند و مقداری که مصرف می‌کنند تعریف می‌شوند دیگر به این شکل وجود نخواهد داشت. این هم یکی از موضوعات مورد مبارزه ایدئولوژیک و آموزش جامعه خواهد بود.

با تغییر و تحول در زندگی اجتماعی ـ با ایجاد «فضای اجتماعی» که امکان ایجاد رابطه‌های غنی‌تر و معنی دارتر بین انسان‌ها را به وجود می‌آورد ـ ارزش‌های جدید می‌توانند پا بگیرند. بالا رفتن آگاهی مردم نسبت به ارتباط انسان با طبیعت و ضررهای اکولوژیکی که «مصرف گرایی» امپریالیستی وارد کرده است به تغییر رفتار خواهد انجامید.

ف- قدر زمین را بدانیم، مراقبت از زمین را به عهده بگیریم

مراقبت و ارزش قائل شدن برای سیاره مان، یك ضرورت اكولوژیكی است. بقای ما به جهان طبیعی وابسته است، به گیاهانی که اکسیژن تولید می‌کنند، به گونه‌های زنده‌ای که غذا و دارو فراهم می‌کنند...؛ ما نمی‌توانیم بدون آب تازه، خاک‌های حاصلخیز و هوای پاک زنده بمانیم. ما با جهان طبیعت مرتبط هستیم: با زنجیره‌های پیچیده تکاملی و با شبکه‌های اكوسیستمی که تولید کننده جریان‌های انرژی‌ برای حفظ و بقای حیات اند.

مراقبت از سیاره مان و درک ارزش آن، یك ضرورت اخلاقی است. ما باید سعی کنیم مسئولیت زمین را به عهده بگیریم: از دنیای طبیعت محافظت کنیم و آن را تقویت کنیم، دنیایی که خود بخشی از آن هستیم و مرتبا در جریان کنش متقابل و تغییر آن قرار داریم. دانش بیشتر نسبت به پیوندهای ما به دنیای طبیعت و مسئولیتمان نسبت به آن، ما را به مثابه موجودات بشری نیز غنا می‌بخشد.

وضعیت اضطراری است، وقت تنگ است. اگر ما برای محافظت و مراقبت از اكوسیستم‌های اطراف مان، كه به سرعت در حال ناپدید شدن هستند، كاری نكنیم، اگر ما برای محدود كردن تغییرات اقلیمی، حركتی نكنیم، این سیاره برای میلیاردها انسان و شاید برای كل بشریت، غیر قابل سكونت شود.

جهت گیری ما این است. انقلاب، این امکان را فراهم می‌کند که مردم آنطور که شایسته انسان ها است زندگی کنند و از محیط زیست نیز حفاظت كنند. به همین علت است که انقلاب سوسیالیستی و ایجاد دولت نوین سوسیالیستی در یك یا چندین كشور، تاثیرات غیرقابل انكاری بر جهان خواهد گذاشت. برقراری یك دولت سوسیالیستی نوین، مخصوصا در كشوری که به لحاظ جمعیتی و موقعیت جغرافیایی بزرگ است، باعث تغییرات شگرفی در صف بندی‌های سیاسی جهان خواهد شد و امید و منبع الهامی برای مردم جهان به ارمغان خواهد آورد. این موضوع، اراده مان را برای انجام چنین انقلابی بیشتر می‌کند و بیش از پیش تشویق مان می‌کند که دیگران را نیز فرا بخوانیم تا در این کار حیاتی نقش بگیرند.

اشتراک گذاری

فعلن هیچ دیدگاهی برای "برخی اصول كليدی توسعه پایدار در جامعه سوسياليستی - وضعیت اضطراری قسمت نهم"