tag:blogger.com,1999:blog-73736393202776675002024-03-13T17:19:27.348+00:00ایستادگی برای زمینAnonymoushttp://www.blogger.com/profile/00442344515274420291noreply@blogger.comBlogger38125tag:blogger.com,1999:blog-7373639320277667500.post-11337761384927976542016-07-19T13:35:00.000+01:002016-07-19T13:35:41.422+01:00مستند مادرکشی<div dir="ltr" style="text-align: left;" trbidi="on">
<div class="separator" style="clear: both; text-align: center;">
<a href="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEguR61ReN7S5v2JrBEA5eMDgjNIODUrQ-EzK0irof9aGCD2i-sVuhDv1xC5H-DaCI00ezY6tt0K4mQ-Q4C3hXHuBjuUF3Zoqj8pFJgFDXRRUZq97aZDUDRuwJxRdcAOFCFecQ14r3z5BbGr/s1600/madar-koshi.jpg" imageanchor="1" style="margin-left: auto; margin-right: auto;"><img border="0" height="356" src="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEguR61ReN7S5v2JrBEA5eMDgjNIODUrQ-EzK0irof9aGCD2i-sVuhDv1xC5H-DaCI00ezY6tt0K4mQ-Q4C3hXHuBjuUF3Zoqj8pFJgFDXRRUZq97aZDUDRuwJxRdcAOFCFecQ14r3z5BbGr/s640/madar-koshi.jpg" width="640" /></a></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
در چند ساله اخیر توجه به مشکلات زیست محیطی در جامعه ایران به شکل بیسابقه ای بالا رفته است. پدیده های مرگباری مثل ریزگردها، وارونگی هوا، خشکیدن تالاب ها و دریاچه ها و.... آن چنان ملموس و تکان دهنده است که افکار عمومی نمی تواند نسبت به آن ها بی اعتنا بماند. شک نیست که بخش جوان و تحصیل کردۀ جامعه و نیز کارشناسانی که افق دیدشان نسبت به مسائل زیست محیطی و اجتماعی گسترده تر است و فقط نوک دماغ شان را نمی بینند، سریع تر عکس العمل نشان می دهند. عکس العملی که به ناگزیر شکل انتقاد و اعتراض و افشای سودجویی ها و سوء مدیریت های نهادینه در نظام حاکم به خود می گیرد. در چنین فضایی است که مستندی مثل «مادرکشی» تولید می شود. سازندگان این مستند روی یک معضل عمیق زیست محیطی یعنی روند رو به گسترش بی آبی با همه نتایج قابل پیش بینی (و غیر قابل پیش بینی)اش در آیندۀ نزدیک انگشت می گذارند. خود واقعیت آنقدر مهیب و زشت و زجرآور است که حتی بیان گوشه هایی از آن در این مستند، آمیخته ای از تاثر و ترس و خشم را در ذهن بیننده ایجاد می کند. بینندۀ هشیار حتما متوجه می شود که سانسور و خودسانسوری رایج در فضای مستند سازی ایران بر «مادرکشی» هم سایه انداخته است؛ به شکل عدم تلاش برای شناسایی و شناساندن ارتباط معضلات زیست محیطی با خصلت و منطق و نیازهای نظام اقتصادی ـ اجتماعی موجود (در مرکز آن، نقش دولت حاکم). اما این مسئله نباید دغدغه مثبت و تلاش دلسوزانه سازندگان این فیلم را زیر سوال ببرد. «مادرکشی» علیرغم کمبودها و ناگفته هایش، خصوصیت یک فیلم سفارشی را ندارد. نام هایی مثل «دفتر معاونت ریاست جمهوری» یا «سازمان محیط زیست» و.... در ردیف تامین کننده بودجه یا حامیان این مستند، و نیز چسباندن جمله ای از خامنه ای به تیتراژ پایانی، ارزش های «مادرکشی» را نفی نمی کند. اینگونه مداخلات و خودنمایی های حاکمان بیش از هر چیز، نشانگر وخامت وضعیت محیط زیست کشور است. واقعیتی که دیگر هیچکس نمی تواند منکر شود.<br />
<br />
<div class="separator" style="clear: both; text-align: center;">
<iframe allowfullscreen="" class="YOUTUBE-iframe-video" data-thumbnail-src="https://i.ytimg.com/vi/NA7Dkwc_D_U/0.jpg" frameborder="0" height="266" src="https://www.youtube.com/embed/NA7Dkwc_D_U?feature=player_embedded" width="320"></iframe></div>
<br />
<a href="https://youtu.be/NA7Dkwc_D_U" target="_blank">لینک مستقیم مستند</a></div>
<div class="itanywhere-activator" style="display: none; left: 687px; top: 1013px;" title="Google Translator Anywhere">
</div>
</div>
Anonymoushttp://www.blogger.com/profile/00442344515274420291noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-7373639320277667500.post-30278159829206971192016-05-21T10:35:00.000+01:002016-05-21T10:35:15.232+01:00 نام زابل بر زبان افتاد<div dir="ltr" style="text-align: left;" trbidi="on">
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<div class="separator" style="clear: both; text-align: center;">
<a href="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEiG5hRIBQxKEMBwYW-7gXZdYBckyKLIqf48ODgyVDqDuBVv_e07gTtghrVwauuSd2oUsxYfGlYquR_pGe93u8qiirv1xVDaukEKighZA1r2dnvHaeZOlM7tlEACS3zQ-ZCX0k2bI3kkuRKh/s1600/zabol.jpg" imageanchor="1" style="margin-left: auto; margin-right: auto;"><img border="0" height="358" src="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEiG5hRIBQxKEMBwYW-7gXZdYBckyKLIqf48ODgyVDqDuBVv_e07gTtghrVwauuSd2oUsxYfGlYquR_pGe93u8qiirv1xVDaukEKighZA1r2dnvHaeZOlM7tlEACS3zQ-ZCX0k2bI3kkuRKh/s640/zabol.jpg" width="640" /></a></div>
اینبار نام زابل بر زبانها افتاد: زابل، صدرنشین فهرست آلودهترین شهرهای جهان. گرمای بیامانی که گاه در تابستانها مرز ۴۰ درجه را رد میکند، ریزگردهایی به قطر ۲,۵ میکرون و توفانهای بیوقفه شن و گردوغبار که سال گذشته آلودگی را تا ۴۰ برابر حد مجاز رساند و خشکیدن تالاب هامون که این وضعیت را شدت میبخشد؛ شرایط را مهیا کرد که زابل
<a name='more'></a> در رقابت آلودهترینهای دنیا یکهتاز باشد و شرایط اقلیمی ناگواری که اهالی این دیار را گرفتار کرده، به گوش همگان برسد و زنگهای هشدار به صدا درآید. روز پنجشنبه سازمان بهداشت جهانی در گزارشی براساس اندازهگیری ریزگردهای معلق در هوا، نامزدهای احتمالی دو شهر آلوده جهان را معرفی و اعلام کرد: شهر زابل در ایران به دلیل طوفانهای شن در ماههای تابستان آلودهترین شهر جهان لقب گرفت. براساس گزارش این سازمان، بیشتر از هفت میلیون مرگ زودرس که سالانه در جهان رخ میدهد، به خاطر آلودگی هواست و با رتبهای که به تازگی نصیب زابل شده، مردم سرزمین ما هم از این آلودگی سهم عظیمی دارند. <br />
<br />
<b>خشکیدن هامون، دامنزدن به بحران </b><br />
ریزگردها میتوانند قطری بهاندازه ۲,۵ تا ۱۰ میکرون داشته باشند؛ اندازهای که تقریبا ۳۰ برابر کوچکتر از عرض موی سر انسان است. زابل نیز ریزگردهایی به قطر ۲,۵ میکرون دارد؛ اندازهای که به عنوان معیار اصلی برای سنجش اوضاع وخیم آلودگی هوا محسوب میشود.<br />
به دنبال انتشار گزارش سازمان بهداشت جهانی، گاردین نیز در گزارشی از ریزگردها اینچنین نوشت: «ریزگردهایی که دارای قطر ۱۰ میکرون هستند، شامل گردوغباری میشوند که بهوسیله خودروها، باد، دود حاصل از آتش و بهویژه کربن از سوزاندن سوختهای فسیلی، مانند زغال سنگ، نفت و چوب به وجود میآیند. این ذرات به اندازه کافی کوچک هستند که در هنگام نفسکشیدن وارد ریه افراد شوند اما ذرات «فوق ریز» که دارای قطر ۲,۵ میکرون هستند، فقط از طریق میکروسکوپ قابل رؤیت هستند و از هر نوع احتراقی تولید میشوند. این ذرات به اندازه کافی کوچک هستند تا از راه ریهها وارد خون شوند و اثرات مخربی بر روی سیستم خونرسانی قلب بگذارند.»<br />
براساس اعلام سازمان بهداشت جهانی، شهر زابل در ایران دارای ریزگردهایی با قطر ۲,۵ میکرون است و در تابستان دمای زابل به ۴۰ درجه و حتی بالاتر نیز میرسد. این شهر دارای توفانهای بیوقفه گردوغبار از سمت شمال و جنوب منطقه است. همچنین خشکشدن تالاب هامون، به شرایط ناگوار اقلیمی این منطقه افزوده شده است. در سال گذشته میلادی میزان آلایندگی این شهر به ۴۰ برابر حد مجاز رسید که موجب مختلشدن شرایط زندگی در این شهر شد. <br />
<br />
درهمینحال محسن سلیمانی، مدیر پروژه ملی حفاظت از تالابهای ایران در گفتوگو با گاردین گفته است: آلودگی شهر زابل با شهرهای صنعتی مانند تهران و پکن متفاوت است. درواقع وزش بادهای ۱۲۰ روزه در شهر زابل، هر سال به وخیمترشدن توفانهای گردوغبار در این شهر میافزایند. بادهای ۱۲۰روزه در زابل از اوائل اردیبهشت شروع شده و تا شهریور و حتی مهر ادامه دارد. حداکثر سرعت باد در تیر تا صد کیلومتر در ساعت میرسد و در بعضی منابع برای حداکثر سرعت این باد، رقمها باز بالاتر میرود. متوسط سرعت باد در ماههای تابستان، حدود ۲۶ کیلومتر در ساعت و در ماههای زمستان به ۱۳ کیلومتر در ساعت میرسد.<br />
به گفته او خشکشدن تالاب هامون و همچنین سوءمدیریت در منابع آبی که در گذشته اتفاق افتاده، به این بحران بیشتر دامن زده است. وی در ادامه گفت: به دلیل خشکشدن تالاب هامون، ۷۰۰ هزار فرصت شغلی در این منطقه از دست رفته است.<br />
کاوه مدنی، استاد مدیریت محیط زیست امپریال کالج لندن نیز درهمینباره به گاردین گفته است: عوامل افزایش آلودگی در ایران به این موضوع برمیگردد که ایرانیها توسعه زیرساختارهای خود را بدون توجه به عواقب بلندمدت زیستمحیطی در پیش گرفتند که تأثیرات محیطی در آنها ارزیابی نشده است. توسعه ناپایدار در ایران موجب آلودگی هوا، توفانهای گردوغبار، خشکشدن دریاچه و رودخانهها، کاهش سطح آبهای زیرزمینی، جنگلزدایی و بیابانزدایی شده است. درگیری بر سر رودخانه هیرمند با افغانستان، موجب کمبود آب در این رود شده است که نتیجه آن وخیمترشدن توفان گردوغبار در این منطقه بهویژه برای کسانی که در نزدیکی تالاب هامون زندگی میکنند، شده است. <br />
<br />
<b>خطر بیخ گوش کشورهای درحالتوسعه </b><br />
آلودگی هوا به سرعت در حال رسیدن به وضعیتی خطرناک در تمام جهان است؛ بهویژه برای مردمی که در مناطق شهری زندگی میکنند. براساس آمار سازمان جهانی بهداشت، آلودگی هوا بین سالهای ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۳، رشدی هشتدرصدی داشته است؛ روندی که همچنان صعودی است. این مسئله جان بیشتر از سه میلیون نفر را در سراسر جهان در سال تهدید میکند. ادامه روند کنونی، سالانه موجب مرگ بیش از سه میلیون خواهد شد. ماریا نیرا، مدیر سلامت عمومی سازمان بهداشت جهانی در ژنو میگوید: «آلودگی هوا در مناطق شهری تا مرز زنگ خطر پیش رفته است و سلامت انسانها در معرض ویرانی است.» روز گذشته نشریه فورچون نیز به این موضوع پرداخت و نوشت: «گروههای تحقیقاتی که وضعیت هوا را در شهرهای مختلف جهان بررسی میکنند، اعلام کردهاند که ۸۰ درصد شهرنشینها در شهرهایی زندگی میکنند که حالا نفسکشیدن در آنجاها کار آسانی نیست. بیشتر این مشکلات هم در مناطق فقیرنشین، شهرهای کمدرآمد و کشورهای درحالتوسعه روی داده است.» براساس آمار تفکیکی، ۹۸درصد شهرهای آلوده در کشورهای فقیر و جهان سوم، شهرهایی با درآمد پایین یا متوسط هستند؛ شهرهایی که از هیچ نظری استانداردهای سازمان بهداشت جهانی را برآورده نمیکنند. آیا وضعیت در کشورهای توسعه یافته بهتر است؟ آمار میگوید که ۵۶ درصد شهرهای با درآمد متوسط یا پایین در کشورهای پیشرفته نیز با آلودگی دستوپنجه نرم میکنند. براساس آمار سازمان جهانی بهداشت، مناطق شهری فقیرنشین در شرق مدیترانه و مناطق جنوبی آسیا بدترین وضعیت را دارا هستند. <br />
<br />
گروه تحقیق کیفیت هوا، سه هزار شهر در ۱۰۳کشور مختلف را بررسی کرده است. آینده از نظر این گروه وخیمتر تخمین زده شده است. در دو سال آینده کیفیت هوا بدتر خواهد شد، شهرها و مناطق بیشتری تحت تأثیر قرار خواهند گرفت و وضعیت در معرض خطر قرارگرفتن جان انسانها بدتر خواهد شد. سرطان سینه، بیماری تنفسی و قلبی شایعترین مشکلاتی هستند که سازمان بهداشت جهانی به خاطر آلودگی هوا روی آنها انگشت گذاشته است. دکتر کارلوس دورا، دراینباره میگوید: «وقتی کیفیت هوا افزایش پیدا کند، بیماریهایی که با آلودگی هوا در ارتباطند، به شکل معناداری افت میکنند، وضعیت کار و بهرهوری بهبود چشمگیری نشان میدهد؛ کیفیت زندگی ارتقا مییابد و جالب است که حتی بیماریهای روانی و خشونت نیز کاهش معناداری را نشان میدهند. باید کشورها، جمعیتها و سازمانهای گوناگون را از این نتایج آگاه کرد. کشورهای بیشتری باید به فکر وضعیت هوای خود باشند و تعداد کشورهای بیشتری را باید به وضعیت سالم بازگرداند.»<br />
<br />
<i><a href="http://vaghayedaily.ir/fa/News/4171" target="_blank">منبع خبر</a></i> </div>
</div>
Anonymoushttp://www.blogger.com/profile/00442344515274420291noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-7373639320277667500.post-36579121164322902782016-04-24T20:06:00.002+01:002016-04-24T20:28:37.787+01:00جزوه «وضعیت اضطراری!» - نسخهی کامل<div dir="ltr" style="text-align: left;" trbidi="on">
<div class="separator" dir="rtl" style="clear: both; text-align: center;">
<img border="0" height="400" src="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEh6e2-8Eb5T_RGoL-NoyOKfVISEpSLzMzl3LGE7mRYtFQYiN4odIu4axB9GurzfPqXhgeikNplLTyH6UiCFqRsp6-ARKrnnN2UbLymfBeORTU2wdyxwntCHLH46pUMf3dYoIP3ke3yQshLO/s400/emer-f-net-page-001.jpg" width="281" /></div>
<div dir="rtl" style="text-align: right;">
<br /></div>
<div dir="rtl" style="text-align: right;">
<span style="font-size: large;"><b>یادداشت مترجم</b></span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
ماه دسامبر سال ۲۰۱۵(آذر ۱۳۹۴) نمایندگان ۱۹۵ کشور عضو سازمان ملل در پاریس جمع شدند تا در مورد خطراتی صحبت کنند که ادامهی زندگی نوع بشر در کرهی زمین را در نتجهی گرمایش و تغییرات اقلیمی مورد تهدید قرار داده است. دانشمندان و فعالین محیط زیست مدت هاست که زنگ خطر را به صدا آوردهاند...</div>
<div dir="rtl" style="text-align: right;">
..</div>
<div dir="rtl" style="text-align: right;">
.</div>
<div dir="rtl" style="text-align: right;">
<br /></div>
<div dir="rtl" style="text-align: right;">
لینک دریافت <a href="https://drive.google.com/open?id=0Bz3R867DJtCneENhX1BPZ2dxWDA" target="_blank">نسخه چاپی</a></div>
<div dir="rtl" style="text-align: right;">
لینک در یافت <a href="https://drive.google.com/open?id=0Bz3R867DJtCnaXRfc2NoUFRlSlk" target="_blank">نسخه اینترنتی</a></div>
<div dir="rtl" style="text-align: right;">
لینک دریافت <a href="https://drive.google.com/open?id=0Bz3R867DJtCnYkU3U1B1S0Ywekk" target="_blank">نسخه ساده</a><br />
<br />
<div style="text-align: center;">
<b><i>وضعیت اضطراری </i></b></div>
<div style="text-align: center;">
<b><i>غارت کره زمین ما،<br />فاجعه محیط زیستی<br />و راه حل واقعی و انقالبی</i></b></div>
</div>
<div class="itanywhere-activator" style="display: none; left: 230px; top: 429px;" title="Google Translator Anywhere">
</div>
</div>
Anonymoushttp://www.blogger.com/profile/00442344515274420291noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-7373639320277667500.post-59004502090748614452015-12-13T20:51:00.001+00:002015-12-15T14:54:37.308+00:00 گزارش هفته دوم کارزار پاریس و آکسیون های روز ۱۲ دسامبر<div dir="ltr" style="text-align: left;" trbidi="on">
<div class="separator" style="clear: both; text-align: center;">
</div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<div class="separator" style="clear: both; text-align: center;">
<a href="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEg8PuhAkGmCu7hTcZdJO1hWOLRxxWE7cjRMKiKJLjmJUcEl6uYU5R04JU2bA6oqkjDW6HQZgWUfOk6eiAgW1H-Lj5U14ztFwFqYc97B75ph2HgVRwfZsyYOpIz4eMbPmAP6AJFWAhxO-SNO/s1600/paris121215.jpg" imageanchor="1" style="margin-left: 1em; margin-right: 1em;"><img border="0" height="360" src="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEg8PuhAkGmCu7hTcZdJO1hWOLRxxWE7cjRMKiKJLjmJUcEl6uYU5R04JU2bA6oqkjDW6HQZgWUfOk6eiAgW1H-Lj5U14ztFwFqYc97B75ph2HgVRwfZsyYOpIz4eMbPmAP6AJFWAhxO-SNO/s640/paris121215.jpg" width="640" /></a></div>
<br />
سرانجام دوازدهم دسامبر 2015 رسید. روز پایانی دو هفته کارزار اعتراضی در برابر سیستمی جهانی که منافع و منطق و کارکردش، حیات بشری و کره زمین را به سرعت به سمت نابودی می راند.<br />
شب قبل، رسانه ها از شهر «بورژه» محل برگزاری نشست مقامات دولتی و کارشناسان زیست محیطی و اقتصادی سازمان ملل خبر می دادند که «دستیابی به یک توافق موثر» بسیار دشوار است.<br />
سخنگویان دولت های سرمایه داری مثل سال های قبل داشتند تقصیر را به گردن هم می انداختند و بیرون از برج و باروی امنیتی «بورژه»، مبارزان و فعالان
رنگارنگ<a name='more'></a> و پر انرژی با شنیدن این خبرها بیش از پیش به خشم می آمدند و شور و شوق شان برای برگزاری آکسیون های 12 دسامبر بیشتر می شد. <br />
<br />
سراسر هفته قبل، فعالیت های مختلفی در گوشه و کنار پاریس برگزار شده بود. مرکز این فعالیت ها در مجتمع عظیم فرهنگی 104 بود در یکی از محلات زحمتکشی شهر. در صحن اصلی، کارهای مختلف هنری که اساسا نوجوانان را درگیر می کرد جریان داشت.<br />
چند نفر با لباس و چهره دلقک ها، اهمیت بازیافت را توضیح می دادند. در مرکز سالن، درخت مقوایی بزرگی ساخته بودند که هرکس پیامش را بر روبانی می نوشت و به آن می آویخت. در مورد تاثیر گرمایش بر ساکنان کره زمین نیز نمایشگاه عکسی بر پا بود. آکروبات، رقص و هیپ هاپ بود در کُنج کُنج 104. و نمایشگاهی هم در مورد اختراعات و ابتکارات برای دنیای آینده دائر بود. اختراعاتی ساده که صرفه جویی در مصرف آب و سوخت را ممکن می کند. <br />
<br />
به موازات این فعالیت ها، جلسات مختلفی برگزار می شد که موفق ترین شان را جمعی از گروه های زنان (اغلب از کشورهای آسیایی وآفریقایی به همراه چند گروه فرانسوی) تشکیل داده بودند. در نشست های دیگر، رهنمودهایی برای نحوه شرکت در تظاهرات و مقابله با تاکتیک های سرکوب و نیز شناخت از قوانین و مقررات و حقوق بازداشت شدگان به ویژه با توجه به «وضعیت اضطراری» مطرح می شد.<br />
هر گوشه ای مردم جمع بودند. با هم آشنا می شدند و بحث می کردند. چند گروه بزرگ 100 تا 200 نفری را می دیدی و در کنارشان شمار زیادی گروه های کوچک چند نفره که با هم به پاریس آمده بودند. هر شب، مجمع عمومی تشکیل می شد و گزارشگران «ائتلاف مبارزاتی» اخبار بورژه را به جمع می رساندند و برنامه روزهای بعد را اعلام می کردند. برخی سخنرانی ها هم در چارچوب همین مجمع عمومی انجام می شد اما جایی برای بحث و اظهار نظر و طرح سوالات مردم نبود که این یک نقطه ضعف مهم بود. <br />
<br />
هر چه به دوازدهم دسامبر نزدیک تر می شدیم تعداد حاضران در تجمعات 104 بیشتر می شد. اتوبوس ها مرتبا از هلند، آلمان، سوئد، فنلاند و انگلیس و نروژ مرتب می رسیدند و با خود تیم های پزشکی، وکیلان، هنرمندان و سایر قشرها را می آوردند. تیم های آشپزخانه هم به راه بود و جمعیت را با غذای گرم گیاهی سیر می کرد و در مقابل هر کس هر قدر توان مالی اش اجازه می داد، پولی به صندوق می ریخت یا اصلا نمی ریخت. <br />
<br />
طی هفته، علاوه بر مرکز 104، فعالیت های مختلفی در سطح شهر انجام شد. عده ای از فعالین در ضدیت با سیاست خصوصی سازی موزه ها (که اغلب زیر چتر سرمایه های نفتی می روند) در مقابل موزه لوور تجمع کردند. عده ای دیگر به سخنرانی در مورد کشاورزی صنعتی و صدماتی که به خاک و آب و غذا می زند پرداختند. برخی هم در سالن نهادهای جامعه مدنی در «بورژه» میز نشریه گذاشته بودند و بحث و گفت و گو و مصاحبه می کردند. هر چند تظاهرات سیاسی قدغن بود ولی پلیس با گردهم آیی ها کاری نداشت. <br />
<br />
در مرکز بزرگی که به یکی از نهادهای رزمنده طرفدار محیط زیست در منطقه مونتروی تعلق دارد، ائتلاف موسوم به «خط قرمز» در حال تهیه پرچم عظیم 100 متری و پلاکاردها و پوسترها و ابزار تبلیغی دیگر برای آکسیون روز 12 دسامبر بود. رفقای «ایستادگی برای زمین» هم به آنجا رفتند و از گروه ها و افراد حاضر در این مرکز که «باغ آلیس» نام دارد برای تهیه پارچه نوشته خود کمک گرفتند. <br />
<br />
در آخرین ساعات شنبه 11 دسامبر، برنامه آکسیون های روز بعد روی سایت های ویژه برگزاری تظاهرات ها قرار گرفت، توییت و ای میل شد. راس ساعت 9 و 15 دقیقه صبح دوازدهم در نقاط گوناگون پاریس که تقریبا همه نقاط مرکزی شهر را پوشش می داد گروه های کوچک و بزرگ با کاورها و اتیکت ها و پلاکاردهای مشخص خود، پای پیاده یا با دوچرخه آمدند و تجمع کردند. در بعضی نقاط، در سکوت ایستادند و در نقاطی دیگر شعار دادند و بعد از گذشت نیم ساعت متفرق شدند. <br />
<br />
ساعت 12 در بلوار گراند آرمه (ادامه خیابان شانزلیزه) آکسیون «خط قرمز» برگزار شد. هزاران نفر که اکثرا دختران و پسران جوان از ملیت های مختلف بودند با فریاد و شعار و ترانه گرد آمدند. از خروجی ایستگاه متروی «آرژانتین» جمعیت به خیابان می ریخت. نیروهای پلیس ضد شورش بر سر خیابان های عمود به بلوار موضع گرفته بودند. اما آگاهانه نه تحرکی داشتند و نه تحریک می کردند. کاملا مشخص بود که سیاست دولت، پرهیز از هر گونه درگیری است مبادا دندان های تیز دمکراسی امپریالیستی دوباره مثل روز 29 نوامبر در «میدان رپوبلیک» آشکار شود. </div>
<br />
<div style="text-align: right;">
<div class="separator" style="clear: both; text-align: center;">
<a href="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEjARE243o55kSGWOagDYWAf0JGhmg6JzwjnUdNinBR_I9X-ABg4418yiHOrkxJRZfLw6xrDy4RLF0EpsF0zbmL_lHL34h8xXIfEZnGthlj362H4IBeT0YGBKsYqumBjEYIlQXfNvE981xn9/s1600/paris121215b.jpg" style="margin-left: 1em; margin-right: 1em;"><img border="0" height="308" src="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEjARE243o55kSGWOagDYWAf0JGhmg6JzwjnUdNinBR_I9X-ABg4418yiHOrkxJRZfLw6xrDy4RLF0EpsF0zbmL_lHL34h8xXIfEZnGthlj362H4IBeT0YGBKsYqumBjEYIlQXfNvE981xn9/s640/paris121215b.jpg" width="640" /></a></div>
</div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
آکسیون «خط قرمز» همه بلوار را پر کرد و جمعیت از یک سمت تا نزدیکی میدان اتووال و از سمت دیگر تا تقاطع «پورت مایو» ادامه داشت. در ابتدا و انتهای آکسیون، افراد پلیس با سپرها و خودروهای شان راه را بسته بودند. جمعیت شعار می دادند و در این فاصله راهپیمایی می کردند. هزاران دست، پرچم عظیم 100 متری قرمز رنگ را بالای سر تظاهرکنندگان حمل می کرد. فضا آکنده از موسیقی راک و رِگه و ریتم پر شور آفریقایی بود و هلهله و رقص و جنبش جوانان. یکی فریاد می زد: خواست ما چیه؟ و بقیه جواب می دادند: عدالت اقلیمی! دوباره فریاد می زد: چه وقت؟ و مردم جواب می دادند: همین حالا! هر گروهی پرچم خود را آورده بود.<br />
ما هم اعلامیه های خود را پخش می کردیم و پارچه نوشته خود را داشتیم که به زبان فرانسوی بر آن نوشته شده بود: «فقط انقلاب می تواند کره زمین را نجات دهد!» این تنها پرچمی بود که پیام انقلاب می داد و مردم را برای حل معضلی که حیات نوع بشر و خود کره زمین را تهدید می کند، به انقلاب دعوت می کرد. استقبال از این پیام چشمگیر بود. افراد بسیاری از سنین مختلف می آمدند و با شکل های مختلف ابراز همبستگی می کردند و از پرچم ما (و برخی با پرچم ما) عکس و فیلم می گرفتند. مهم ترین نتیجه ای که می باید از این صحنه ها گرفت، کمبود یک نیرو و موثر در عرصه اعتراضات اجتماعی ـ سیاسی جاری است که به روشنی آلترناتیو انقلاب اجتماعی را پیش بگذارد و کمونیسم را به عنوان تنها راه حل تبلیغ و ترویج کند. <br />
<br />
از اینجا راهی «شان دو مارس» شدیم که محل تجمع بزرگ دیگری از ساعت 2 بعد از ظهر بود. در فضای سبزی که برج ایفل را به «مدرسه نظام» متصل می کند، مردم رفته رفته جمع می شدند. اینجا پلیس ضد شورش، حضوری جدی تر داشت؛ راه ها را بسته بود و سعی می کرد کنترل بیشتری بر جمعیت اعمال کند. سه چهار ردیف زنجیره انسانی دور تا دور یکی از پارک های این محل تشکیل شد. در انتهای محوطه سبز، آنجا که بنای یادبود صلح قرار دارد، صحنه ای بر پا بود با بلندگوهای بزرگ. حرف و لحن سخنرانان یادآور تظاهرات های سندیکایی فرانسه بود و چندان حال و هوای رزمنده و مبارزه جویانه نداشت. از آن شور و سرخوشی ناب آکسیون «خط قرمز» خبری نبود. حتی موسیقی هم به ترانه های حق طلبانه فرانسوی فرو نشسته بود.<br />
مثل این بود که رِگه و راک موفق به عبور از خط محاصره پلیس نشده بودند. رفقای «ایستادگی برای زمین» همراه جمعیتی بودند که در مسیر رسیدن به «شان دو مارس»، پل روز رود سن را برای دقایقی اشغال کردند. همه روی پل دراز کشیدند. سپس با پرچم وارد میدان شدند و باقیمانده اعلامیه های شان را در بین مردم پخش کردند. نزدیک ساعت 5 بعد از ظهر بود پایان این تجمع و دو هفته کارزار مبارزاتی اعلام شد. برای خروج از میدان جمعیت مجبور بود به شکل فشرده از روزنه ای که پلیس ضد شورش باز کرده بود عبور کند.<br />
هوا در حال تاریک شدن بود و نگاه و رفتار نیروهای سرکوبگر خصمانه تر از ساعات قبل. بسیاری از فعالین به ادامه مبارزه فکر می کردند و ما هم در این فکر بودیم که چطور خط انقلابی را در مورد محیط زیست تعمیق کنیم و چطور بتوانیم بخش پیشرو جنبش را درگیر مبارزه انقلابی همه جانبه علیه نظام سرمایه داری کنیم. <br />
<br />
<div style="text-align: left;">
<i> یکی از فعالین ایستادگی برای زمین </i><br />
<br />
<div style="text-align: center;">
<embed flashvars="host=picasaweb.google.com&hl=en_US&feat=flashalbum&RGB=0x000000&feed=https%3A%2F%2Fpicasaweb.google.com%2Fdata%2Ffeed%2Fapi%2Fuser%2F115842289336536170461%2Falbumid%2F6227882522377278881%3Falt%3Drss%26kind%3Dphoto%26hl%3Den_US" height="267" pluginspage="http://www.macromedia.com/go/getflashplayer" src="https://photos.gstatic.com/media/slideshow.swf" type="application/x-shockwave-flash" width="400"></embed><br /></div>
<div style="text-align: right;">
<a href="https://goo.gl/photos/w7BsfVRv11U1VdGk7" target="_blank">لینک مستقیم این آلبوم تصویری </a><i><br /></i></div>
</div>
</div>
</div>
Anonymoushttp://www.blogger.com/profile/00442344515274420291noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-7373639320277667500.post-33026770695304862482015-12-13T20:03:00.000+00:002015-12-13T20:52:30.690+00:00بنر عظیم، دوچرخه ها و نقاشی توسط انسان ها در روز پایانی COP21 - پاریس<div dir="ltr" style="text-align: left;" trbidi="on">
<div dir="ltr" style="text-align: left;" trbidi="on">
<div dir="rtl" style="text-align: center;">
<b><a href="https://francais.rt.com/france/12006-paris-manifestations-ecologistes-cop21" target="_blank">شبکه آرت</a></b></div>
<div class="separator" dir="rtl" style="clear: both; text-align: center;">
<iframe allowfullscreen="" class="YOUTUBE-iframe-video" data-thumbnail-src="https://i.ytimg.com/vi/PCBTxl8rsW8/0.jpg" frameborder="0" height="266" src="https://www.youtube.com/embed/PCBTxl8rsW8?feature=player_embedded" width="320"></iframe></div>
<div dir="rtl" style="text-align: center;">
<br /></div>
<div dir="rtl" style="text-align: center;">
<br /></div>
<div dir="rtl" style="text-align: center;">
<b>فعالین محیط زیست در پاریس خیابان ها را اشغال می کنند تا آخرین کلام را بگویند </b></div>
<div class="separator" dir="rtl" style="clear: both; text-align: center;">
<iframe allowfullscreen="" class="YOUTUBE-iframe-video" data-thumbnail-src="https://i.ytimg.com/vi/lSLc6JInfuI/0.jpg" frameborder="0" height="266" src="https://www.youtube.com/embed/lSLc6JInfuI?feature=player_embedded" width="320"></iframe></div>
<div dir="rtl" style="text-align: center;">
<a name='more'></a><br /></div>
<div dir="rtl" style="text-align: center;">
<br /></div>
<div dir="rtl" style="text-align: center;">
<b> آکسیونِ خط سرخ (باندرولِ سرخ)</b></div>
<div class="separator" dir="rtl" style="clear: both; text-align: center;">
<iframe allowfullscreen="" class="YOUTUBE-iframe-video" data-thumbnail-src="https://i.ytimg.com/vi/D4EgSPOUavg/0.jpg" frameborder="0" height="266" src="https://www.youtube.com/embed/D4EgSPOUavg?feature=player_embedded" width="320"></iframe></div>
<div dir="rtl" style="text-align: center;">
<br /></div>
<div dir="rtl" style="text-align: center;">
<br /></div>
<div dir="rtl" style="text-align: center;">
<b> آکسیونِ خط سرخ در پاریس 12 دسامبر ساعت 12 </b></div>
<div dir="rtl" style="text-align: center;">
</div>
<div class="separator" dir="rtl" style="clear: both; text-align: center;">
<iframe allowfullscreen="" class="YOUTUBE-iframe-video" data-thumbnail-src="https://i.ytimg.com/vi/1N5cXIfnfd4/0.jpg" frameborder="0" height="266" src="https://www.youtube.com/embed/1N5cXIfnfd4?feature=player_embedded" width="320"></iframe></div>
<div dir="rtl" style="text-align: center;">
<br /></div>
<div dir="rtl" style="text-align: center;">
<br />
<b><a href="https://goo.gl/photos/73Q6sU9gxaJkbx6v8" target="_blank">آلبوم تصویری</a></b></div>
</div>
<embed flashvars="host=picasaweb.google.com&hl=en_US&feat=flashalbum&RGB=0x000000&feed=https%3A%2F%2Fpicasaweb.google.com%2Fdata%2Ffeed%2Fapi%2Fuser%2F115842289336536170461%2Falbumid%2F6227836507730850593%3Falt%3Drss%26kind%3Dphoto%26hl%3Den_US" height="267" pluginspage="http://www.macromedia.com/go/getflashplayer" src="https://photos.gstatic.com/media/slideshow.swf" type="application/x-shockwave-flash" width="400"></embed></div>
Anonymoushttp://www.blogger.com/profile/00442344515274420291noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-7373639320277667500.post-82221795625602032232015-12-13T19:14:00.000+00:002015-12-13T20:54:33.931+00:00 گزارش جلسه 9 دسامبر ۲۰۱۵، بروکسل، سالن گارسیا لورکا<div dir="ltr" style="text-align: left;" trbidi="on">
<div class="separator" style="clear: both; text-align: center;">
<a href="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEiQACmeIDOo8VvND0cITfj4k8iA7S-B_Vfiu0SVyG_k_u0lxJFn61KJy6Z4IKxWJ8y3lY9o_a8XWQPfZnTMNwpswPBjweeNG9na2TGhDoYoJWhgmLu_4tZmaGYBdGuZwxqRucbY25QR9Dqj/s1600/9dec-brussel-Garsia+Loka.jpg" imageanchor="1" style="margin-left: 1em; margin-right: 1em;"><img border="0" height="360" src="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEiQACmeIDOo8VvND0cITfj4k8iA7S-B_Vfiu0SVyG_k_u0lxJFn61KJy6Z4IKxWJ8y3lY9o_a8XWQPfZnTMNwpswPBjweeNG9na2TGhDoYoJWhgmLu_4tZmaGYBdGuZwxqRucbY25QR9Dqj/s640/9dec-brussel-Garsia+Loka.jpg" width="640" /></a></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<br /></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<b> بررسیِ جنبش حفظ محیط زیست در پرتو مبارزات 29 نوامبر و 6 دسامبر </b><br />
<br />
این جلسه توسط حزب کار بلژیک (PTB/PVDA) برگزار شد؛ و سخنرانان اصلیِ آن از حزب چپ سوسیالیست (LSP/PSL)، حزب سبزها و یک فعال آنارشیست بودند. موضوع بحث، بررسی و در واقع جمعبندی از مبارزات پیرامون محیط زیست در بلژیک بود.</div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
مشخصا موضوع زنجیرهی انسانی؛ و اعتراضِ مهمِ 29 نوامبر به سیاست ممنوعیت تجمعات از سوی دولت؛ و بلوکی که احزاب و گروههای سیاسی در روز 6 دسامبر در
<br />
<a name='more'></a>راهپیمایی محیط زیست در شهر اوستند ایجاد کرده بودند، محور مباحث و پرسش و پاسخها بود. <br />
<br />
میزهای اطلاع رسانی این احزاب در ورودی و اطراف محل جلسه برقرار بود؛ و به روشنی می شد دید که چه خط و برنامهای را برای حفظ محیط زیست تبلیغ و ترویج می کنند.</div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
بر روی میز تمام این احزاب دو یا سه کتاب از «نائومی کلاین» فعال سیاسی کانادایی وجود داشت: نقدهای او به «جهانی سازی» و کتاب «دکترین شوک: ظهور سرمایهداری فاجعه» و مجموعه مقالات او دربارهی محیط زیست و راهکارهایی که ارائه می دهد همه و همه در آنجا ارائه و تبلیغ میشد. <br />
<br />
سخنرانان یک به یک صحبت کرده و ضمن برشمردنِ مواضع احزابِ خود، متحدانه همدیگر را تقویت میکردند و بر یک نکته تأکید داشتند؛ اینکه باید مقاومت کنیم و یک جنبش از پایین را تقویت کرده و سازمان دهیم.</div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
طوری این مقاومت را سازمان دهیم که دولتها هرکاری کردند، بتوانیم بخشی از جامعه را با فعالیتهای خود همراه سازیم. سخنرانی که از تروتسکیستهای بلژیک بود، برای تبلیغ جنبش از پایین و دموکراسی از پایین، مواضع حزبش را با تقابل با «استالینیسم» روشن کرد! سخنران آنارشیست نیز ضمن تأیید مواضع ضد «استالینیسم» نفر قبلی، به دموکراسی 99% و شوراهای مردمی به عنوان آلترناتیو ضد سرمایهداری تأکید کرد.<br />
شیوهی بحث جمعی در شوراها یا رأیگیری در مجامع محلی، به عنوانِ ضامن دموکراسی از پایین معرفی شد. نمایندهی حزب کار نیز به موضع حزبش مبنی بر اینکه «قرمز، سبز است» اشاره کرد و گفت که سبز برای حزب آنها نه تنها نشانِ جنبش محیط زیستی است بلکه سمبلِ دموکراسی تودهای و از پایین است.<br />
او در انتهای صحبتهایش به فرازهایی از مباحث نائومی کلاین هم اشاره کرد که چرا سرمایهداری در این حالت نمیتواند مدافع محیط زیست باشد و باید جنبش از پایین و دموکراسی تودهای از پایین، دولتها را مجبور به عقبنشینی از سیاستهای فعلی و جنگ طلبانه و مخرب خود کند.<br />
مبارزه با سیستم سرمایهداری باید به اصلاح وضعیت موجود و نقش گرفتنِ تودهها در ساختنِ یک زندگی بهتر و سالمتر منجر شود. <br />
<br />
جمعیت حاضر در سالن عمدتا با مباحث ارائه شده همدلی نشان داده و سخنرانان را تشویق کردند. قسمت پرسش و پاسخ که شروع شد، یکی از رفقای ما که در جلسه شرکت کرده بود نیز برای طرح بحث و ارائه سوال داوطلب شد. اکثر سوالات بر راهکارهای مشخصی برای شکل دادنِ کلکتیوهای محلی یا چگونگی عملکردِ این کلکتیوها متمرکز بود.<br />
برخی از شرکت کنندگان خواهان برنامههای مدونی نه تنها برای مبارزه بلکه برای جامعهی آینده و رویکرد به محیط زیست در آن جوامع بودند. نوبت به رفیق ما رسید که تیشرت «ایستادگی برای زمین» را بر تن داشت.<br />
او در ابتدا چند دقیقهای از جنبش کمونیستی و دستاوردهای عظیم آن به ویژه در شوروی و چین صحبت کرد و فراز و نشیبهایی که در آن تجارب در رابطه با حفظ محیط زیست وجود داشت. در حین صحبت او چند بار اعتراضاتی از سوی برخی از شرکت کنندگان صورت گرفت و صحبت او دو بار قطع شد که با تذکر مسئول جلسه ادامه پیدا کرد.<br />
یکی از معترضین می گفت که اینجا جای بحث از کمونیسم نیست! رفیق ما ادامه داد و سوال کرد که چرا در جلسهی امشب، از تمام راه حلهای درون سیستمی بحث شده ولی از راه حلهای انقلابی بحث نشده است؟ چرا از اینکه نجات محیط زیست کاملا وابسته به نجات کلیت بشر است، بحث نمیشود؟<br />
نجات نوع بشر نیز به نابودی کلیت سیستم سرمایهداری و بنا نهادنِ جامعهی نوین سوسیالیستی وابسته است.<br />
خوشبختانه در این لحظه، این سوالات توسط دو زنِ جوان مورد تشویق قرار گرفت. رفیق ما سعی کرد که توجه حضار را به کارکردِ سیستم سرمایهداری جلب کند و نظرات نائومی کلاین را به چالش بگیرد. از کارکردِ سرمایه داری امپریالیستی، جنگهای جهانی و اوضاع خاورمیانه و آفریقا، ضرورت ایجاد چنین وضعیتی برای این سیستم و ... بحث شد و در انتها باز هم از حضار سوال شد که چرا در روز 29 نوامبر و یا 6 دسامبر به چنین مسائلی پرداخته نشد؟ و اینکه چرا بدون پرداختن به کارکردِ سیستماتیک سرمایهداری نمی توان تغییری ایجاد کرد که به نجات بشر و طبیعت منجر شود، هرچند که همبستگی و مبارزات بسیاری سازمان داده شود.<br />
در انتها و با تذکر مسئول جلسه نسبت به پایان زمان صحبت، به برخی از فعالیتهای «ایستادگی برای زمین» در پاریس و بروکسل اشاره شد، کمی دربارهی غرفههای اطلاع رسانی آنها در پاریس و پیامشان برای جنبش محیط زیست صحبت شد، و نهایتا از حضار دعوت شد که اطلاعیههای ایستادگی برای زمین را دریافت کنند. <br />
<br />
جلسه با جمعبندی سخنرانان پایان یافت و خوشبختانه مواضع آنها نسبت به صحبتهای اولیهشان کمی محتاطانهتر شده بود. به غیر از نمایندهی حزب تروتسکیستها، هیچکدام به «استالینیسم» نپرداختند و همهی سخنرانان به غیر از نمایندهی حزب سبزها مجبور شدند از دستاوردهای جوامع سوسیالیستی نکاتی را بیان کنند، اما کماکان محور اتحادشان تأکید بر جنبشهای از پایین و دموکراسی حداکثری با تعاریف رایج بود.<br />
هرچند از رفیق ما بابت معرفی «ایستادگی برای زمین» تشکر نمودند اما تأکید کردند که مبارزه با کلیت سیستم، نتیجه ندارد و باید دوران جدید را با مبارزات جدید و «آلترناتیوهای جدیدتر»ی ساخت. رفیق ما نیز بلند اعلام کرد که «یعنی انقلاب نباید کرد!» که خندهی برخی از حضار و خشم برخی دیگر را برانگیخت. <br />
<br />
در هرحال با پایان یافتنِ جلسه، بیش از 100 نسخه از اوراقِ «ایستادگی برای زمین» در میانِ جمعیت پخش شد. به غیر از دو سه نفر که برخورد ناخوشآیندی کردند، سایرین با روی گشاده برگهها را گرفتند. دو زن جوانی که مشوق سوالات مطرح شده از جانب ما بودند، دو سه فعال آنارشیست، نمایندهی حزب کار و چند نفر دیگر با رفیق ما به بحث پرداختند. برخی منتقدانه و برخی دیگر از زاویهی همراهی با نظرات ما وارد بحث شدند. <br />
<br />
در هنگام خروج از سالن نیز یک جوان فلسطینی که عضو حزب کار (PTB) بود به سراغ رفیق ما رفته و ملیتش را جویا شد و با لبخند گفت که این دست مباحث در رابطه با جنبش انقلابی و مساله محیط زیست، چه ارتباطی با وضعیت فلسطین و خاورمیانه دارد؟! رفیق ما خود را یک انترناسیونالیست معرفی کرد؛ و گفت که بدونِ انقلاب در خاورمیانه و جهان امکان ندارد که فلسطین رها شود. <br />
<br />
<div style="text-align: left;">
<i>یکی از فعالین ایستادگی برای زمین </i></div>
<a href="http://www.committeebe.org/"></a></div>
</div>
Anonymoushttp://www.blogger.com/profile/00442344515274420291noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-7373639320277667500.post-35703517811793328372015-12-13T19:02:00.000+00:002015-12-13T21:50:31.272+00:00گزارشی از راهپیماییِ اعتراضی برای محیط زیست در شهر اوستند – بلژیک <div dir="ltr" style="text-align: left;" trbidi="on">
<div dir="rtl" style="text-align: center;">
<embed flashvars="host=picasaweb.google.com&hl=en_US&feat=flashalbum&RGB=0x000000&feed=https%3A%2F%2Fpicasaweb.google.com%2Fdata%2Ffeed%2Fapi%2Fuser%2F115842289336536170461%2Falbumid%2F6225971886144953281%3Falt%3Drss%26kind%3Dphoto%26hl%3Den_US" height="267" pluginspage="http://www.macromedia.com/go/getflashplayer" src="https://photos.gstatic.com/media/slideshow.swf" type="application/x-shockwave-flash" width="400"></embed></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<br />
<b> این تازه اول کار است! </b><br />
از مدتها پیش قرار بود در اعتراض به نشست عوام فریبانهی Cop21 در مورد «جلوگیری از تخریب محیط زیست» تظاهراتی در 29 نوامبر به صورت مرکزی و در شهر پاریس برگزار شود. اما بعد از وقایع خونبار پاریس (13 نوامبر)، این برنامه لغو و هر گونه
<a name='more'></a>تجمع و تظاهراتی غیرقانونی اعلام شد. این وضعیت در بلژیک هم حاکم بود. به هرحال اولین واکنش مردم به اعلام «وضعیت اضطراری و امنیتی از سوی دولتها»، برگزاری موفق اعتراضاتِ 29 نوامبر در پاریس و بروکسل بود. در بروکسل بیش از 4000 نفر خیابانهای مرکز شهر را قُرُق کرده و ممنوعیتِ تجمع و اعتراض از سوی دولت را غیرقانونی اعلام کردند!<br />
روز 29 نوامبر اولین واکنش و فعالیتِ موفق و تودهای بود که در مقابلِ سیاستهای جدید دولتهای اروپایی برای محدود ساختنِ جنبشهای اجتماعی، انجام شد.گزارش مفصل آن را میتوانید در وبلاگ «ایستادگی برای زمین» بخوانید.<a href="https://www.blogger.com/blogger.g?blogID=7373639320277667500#sdfootnote1sym">1</a> <br />
<br />
فعالین و معترضین راضی نشدند و در نهایت روز یکشنبه 6 دسامبر، تحت تدابیر امنیتی در کشور بلژیک، شهر ساحلی Oostende، مُشرِف به دریای شمال میزبان بیش از 14000 نفر از فعالین و دوستدارانِ محیط زیست بود. با وجود لغو چندین بارهی این برنامهی اعتراضی، تشدید تدابیر پلیس و هم چنین نامساعد بودن هوا، این جمعیت وسیع، صفهای خود را در قالب سه گروهبندی مختلف ولی متحد شکل داده بودند: بلوکِ ائتلافِ محیط زیستی (Klimaatcoalitie)<a href="https://www.blogger.com/blogger.g?blogID=7373639320277667500#sdfootnote2sym">2</a> با شعارِ «زندگی سبز» که شاملِ 28 گروه و انجیاوی محیط زیستی و هسته اصلی سازماندهی برای سفر به پاریس بود؛ بلوکِ همبستگی با کشورهای جنوب با شعار «عدالت برای محیط زیست» و بلوکِ احزاب و گروههای سیاسی. <br />
<br />
در اتئلاف محیط زیستی عمدتا شامل گروههای باسابقه در زمینهی حفاظت از محیط زیست مثل «گرین پیس»، «اُکسفام» و رسانههای افشاگرانه در رابطه با تخریب محیط زیست بود که عمدتا با شعارِ «سبز ساختنِ زندگی» در این مبارزات فعال هستند. سبز ساختنِ زندگی ناظر بر تغییر دادنِ فرمهای از تولید و مصرف است که بنا به استدلالِ این گروهها، در چارچوبِ سیستم موجود ـ یعنی سستم سیرمایهداری- قابل دسترسی است و باید بر سر آن دولتها را تحت فشار گذاشت و برای تحقق آن مبارزه کرد؛ بخش بزرگی از فعالینِ این بلوک را اقشار تحصیل کردهای تشکیل میدهند که برای یک زندگی سالمتر و هم چنین برای به جا گذاشتنِ سیارهای پاکتر برای نسلهای بعدی به شدت فعالاند. گروه همبستگی با کشورهای جنوب، به افشاگری از تخریب محیط زیست در آفریقا و سایر نقاط جهان پرداخته و خواهانِ توقف وضعیت موجود هستند.<br />
تضاد آنها با سیستم موجود از زاویهی استعمارِ نوین و استثمار جهان است؛ و خواهانِ توقف این روند و تولید و توزیع برابر ثروت هستند. بخش بزرگی از جنبش 99%ها امروزه در این بلوک فعال هستند. دو شاخهی اصلی در این بلوک عبارتند از: آنارشیستهایی که خواهانِ تولیدِ منطقهای و متناسب با هر جغرافیایی هستند، بدون اینکه از جانبِ کشورهای قدرتمند، دخالتی در بافتِ زیست محیطی آنها داده شود؛ و شاخهی دیگر که خواهانِ مبارزهی خیابانی با دولتهای امپریالیستی هستند تا مانع دخالت آنها در کشورهای فقیر شوند.<br />
تکرار مبارزاتِ خیابانی در اروپا و آمریکا بر علیه جنگ در ویتنام در دههی 70 هنوز هم نمونهی موفقی برای آنهاست (که البته آنها ماهیت مترقی نیروهای ویتنامی را در آن جنگِ برحق در نظر نمیگیرند).<br />
در بلوک احزاب و گروههای سیاسی حاضر در تظاهرات دو حزب اصلیِ چپ، یعنی حزب کار بلژیک (PTB/PVDA) و حزب چپ سوسیالیست (PSL/LSP) بودند و هم چنین حزب سبزها (Ecolo/Groen)، دو گروه فمینیستی و ... که شعارشان به طور کلی و فارق از تفاوتهایشان، «تعییرِ سیستم و نه تغییر محیط زیست!» بود. البته مفهوم تغییر سیستم برای اکثر این احزاب و گروهها عمدتا بر تعاریف و تئوریهای متفکرینی مانند «نائومی کلاین» متکی است که تضاد با کلیت سیستم سرمایه داری را با بحرانِ خاصی از این سیستم در زمانِ معین (مثلا امروزه بحران محیط زیست یا ...) جابهجا می کنند. <br />
<br />
کمیتهی ما هم که به علت وقایع اخیر امکان شرکت در مبارزات در پاریس را از دست داده بود نیز در این تظاهرات شرکت داشت. شعارهای ما: «آلودگی، آلودگی، نمیتوانم نفس بکشم!» (اشاره به شعار جنبش ضد نژادپرستی سیاهان در آمریکا)؛ «ما خواهانِ سیارهای هستیم که زنجیرها را پاره می کند!»؛ «آلودگی، آلودگی، تنها راه حل انقلاب است!»؛ «گرمایش جهانی، جنگهای جهانی، ترورهای جهانی، تخریب جهانی ... این وضعیت باید متوقف شود!».<br />
برخی از رفقای ما تیشرتهایی به تن داشتند که بر آن در جلو شعارِ «جهانی برای فتح» و در پشت «کرهی زمین فقط با انقلاب نجات پیدا میکند!» نوشته شده بود؛ و صف متحد و کوچک ما را متمایز نشان می داد؛ چون به جرأت میتوان گفت تقریبا هیچ جریانی صحبتی از انقلاب و ضرورت آن نمیکرد. برخی از رفقا مشغول پخش اطلاعیههای «ایستادگی برای زمین» بودند که مورد استقبالِ مردم هم قرار میگرفت. ما تلاش داشتیم که افزون بر ارائهی یک فرمِ رادیکال، پیامِ انقلاب کردن را برجسته سازیم و با اطلاعیههایی که پخش می کردیم یا با بحثهای کوتاهی که با دیگر فعالین داشتیم، سعی کردیم که چرایی مبارزه برای حفظ و نجاتِ محیط زیست و مبارزه با کلیت سیستم سرمایه داری را توضیح داده و بر لزوم برپایی مناسباتی نوینی در طبیعت، یعنی تغییر روابط میان انسانها و نیز میان انسان و محیط زیست را تأکید داشتیم.<br />
در همین راستا، در قسمتی از راهپیمایی تصمیم گرفتیم بر روی تپههای ماسهای مجاور صف تظاهرات رفته و دست در دست یکدیگر شعار «انقلاب! تنها راه حل است!» را فریاد زدیم. شعار و فرم حرکتی که مورد استقبال برخی از شرکت کنندگان در تظاهرات قرار گرفت و هم راهی و هم صدای بخشی از آنها را با این شعار در بر داشت. <br />
<br />
ابتکارات متنوع و خلاقیتهای شرکتکنندگان، در ابراز نگرانی خود از وضعیت کرهی زمین و هم چنین نشان دادن اعتراضشان به وضع موجود بسیار برجسته و قابل توجه بود؛ و در مجموع ابعاد مختلفی از وضعیت وخیم محیط زیست و عواقب برگشتناپذیر آن را پوشش میداد. به عنوان نمونه، به مخاطره افتادن حیات بسیاری از جانوران و حیوانات به اشکال مختلفی از جانب شرکتکنندگان و در مواردی از زبان طبیعت و حیوانات نشان بیان میشد. <br />
<br />
حضور کودکان و حتی نوزادان به همراه جمعیتی که به شکل واقعی نگران آینده آنان بودند، بسیار پررنگ و فعال و امیدبخش بود. بسیاری از این کودکان، پلاککاردهای اعتراضی مهمی به دست داشتند و به انحاء مختلف، به عنوان نسلی که وارثان بعدی این کرهی در حال نابودی هستند، اعتراض خود را به معضل محیط زیست، نشان داده بودند. <br />
<br />
در کنار این کودکان، حضور سینترکلاس<a href="https://www.blogger.com/blogger.g?blogID=7373639320277667500#sdfootnote3sym">3</a> که بر طبق داستانهای کاتولیکها، روز 6 دسامبر با کشتی خود از اسپانیا از راه میرسد و حامل هدایای زیادی برای کودکان است، نیز جالب توجه بود. در چنین روزی، در برخی از کشورهای اروپایی، از جمله بلژیک، جشن گرفته میشود، اما امسال، سینترکلاس (فعالین محیط زیست در لباس سینترکلاس)، به همراه کودکان بیشماری، تصمیم گرفته بودند به جای جشن گرفتن، با شرکت در این آکسیون اعتراضی، صدایی باشند برای زمینی که دیگر قادر به نفس کشیدن نیست؛ چرا که یک محیط زیست سالم، از هر هدیهای برای این کودکان مهمتر و حیاتیتر است. <br />
<br />
اهمیت تظاهرات 6 دسامبر، حتی افرادی را با صندلی چرخدار به خیابان کشانده بود که حضورشان دلگرمی و انرژی زیادی به جمعیت میداد. یک زوج بسیار مسن که با صندلی چرخدار کنارمان حرکت میکردند ضمن تذکر به رفیقی مبنی بر نکشیدن سیگار در مورد مفهوم شعارها و تیشرتهایمان بحث کرده و در نهایت یکی از تیشرتها را هم خریدند. متأسفانه عدم حضور دیگر ملیتها و مهاجران، اعم از گروههای کُرد، ترک، عرب و آفریقایی به خوبی حس میشد.<br />
گویا ساکنانِ کشورهایی که در معرض بالاترین شدتِ تخریب محیط زیست هستند، کمترین توجه را به این مبارزات نشان میدهند. تنها حضور یک گروه از آسیا (تبّت)، به چشم میآمد که طرفدارانِ دالایی لاما در اروپا بودند و توسط حزب سبزها سازماندهی شده بودند؛ و شعارهایشان نیز ناسیونالیستی و مشخصاً بر روی وضعیت تبّت متمرکز بود؛ و با پدیدهی تخریب محیط زیست که معضلی جهانی است، به هیچ وجه به شکل انترناسیونالیستی برخورد نکرده بودند.<br />
از این زاویه، حضور ما و شعارهای انترناسیونالیستیِ ما با واکنش خوبی روبرو شد؛ و حتی در بحثهای کناری با برخی از شرکت کنندگان کاملا مشخص بود که به حضور ما و غیبت دیگر مهاجرین و خارجیها کاملا توجه شده است. <br />
<br />
این موضوع هم کاملا مشهود بود که راهپیمایی 6 دسامبر در شهرِ اوستند از سوی احزاب دولتی، اپوزیسیونِ دولت مانند حزب سوسیالیست و هم چنین سندیکاهای کارگریِ و ... عامدانه بایکوت شده و آنها با دولتِ لیبرالِ بلژیک و نخست وزیر میشِل هم صدا شده؛ و در رسانهها اعلام نمودند که اولویت آنها پایبند بودن به «وضعیتِ اضطراری» بوده و راهپیمایی 6 دسامبر مخلِ امنیت ملی است. <br />
<br />
اما نکتهی مثبتی که در این تظاهرات به چشم میخورد، میزان آگاهی عمومی و هم چنین حساسیت ویژهی مردم نسبت به وضعیت وخیم محیط زیست بود. مردم به روشنی به وخامت اوضاع و جبرانناپذیر شدن شرایط محیط زیست در صورت تغییر ندادن وضعیت فعلی و هم چنین سیستمی که موجبات این تخریب و ویرانی را فراهم آورده، واقف بودند. به همین خاطر این واکنش و حساسیت میتواند بخشی از چاشنی انفجارات تودهای گسترده در آینده باشد.<br />
هرچند که موضوعِ «چه نوع تغییری؟» و «چه آلترناتیوی؟» کماکان موضوعِ جدل و مبارزه است، اما واکنش آگاهانهی تودههای وسیع به این وضعیت، حاکی از آن است که «این تازه اول کار است» و مبارزاتِ این جنبش باید در خدمتِ مبارزه برای تغییر وضعیتِ موجود و رهایی بشر قرار بگیرد. تازه اول کار است، چون مصاف میانِ راهحلهای رفرمیستی و درون سیستمی با راهحلهای رادیکال و انقلابی آغاز شده است.<br />
تازه اول کار است، چون توهم به دولتها و تغییر سیستم از طریق پارلمانها مشروعیت خود را روز به روز بیشتر از دست میدهد و مردم نیاز به آلترناتیو دیگری را بیشتر درک و بیان میکنند، به ویژه تودههای زحمتکش و تحت ستم که به فوریت نیاز به آلترناتیو رهایی بخش دارند. تازه اول کار است، چون جنگهای ارتجاعی میان امپریالیستها و دولتهای سرمایهداری و نیروهای بنیادگرای مذهبی فصل تازهای از تخریبِ محیط زیست و نوع بشر را رقم زده و باید جلوی آن گرفته شود؛ و تازه اول کار است، چون بخش بزرگی از مردمی که در چنین اعتراضاتی شرکت می کنند، شاهد هم سرنوشتی خود و دیگر مردمان و حتی موجودات در کشورها و قارههای دور دست هستند و راه رهایی را جستجو میکنند. <br />
<i><br /><a href="https://www.blogger.com/blogger.g?blogID=7373639320277667500#sdfootnote1anc">1</a> - <a href="https://goo.gl/awpMx4" target="_blank">https://goo.gl/awpMx4 </a><br /> <a href="https://www.blogger.com/blogger.g?blogID=7373639320277667500#sdfootnote2anc">2</a> - <a href="http://klimaatcoalitie.be/">http://klimaatcoalitie.be</a> <br /> <a href="https://www.blogger.com/blogger.g?blogID=7373639320277667500#sdfootnote3anc">3</a>– Sinterklaas: <a href="https://en.wikipedia.org/wiki/Sinterklaas">https://en.wikipedia.org/wiki/Sinterklaas</a></i><br />
<br />
<a href="https://goo.gl/photos/6pUAv2kMBpfkptLr6" target="_blank">لینک مستقیم گزارش تصویری </a></div>
</div>
Anonymoushttp://www.blogger.com/profile/00442344515274420291noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-7373639320277667500.post-69362000369868865512015-12-11T22:26:00.001+00:002015-12-13T19:14:49.235+00:00ویدئوها و تصاویری از مبارزات فعالین محیط زیست بر علیه COP21<div dir="ltr" style="text-align: left;" trbidi="on">
<div dir="rtl" style="text-align: center;">
خود را برای آخرین کلام سازماندهی کنیم </div>
<div class="separator" dir="rtl" style="clear: both; text-align: center;">
<iframe allowfullscreen="" class="YOUTUBE-iframe-video" data-thumbnail-src="https://i.ytimg.com/vi/X12qR5-ET0s/0.jpg" frameborder="0" height="266" src="https://www.youtube.com/embed/X12qR5-ET0s?feature=player_embedded" width="320"></iframe></div>
<br />
<div dir="rtl" style="text-align: center;">
اشغال یک بانک توسط 250 فعال محیط زیستی 10 دسامبر:</div>
<div class="separator" dir="rtl" style="clear: both; text-align: center;">
<iframe allowfullscreen="" class="YOUTUBE-iframe-video" data-thumbnail-src="https://i.ytimg.com/vi/c_BeCgFHxS0/0.jpg" frameborder="0" height="266" src="https://www.youtube.com/embed/c_BeCgFHxS0?feature=player_embedded" width="320"></iframe></div>
<a name='more'></a><br />
<div dir="rtl" style="text-align: center;">
در مبارزات ضد Cop21 فعالینِ جنبشِ بومیان (وابسته به جنبشِ اشغال)، در مقابلِ شرکتِ Total در پاریس یک آکسیون مبارزاتی انجام دادند: </div>
<div class="separator" dir="rtl" style="clear: both; text-align: center;">
<iframe allowfullscreen="" class="YOUTUBE-iframe-video" data-thumbnail-src="https://i.ytimg.com/vi/fYrO4n_T9Fw/0.jpg" frameborder="0" height="266" src="https://www.youtube.com/embed/fYrO4n_T9Fw?feature=player_embedded" width="320"></iframe></div>
<br />
<div dir="rtl" style="text-align: center;">
فعالین محیط زیستی یک روز قبل از پایانِ Cop21 . جمعه 11 دسامبر</div>
<div class="separator" dir="rtl" style="clear: both; text-align: center;">
<iframe allowfullscreen="" class="YOUTUBE-iframe-video" data-thumbnail-src="https://i.ytimg.com/vi/iFydXkKl-4A/0.jpg" frameborder="0" height="266" src="https://www.youtube.com/embed/iFydXkKl-4A?feature=player_embedded" width="320"></iframe></div>
<br />
<div dir="rtl" style="text-align: center;">
فعالینِ محیط زیستی از سراسر جهان در پاریس در حال رنگ آمیزی و آماده ساختنِ یک بنرِ 100 متری برای آکسیونِ 12 دسامبر</div>
<div class="separator" dir="rtl" style="clear: both; text-align: center;">
<iframe allowfullscreen="" class="YOUTUBE-iframe-video" data-thumbnail-src="https://i.ytimg.com/vi/I-5_OXbgNjM/0.jpg" frameborder="0" height="266" src="https://www.youtube.com/embed/I-5_OXbgNjM?feature=player_embedded" width="320"></iframe></div>
<br />
<div dir="rtl" style="text-align: center;">
آکسیونِ فعالین محیط زیستی در یکی از مراکز فروش فولکس واگن. چندی پیش فاش شد که دهها هزار خودرو شرکت فولکس واگن سیستم هوای پاک ندارند و این شرکت به دروغ آنها را فروخته است</div>
<div dir="rtl" style="text-align: center;">
<iframe allowfullscreen="" frameborder="0" height="281" mozallowfullscreen="" src="https://player.vimeo.com/video/147410136" webkitallowfullscreen="" width="500"></iframe>
</div>
<br />
<div dir="rtl" style="text-align: center;">
تصاویری از "منطقه عملیات برای محیط زیست ZAC" در پاریس: بحث و جدل، دیدار، کارگاه های آموزشی و ... و حضور نائومی کلاین<br />
<embed flashvars="host=picasaweb.google.com&hl=en_US&feat=flashalbum&RGB=0x000000&feed=https%3A%2F%2Fpicasaweb.google.com%2Fdata%2Ffeed%2Fapi%2Fuser%2F115842289336536170461%2Falbumid%2F6227137314866538769%3Falt%3Drss%26kind%3Dphoto%26hl%3Den_US" height="267" pluginspage="http://www.macromedia.com/go/getflashplayer" src="https://photos.gstatic.com/media/slideshow.swf" type="application/x-shockwave-flash" width="400"></embed>
<br />
<br />
<a href="https://planetresistance.blogspot.com/2015/12/blog-post.html">گزارش</a> تصویری از «دهکده جهانی آلترناتیوها» و حضور «ایستادگی برای زمین»<br />
<embed flashvars="host=picasaweb.google.com&hl=en_US&feat=flashalbum&RGB=0x000000&feed=https%3A%2F%2Fpicasaweb.google.com%2Fdata%2Ffeed%2Fapi%2Fuser%2F115842289336536170461%2Falbumid%2F6227015576250039873%3Falt%3Drss%26kind%3Dphoto%26hl%3Den_US" height="267" pluginspage="http://www.macromedia.com/go/getflashplayer" src="https://photos.gstatic.com/media/slideshow.swf" type="application/x-shockwave-flash" width="400"></embed>
<br />
<br />
گزارش تصویری از روز یکشنبه ۶ دسامبر بلژیک - اوستنده<br />
<embed flashvars="host=picasaweb.google.com&hl=en_US&feat=flashalbum&RGB=0x000000&feed=https%3A%2F%2Fpicasaweb.google.com%2Fdata%2Ffeed%2Fapi%2Fuser%2F115842289336536170461%2Falbumid%2F6225971886144953281%3Falt%3Drss%26kind%3Dphoto%26hl%3Den_US" height="267" pluginspage="http://www.macromedia.com/go/getflashplayer" src="https://photos.gstatic.com/media/slideshow.swf" type="application/x-shockwave-flash" width="400"></embed>
<br />
<br />
<a href="http://planetresistance.blogspot.com/2015/11/blog-post_56.html">گزارش</a> تصویری از روز یکشنبه ۲۹ نوامبر در پاریس<br />
<embed flashvars="host=picasaweb.google.com&hl=en_US&feat=flashalbum&RGB=0x000000&feed=https%3A%2F%2Fpicasaweb.google.com%2Fdata%2Ffeed%2Fapi%2Fuser%2F115842289336536170461%2Falbumid%2F6222722541326913361%3Falt%3Drss%26kind%3Dphoto%26hl%3Den_US" height="267" pluginspage="http://www.macromedia.com/go/getflashplayer" src="https://photos.gstatic.com/media/slideshow.swf" type="application/x-shockwave-flash" width="400"></embed>
<br />
<br />
<a href="http://planetresistance.blogspot.com/2015/11/blog-post_29.html">گزارش</a> تصویری از یکشنبه ۲۹ نوامبر ۲۰۱۵ در بروکسل<br />
<embed flashvars="host=picasaweb.google.com&hl=en_US&feat=flashalbum&RGB=0x000000&feed=https%3A%2F%2Fpicasaweb.google.com%2Fdata%2Ffeed%2Fapi%2Fuser%2F115842289336536170461%2Falbumid%2F6222713241358507905%3Falt%3Drss%26kind%3Dphoto%26hl%3Den_US" height="267" pluginspage="http://www.macromedia.com/go/getflashplayer" src="https://photos.gstatic.com/media/slideshow.swf" type="application/x-shockwave-flash" width="400"></embed>
</div>
</div>
Anonymoushttp://www.blogger.com/profile/00442344515274420291noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-7373639320277667500.post-90592268407246344572015-12-08T23:57:00.000+00:002015-12-08T23:57:46.824+00:00جلسه بحث و تبادل نظر<div dir="ltr" style="text-align: left;" trbidi="on">
<div dir="ltr" style="text-align: left;" trbidi="on">
<div dir="ltr" style="text-align: left;" trbidi="on">
<div dir="rtl" style="text-align: right;">
<div style="text-align: center;">
<span style="font-size: large;"><b> جلسه بحث و تبادل نظر</b></span></div>
</div>
<br />
<div dir="rtl" style="text-align: right;">
<div style="text-align: center;">
<i>جمعه 11 دسامبر ساعت 14 تا 18</i></div>
<div style="text-align: center;">
<i> سالن آژکا – خیابان شارون 177، پاریس</i></div>
<div style="text-align: center;">
<br /></div>
<div style="text-align: center;">
<i>Vendredi, 11 décembre </i></div>
</div>
</div>
<div style="text-align: center;">
<i>AGECA 177 rue Charonne </i></div>
</div>
<div style="text-align: center;">
<i>Paris 11e 14 à 18h </i></div>
<div style="text-align: center;">
<i>M° Charonne ou Alex. Dumas</i>
</div>
<blockquote class="tr_bq">
<div style="text-align: center;">
<span style="color: #990000;"><b>تنها انقلاب می تواند کره زمین را نجات دهد! </b></span></div>
<div style="text-align: center;">
<span style="color: #783f04;">و چرا سرمایه داری نمی تواند بحران آب و هوا و محیط زیست را بر طرف سازد. </span></div>
</blockquote>
<div dir="rtl" style="text-align: right;">
چه آلترناتیوی برای سیستمی وجود دارد که با فاجعه روبرو شده است و از چه راهی باید فاجعه را متوقف سازد؟ ما چه نوع سیاره و جهانی می خواهیم و چگونه باید آن را به دست آوریم؟</div>
<div dir="rtl" style="text-align: right;">
سنتز نوین کمونیسم، درس های انقلابات سوسیالیستیِ گذشته را برای یک آینده ی بهتر بکار می بندد. </div>
<div dir="rtl" style="text-align: right;">
<br /></div>
</div>
Anonymoushttp://www.blogger.com/profile/00442344515274420291noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-7373639320277667500.post-74794716208262172662015-12-08T18:02:00.000+00:002015-12-11T13:39:16.248+00:00 گزارشی از «دهکده جهانی آلترناتیوها» و حضور «ایستادگی برای زمین»<div dir="ltr" style="text-align: left;" trbidi="on">
<embed flashvars="host=picasaweb.google.com&hl=en_US&feat=flashalbum&RGB=0x000000&feed=https%3A%2F%2Fpicasaweb.google.com%2Fdata%2Ffeed%2Fapi%2Fuser%2F115842289336536170461%2Falbumid%2F6227015576250039873%3Falt%3Drss%26kind%3Dphoto%26hl%3Den_US" height="267" pluginspage="http://www.macromedia.com/go/getflashplayer" src="https://photos.gstatic.com/media/slideshow.swf" type="application/x-shockwave-flash" width="400"></embed>
<br />
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<br />
شنبه و یکشنبه (پنجم و ششم دسامبر)، نهادهای مردمی طرفدار حفظ محیط زیست و در کنارشان طیفی از نیروهای کمونیست و رادیکال های ضد سیستم و بخشی از فمینیست ها در شهرک مونتروی در حومه شرقی پاریس گرد آمدند. اینجا محل برگزاری «دهکده جهانی آلترناتیوها» بود. این بخشی از مجموعه برنامه های اعتراضی دو هفته ای همزمان با برگزاری نشست سازمان ملل درباره وضعیت اقلیمی و مشخصا معضل گرمایش زمین به حساب می آمد. <br />
<br />
« دهکده جهانی آلترناتیوها» گرما و هیجان و تحرک خاصی به <a name='more'></a>کوچه ها و میدان های منتهی به شهرداری بخشیده بود. هزاران زن و مرد از سنین مختلف، ساعت ها در بین غرفه ها و چادرهای گشتند؛ با فعالان تشکل های مختلف در مورد اهداف و برنامه های شان به بحث و گفت و گو پرداختند؛ با امر مشترکی که همه این نیروها را به این عرصه کشانده (یعنی ضرورت اعتراض و مبارزه علیه شرایط، روابط و منافعی که موجودیت کره زمین و حیات انواع گوناگون را با خطر نابودی روبرو کرده) اعلام همبستگی و همدلی کردند. حال و هوای شهرک مونتروی در این دو روز گرم و پر شور و پر تحرک بود. <br />
<br />
غرفه ها رنگارنگ بود و هر کس برای جلب توجه عموم به این مسئله اضطراری و همگانی و برجسته کردن اهداف و نقطه نظراتش به شیوه های ابتکاری تبلیغ روی آورده بود. در مقابل ساختمان شهرداری مونتروی، اثری از «ینس گالشیوت» (مجسمه ساز دانمارکی) بر پا بود: تندیسی به ارتفاع 6 متر که از روی مجسمه آزادی به عنوان نماد دولت آمریکا ساخته شده بود. و زیر پایش تندیس هایی از مردم رنگین پوستِ کشورهای تحت سلطه و فقیر. از مشعل این مجسمه به جای آتش، دود بیرون می آمد و بر لوحی که در دست «الهه آزادی» بود چنین می خواندیم: «آزادی آلوده کردن». <br />
<br />
فضای عمومی نیز رنگارنگ و چندملیتی بود. از همه قاره ها آمده بودند و واژه ها و آهنگ زبان های مختلف در هم آمیخته بود. هر نهاد و گروهی، دیدگاه و آلترناتیو خود را پیش می گذاشت. از طرح های مربوط به فن آوری های نوین و سبز گرفته تا پروژه های تخیلی و اوتوپیستی؛ از شیوه های جدید سازماندهی و تصمیم گیری سیاسی برای شکستن نظام قانون گذاری و تصمیم گیری بوروکراتیک سرمایه داری گرفته تا دعوت مردم دنیا به انقلاب جهانی... <br />
<br />
کمی پایین تر، غرفه ما بر پا بود: غرفه انترناسیونالیستی «ایستادگی برای زمین» با آفیش بزرگ کره زمین که زنجیرهای اسارت را گسسته و حرکتی انفجار گونه را آغاز کرده است. پایین این تصویر شعار «فقط انقلاب می تواند زمین را نجات دهد» به چشم می خورد. روی میز ما در کنار اطلاعیه های «ایستادگی برای زمین»، پُر بود از اطلاعیه و جزوه به زبان های فرانسوی، انگلیسی، فارسی از «گروه مانیفست انقلابی در اروپا»، «حزب کمونیست انقلابی آمریکا»، «حزب کمونیست ایران (م ل م)» و «سازمان زنان هشت مارس (ایرانی و افغانستانی)». همه این ها مربوط بودند به کارکرد سیستم سرمایه داری امپریالیستی حاکم بر دنیا، بحران زیست محیطی و راه برون رفت نوع بشر از این اوضاع. در کنار میز کتاب، پلاکاردهایی نصب کرده بودیم با پوسترها و عکس هایی از دوران ساختمان سوسیالیسم در چین (از دوره جهش بزرگ به پیش در پایان دهه 1950 گرفته تا انقلاب فرهنگی در دهه های 1960 و 1970). در کنار این تصاویر، نکات چشمگیر و رئوس اساسی سیاست چین سوسیالیستی دوران مائو تسه دون که به شکل وسیع در بین مردم تبلیغ و به اجراء گذاشته می شد در چند جمله کوتاه فشرده شده بود: اتکاء به حرکت آگاهانه زنان و مردان و سازماندهی آنان؛ جلوگیری از ریخت و پاش و مصرف گرایی و در مقابل تبلیغ صرفه جویی و تاکید بر نیازهای اساسی مردم. تاکید بر بازیافت اشیاء مستعمل. جلوگیری از رشد بی رویه شهرها. روش های واقعی حل معضل ترافیک و آلودگی آب و هوا و... <br />
<br />
دختران و پسران جوان، افراد میان سال و مسن، از قشرهای مختلف اجتماعی با رفقای پشت میز بحث می کردند. نظرات ما برایشان تازگی داشت و این سوالات را پیش می کشیدند که: آیا این وضع را واقعا می توان به طور رادیکال عوض کرد؟ آیا می توان سیستم را با انقلاب از ریشه تغییر داد؟ آیا واقع بینانه تر نیست که تغییرات و اصلاحاتی را از پایین و بدون رجوع به دولت ها انجام دهیم و رفته رفته برای افکار و مناسبات آلترناتیو، فضا باز کنیم؟ و هر یک از ما تلاش می کرد به هر زبانی که می تواند ضرورت و امکان انقلاب، و نارسایی و ناپایداری و غیر واقع بینانه بودن برنامه های رفرمیستی را علیرغم هر نیتی که پشت آن است، تبلیغ و ترویج کند. «ایستادگی برای زمین» برای این دو روز، دو «کارگاه» هم تدارک دیده بود که مراجعه کنندگان به میز نشریه را به شرکت در آن ها دعوت می کرد. <br />
<br />
کارگاه های ما بخشی از برنامه تشکیل کارگاه های «دهکده جهانی» تحت نام «نشست شهروندان» بود که در واقع، آلترناتیوی در مقابل «نشست دولت های عضو سازمان ملل» محسوب می شد. در این کارگاه ها انواع و اقسام موضوعات زیست محیطی، فعالیت های مخرب دولت های سرمایه داری، آلوده سازی های بنگاه های عظیم چندملیتی، تاثیر سیاست های کلان اقتصادی بر محیط زیست کشورهای تحت سلطه و برخی پروژه های آلترناتیو در زمینه تولید انرژی و... به بحث گذاشته شد. <br />
<br />
کارگاه شنبه، ساعت 5 بعد از ظهر در مدرسه «ژان ژورس» (نزدیک دهکده محیط زیستی ها) برگزار شد. 20 نفر حضور داشتند که 10 نفرشان برای اولین بار در ارتباط با «ایستادگی برای زمین» قرار گرفته بودند. بحث با نقد نظرات و راه حل های آن دسته از مخالفان وضع کنونی و منتقدان به سیاست دولت ها و بنگاه های سرمایه داری آغاز شد که گمان می کنند می توان کارکرد نظام موجود را «عقلانی» و «سبز» کرد. در این بخش از بحث، به طور مشخص نظرات اصلاح طلبانه نائومی کلاین (یکی از چهره های برجسته جنبش دفاع از محیط زیست) نقد شد. <br />
<br />
در همان دور اولیه بحث و طرح سوالات روشن شد که هیچیک از شرکت کنندگان شکی در مورد این که مسبب این اوضاع نظام سرمایه داری است ندارند و بحث اصلی بر سر راه حل ها و نظام آلترناتیو است. رفقای ما از جامعه نوین سوسیالیستی گفتند و از تجربه انقلاب های سوسیالیستی در قرن بیستم. بخشی از بحث به آلترناتیوهای بورژوایی که امروز در برابر بحران نظام (در عرصه های مختلف) سر بر آورده اند اختصاص پیدا کرد؛ نمونه سیریزا و تجربه یونان طرح شد و اینکه مشکل کجاست و چرا بدون سازماندهی جنبشی با هدف انقلاب کردن، بدون روشن بودن در مورد مفهوم انقلاب اجتماعی و هدف کمونیسم جهانی نمی توان مسئله را حل کرد. دختر جوانی سوال کرد که در جامعه نوینی که شما در موردش صحبت می کنید پول چه جایگاهی خواهد داشت؟ آیا می خواهید پول را از حذف کنید و به سیستم مبادله پا یا پای برگردید؟ در پاسخ، بحث در مورد مفهوم دگرگونی نظام و اینکه مناسبات تولیدی، روابط بین انسان ها و فرهنگ و روبنا باید از ریشه دگرگون شود به میان آمد و اینکه این فرایندی پیچیده و درازمدت و دشوار است و نحوه پیشرفت و شکل های معینی که تغییرات به خود خواهد گرفت را از حالا نمی توان پیش بینی کرد. اما تجارب مثبت و منفی انقلاب های سوسیالیستی پیشین در شوروی و چین، نقطه رجوع مهمی است و به درک عمیق تر از چگونگی انجام و پیشرفت تغییرات زیربنایی و روبنایی کمک زیادی می کند. <br />
<br />
کارگاه یکشنبه را ساعت 2 بعد از ظهر در همان مدرسه برگزار کردیم. موضوع این کارگاه مشخصا آلترناتیو کمونیستی بود. در این جلسه دو زن مسن فرانسوی که واضح بود از فعالان قدیمی گرایش های چپ هستند شرکت داشتند و به طرح نظرات خود پرداختند؛ در مورد ایده های ما سوال کردند؛ نظر ما در مورد انقلاب شوروی و علل شکست آن انقلاب را جویا شدند؛ تردیدهای خود در مورد امکان پیروزی انقلاب در یک کشور و نیز امکان دگرگونی ریشه ای وضعیت نابود کننده ای که نظام سرمایه داری در دنیا ایجاد کرده را به زبان آوردند و مشخصا علیه سیاست ها و مداخلات نظامی دولت فرانسه و انتشار افکار ناسیونال شووینیستی و سوء استفاده از جنایات اسلامگرایان مرتجع موضع گیری کردند. یک پسر و دختر جوان در دفاع از موضع یک نهاد نسبتا گسترده مردمی در فرانسه که مبارزات رزمنده ای را علیه سیاست های مخرب دولت فرانسه در عرصه محیط زیست پیش می برد به اظهار نظر پرداختند و موضع ما در مورد ضرورت و امکان پیشبرد یک برنامه کمونیستی انقلابی را به چالش کشیدند. آن ها معتقد بودند که بحث های ما چارچوب محکم و از پیش تعیین شده ای دارد که با واقعیت سیال و ناروشن فعلی سازگار نیست. تنها کاری که می شود کرد این است که در مقابل سیستم مقاومت کنیم و جنبشی بر اساس دمکراسی از پایین و ضد سیستم پارلمانی و احزاب به راه اندازیم و آلترناتیوهایی مثل مجمع عمومی شهروندان (که هر فرد منتخب برای قانون گذاری و اجرای قوانین فقط 6 ماه بر سر کار می ماند و نمایندگان نیز به روش قرعه کشی از بین همه شهروندان انتخاب می شوند) را تبلیغ کنیم. رفقای ما در مورد معنای سیستم حاکم و ربط دستگاه دولتی و پارلمان و ارتش و پلیس و اقتصاد و فرهنگ به یکدیگر بحث کردند و اینکه نظام حاکم حتی این طرح های نهایتا اصلاح گرانه و حتی اتووپیستی را هم تحمل نمی کند و اگر احساس خطر کند بدون تردید نیروهای رزمنده و رادیکال (در عرصه محیط زیست) را هم قلع و قمع خواهد کرد. <br />
<br />
کارگاه که به پایان رسید با جمع شرکت کنندگان در جلسه دوباره به سمت میدان مقابل شهرداری مونتروی سرازیر شدیم. در مورد نکات مختلف مطرح شده در جلسه و نیز مبارزه ای که پیش رو است بحث می کردیم. به میدان که رسیدیم، کنسرت در چادر بزرگ مرکزی دهکده آغاز شده بود و موسیقی پر شور و کوبنده فضا را آکنده بود. گروه HK & Saltimbanks بود که ترانه مشهور روزهای تظاهرات را می خواند: On lache rien! و جمعیت مشت های شان را در هوا تکان می دادند و ترجیع بند ترانه را با هم تکرار می کردند. جوانی که از غرب فرانسه به «دهکده» آمده بود و در کارگاه ما شرکت داشت در حال خداحافظی گفت که خود را برای تظاهرات شنبه 12 دسامبر به پاریس خواهد رساند. آخرین جمله اش این بود: «جمعیت خیلی بیشتر از تظاهرات 29 نوامبر خواهد بود. جنگ خواهد بود؛ جنگ!»<br />
<br />
<a href="https://goo.gl/photos/JXcedNExQXhjSteV7" target="_blank">لینک مستقیم گزارش تصویری</a> </div>
</div>
Anonymoushttp://www.blogger.com/profile/00442344515274420291noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-7373639320277667500.post-15398586080363451892015-12-01T17:07:00.000+00:002015-12-01T17:07:28.321+00:00برنامه های سازماندهی شده بر علیه COP21<div dir="ltr" style="text-align: left;" trbidi="on">
<div style="text-align: center;">
<b> 1er décembre</b> à 19h30 AG pour la suite de la mobilisation contre la COP à 19h30 au CICP <br />
<br />
<b>1er décembre</b> à 20h : soirées d’info sur la Zad de Notre-Dames-des-Landes avec les occupant-e-s, Jardin d’Alice <br />
<a name='more'></a><b>1er décembre</b> à 19h30 : AG de l’assemblée parisienne contre la COP21, CICP <br />
<br />
<b>2décembre</b> à partir de 13h : rencontre inter-territoires en lutte, CNT Vignolles <br />
<br />
<b>2décembre</b> à 16h : Assemblée Générale contre la COP21 et la répression, Paris 7 <br />
<br />
<b>2décembre</b> à 19h : soirées d’info sur la Zad de Notre-Dames-des-Landes avec les occupant-e-s, CNT Vignolles <br />
<br />
<b> 4décembre :</b> Toxic tour à l’expo de greenwashing du Grand Palais, Champs-Élisée <br />
<br />
<b>Du 29 novembre</b> au 12 décembre, actions décentralisées pendant et après la COP21 <br />
<br />
<br /></div>
</div>
Anonymoushttp://www.blogger.com/profile/00442344515274420291noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-7373639320277667500.post-17222786708330356332015-11-29T23:47:00.002+00:002015-11-29T23:47:53.018+00:00گزارشی از روز یکشنبه ۲۹ نوامبر در پاریس<div dir="rtl" style="text-align: right;" trbidi="on">
<embed flashvars="host=picasaweb.google.com&hl=en_US&feat=flashalbum&RGB=0x000000&feed=https%3A%2F%2Fpicasaweb.google.com%2Fdata%2Ffeed%2Fapi%2Fuser%2F115842289336536170461%2Falbumid%2F6222722541326913361%3Falt%3Drss%26kind%3Dphoto%26hl%3Den_US" height="400" pluginspage="http://www.macromedia.com/go/getflashplayer" src="https://photos.gstatic.com/media/slideshow.swf" type="application/x-shockwave-flash" width="600"></embed>
<br />
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<br />
<b>یکشنبه 29 نوامبر.</b> از مدت ها پیش قرار بود که امروز تظاهرات بزرگی در پاریس برگزار شود. تظاهرات را فعالین محیط زیست (و برخی سازمان های سیاسی که به مسائل محیط زیست اهمیت می دهند) فراخوانده بودند. فردا (روز دوشنبه 30 نوامبر) قرار است سران دولت ها جمع شوند تا در مورد گرمایش زمین به نتایجی برسند. تظاهرات امروز قرار بود نمایش قدرت صف رنگارنگی باشد که از نیروهای رادیکال و مخالف سیستم تا نهادهای
<br />
<a name='more'></a>مختلف «جامعه مدنی» و گروه های علاقمند به مسائل زیست محیطی را در بر می گرفت. کسانی که تظاهرات را فراخوانده بودند و کسانی که خیال داشتند در آن شرکت کنند طیف وسیعی از دیدگاه ها را تشکیل می دادند. مردم قرار بود از همه جای فرانسه و اروپا به پاریس بیایند و متحدا به وضعیت موجود و سیاست دولت ها و شرکت های بزرگی که مسئول آلودگی محیط زیست و تخریب کره زمین اند اعتراض کنند. <br />
<div class="separator" style="clear: both; text-align: center;">
</div>
<br />
دولت فرانسه از خیلی پیش داشت چوب لای چرخ سازماندهان این حرکت بزرگ اعتراضی می گذاشت. پیش بینی می شد که نزدیک به 400 هزار نفر در تظاهرات پاریس شرکت کنند. با وجود این که دولت وعده داده بود بودجۀ کافی در اختیار «جامعه مدنی» می گذارند تا اعتراض شان را بکنند وسط کار زیرش زد. سازماندهان می گفتند حتی یک دهم پولی که وعده داده شده بود را هم دریافت نکرده اند. شهرداری پاریس و نهادهای رسمی دیگر قرار بود برای تظاهرکنندگانی که از شهرها و کشورهای دیگر می آمدند امکانات خواب فراهم کند اما این حرف ها همه وعده بود. باز هم بنا به گزارش سازماندهان، اصلا همکاری نکردند. حدود یک ماه پیش، دولت فرانسه اعلام کرد که مرزهای کشور به مدت یک ماه تحت کنترل شدید خواهد بود و پیمان شنگن (عبور آزاد در درون اروپا) از طرف فرانسه در طول مدت برگزاری کنفرانس رسمی گرمایش زمین به حالت تعلیق در خواهد آمد. <br />
<br />
و این تصمیمات تماما قبل از جمعۀ 13 نوامبر گرفته شده بود. کشتار مردم در پاریس توسط مرتجعان داعش بهانه به دست دولت داد برای اعمال حکومت نظامی. به عنوان اولین گام برقراری حکومت نظامی، بسیاری از حقوق اولیه شهروندی فورا لغو شد. تظاهرات و اجتماعات «تا اطلاع ثانوی» ممنوع اعلام شد؛ از جمله تظاهرات 29 نوامبر. مرتبا در سایت سازماندهان می خواندیم که تلاش برای طراحی یک برنامه جایگزین ادامه دارد. به نظر می رسید که در میان فعالین محیط زیست خطوط مختلفی سر بلند کرده. برخی به دنیای مجازی مهاجرت کردند و یک وبسایت درست شد که فعالین بین المللی را در ارتباط با هم قرار می داد و هر پاریسی که نمی توانست در تظاهرات شرکت کند از یک فعال دیگر در نقطۀ دیگری از دنیا می خواست که به جایش تظاهرات کند. برخی پیشنهاد کردند فعالیت های مختلفی به شکل تجمع های کوچک تر و یا به صورت چیدمان های هنری و غیره در سطح شهر انجام شود. <br />
<br />
فضای ایجاد شده بعد از کشتار 13 نوامبر به تردید و تزلزل در صفوف گروه های بزرگ ائتلافی محیط زیستی ها دامن زد. برخی از گروه های بزرگ ائتلافی فورا دستور دولت مبنی برای لغو تظاهرات را قبول کردند. در مقابل، برخی سازمان ها گفتند کوتاه نمی آئیم. در میان این ها نیز دو جریان به چشم می خورد. یک جریان سعی می کرد به هر طریق شده با اجازه دولت برنامه ای ترتیب دهد. نمی خواست ساکت بماند ولی حاضر هم نبود با دولت در بیفتد. این جریان تشکیل شده بود از آن نهادهای غیرحکومتی اروپایی که تحت نفوذ احزاب رسمی و پارلمانی قرار دارند. در مقابل، بقیه فراخوان دادند که نباید به ممنوعیت تظاهرات ها گردن بگذاریم. چون مسئله به اینجا ختم نمی شود. کشتار پاریس فقط بهانه به دست دولت داده تا هر صدای مخالف سیستم را خفه کند و مشخصا جلوی اعتراض مردم به سیاست های تجاوزکارانه و شرکت فرانسه در جنگ های امپریالیستی را بگیرد. در واقع، این جریان تشخیص داد که مسئله عاجل، صرفا اعتراض به سیستم سرمایه داری ـ امپریالیستی که دارد محیط زیست را آلوده و حیات کرۀ زمین را تهدید می کند نیست. بلکه می خواهند قوانین فاشیستی و فوق العاده را تصویب کنند و حکومت پلیسی برقرار کنند. چند اعلامیه مختلف با امضاهای مختلف و یا بدون امضا با همین مضمون پخش شد. <br />
<br />
فشارها و تدابیر سرکوبگرانۀ دولت فرانسه موثر افتاد و جمعیت عظیمی که انتظار می رفت به خیابان نیامد. به اعتراف دولت، از یکی دو روز پیش، پلیس مرزی از ورود حداقل 1000 نفر از کسانی که قصد شرکت در تظاهرات های فرانسه را داشتند جلوگیری کرد. <br />
<br />
<b>امروز یکشنبه در پاریس چه گذشت؟ </b><br />
<br />
همان طور که انتظار می رفت و خواست اکثر مردم و گروه ها بود میدان «رپوبلیک» پاریس به نقطۀ تجمع و شروع آکسیون ها و تظاهرات ها تبدیل شد. بسیاری از تظاهرات های پاریس از جمله اول ماه مه از این محل شروع می شود. طی ماه های اخیر، رپوبلیک محل تجمع و تحصن فعالین «حق سرپناه» و مهاجران بلاتکلیف بود. بعد از کشتار 13 نوامبر، اینجا به محل گرد هم آیی شبانه خانواده های قربانیان و مردم تبدیل شده است. <br />
<br />
از چند روز پیش، یکی دیگر از نهادهای غیرحکومتی فراخوان داده بود که کفش های کهنه تان را بفرستید تا در میدان رپوبلیک به جای آدم کفش بگذاریم. چندین تُن کفش جمع شد و صبح امروز میدان رپوبلیک هزاران کفش در جهت مقصد نهایی تظاهرات چیده شده بود. <br />
<br />
عده ای دیگر که به فرستادن کفش قانع نبودند، تشکیل یک زنجیره انسانی از نزدیکی های میدان رپوبلیک تا میدان ناسیون (مقصد نهایی) را پیشنهاد کرده بودند. این ها موفق شدند از پلیس اجازه بگیرند. از ساعت یازده صبح تا دوازده و نیم، پیاده رویی شمالی این مسیر شاهد ردیف فعالینی بود با شعارهای مختلف که اعتراض خودشان را به وضعیت موجود محیط زیستی اعلام می کردند. عده ای شعارشان این بود که «بگذارید نفت در دل زمین بماند»، عده ای فراخوان حذف گوشت و لبنیات از رژیم غذایی را می دادند. فعالین ضد اتمی هم حاضر بودند. فعالان محیط زیستی ژاپنی هم با شعار «فوکوشیمای دیگری ممکن است» در خیابان بودند. تراکت هایی نیز علیه یارانه هایی که دولت ها به صنعت نفت و تولید سوخت های فسیلی اختصاص می دهند پخش می شد. افشاگری از بانک های سرمایه گذار در این صنایع همه جا به چشم می خورد. گروه فمینیست های آفریقایی پلاکاردهایی در افشای عواقب گرمایش زمین در قاره آفریقا و تاثیراتش بر حیات مردم آنجا حمل می کردند. برخی شعارهای ضد استعماری می دادند و گاز کربنیک را هم در شمار استعمارگران می دانستند. عده ای ماسک حیوانات در حال انقراض را به چهره داشتند و عده ای هم خود را به شکل درخت در آورده بودند تا اعتراض درخت های قطع شدۀ جنگل آمازون را اعلام کنند. آوای طبل و سرود و فریاد هم گاه به گاه به گوش می رسید. علیرغم اعلام حکومت نظامی و «تقاضای» پلیس از مردم که یکشنبه از خانه بیرون نیایید، حداقل بیست هزار نفر در این مسیر ایستاده و یا در حرکت بودند. البته این زنجیره انسانی خیلی سریع جمع شد. تا ساعت یک، عده ای از معترضان به خانه برگشتند و عده دیگری دوباره راهی میدان رپوبلیک شدند. <br />
<br />
ساعت 12 میدان رپوبلیک پُر از جمعیت بود؛ ولی در محاصرۀ پلیس. همه خیابان های دور میدان توسط چند ردیف پلیس ضدشورش و ماشین های شان بسته شده بود. قرار بود تظاهرات ساعت دو شروع شود. حداقل 5000 نفر در میدان بودند. هر کس پلاکاردی دستش بود. حامیان فلسطین از حقوق سلب شدۀ توده های فلسطینی و غصب آب توسط دولت اشغالگر اسرائیل می گفتند. یکی خواهان قطع بمباران سوریه بود. چند زن خود را به شکل فرشته بالدار در آورده بودند و از آیندگان برای حیواناتی که دیگر نخواهند شناخت و درختانی که دیگر نخواهند بود و هوایی که دیگر قابل استنشاق نخواهد بود عذرخواهی می کردند. شعار عمومی این بود: «اگر نگذارید راهپیمایی کنیم، نمی گذاریم هیچ کاری انجام شود». گروهی با لباس نظامی خود را به صورت دلقک در آورده بودند و با حرکاتی مسخره رژه می رفتند. دختران و پسران سیاهپوشی که چهره خود را با دستمال گردن یا ماسک پوشانده بودند در مقابل نیروهای ضد شورش صف کشیده بودند و شعار می دادند. این ها جوانان کمونیست، آنارشیست ها و جریان های مختلف چپ ضد سیستم بودند. و در کنارشان، مبارزان نسل های دهۀ 1960 و 1970. کم کم صف تشکیل شد و میدان را دور زد. در میان معدود پرچم هایی که در این تظاهرات دیده می شد پرچمی بود با شعار «انقلاب تنها راه است!» این پرچم کمونیست های انقلابی بود که جریان «ایستادگی برای زمین» را به راه انداخته اند. آن ها از صبح در میدان بودند و اعلامیه پخش می کردند و با مردم در مورد ضرورت انقلاب کمونیستی برای رهایی نوع بشر از استثمار و ستم و نجات کره زمین صحبت می کردند.<br />
<br />
تلاش تظاهرکنندگان میدان رپوبلیک این بود که صف پلیس را بشکنند و در یکی از خیابان های منتهی به میدان، راهپیمایی را ادامه دهند. اما پلیس با پرتاب گاز اشک آور و استقرار نیروی بیشتر جلو این کار را گرفت. پلیس ضد شورش چندین بار از یک طرف میدان به طرف دیگر هجوم آورد که با عکس العمل و مقاومت روبرو شد. درگیری بالا گرفت. شعار بود و سوت و ابر گاز اشک آور و ضربه باتوم. بیش از 200 نفر بازداشت شدند. <br />
<br />
این بیلان روز اول مبارزه است. هنوز بخش های بزرگی از اهالی متوجه اهمیت موضوعات این مبارزه نیستند. تردید و توهم و رفرمیسم در میان فعالان جنبش حفظ محیط زیست که اکثرا از بخش های میانی جامعه می آیند گسترده است. اما جرات و آگاهی و روحیۀ رزمنده و جوان هم حضور دارد. کمونیست های انقلابی هم هستند که پاسخ رهایی بخش خود را در برابر وضع موجود قرار دهند. نگرانی دولت های سرمایه داری امپریالیستی از ظرفیت گسترش و تعمیق مبارزۀ جاری بی جهت نیست. می دانند که عملکرد و سیاست های شان مرتبا تعداد بیشتری را به صف مخالفان و معترضان نظام حاکم بر دنیا می راند. </div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
</div>
<div dir="rtl" style="text-align: left;">
<br />
<i> یکی از شرکت کنندگان تظاهرات یکشنبه </i><br />
<br />
<div style="text-align: right;">
<a href="https://goo.gl/photos/zvzGkmhW4dXUBBRC8" target="_blank">لینک مستقیم آلبوم عکس</a><i> </i></div>
</div>
</div>
Anonymoushttp://www.blogger.com/profile/00442344515274420291noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-7373639320277667500.post-57954607641173276212015-11-29T23:26:00.002+00:002015-11-29T23:26:58.628+00:00خیابان از آنِ ماست! <div dir="ltr" style="text-align: left;" trbidi="on">
<div dir="rtl" style="text-align: center;">
</div>
<embed flashvars="host=picasaweb.google.com&hl=en_US&feat=flashalbum&RGB=0x000000&feed=https%3A%2F%2Fpicasaweb.google.com%2Fdata%2Ffeed%2Fapi%2Fuser%2F115842289336536170461%2Falbumid%2F6222713241358507905%3Falt%3Drss%26kind%3Dphoto%26hl%3Den_US" height="400" pluginspage="http://www.macromedia.com/go/getflashplayer" src="https://photos.gstatic.com/media/slideshow.swf" type="application/x-shockwave-flash" width="600"></embed>
<br />
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<br />
<b>گزارشی از روز یکشنبه ۲۹ نوامبر در بروکسل – در اعتراض به ممنوعیت تظاهرات بر علیه Cop21</b> <br />
<br />
بعد از اعلام ممنوعیتِ برگزاریِ هر نوع تظاهراتِ خیابانی در پاریس بر علیه اجلاس سران دولتها معروف به Cop21، در بسیاری از کشورها، علاوه بر تلاش برای پیوستن به مبارزات در پاریس، تدارکِ تظاهرات آلترناتیو و محلی داده شد. در بلژیک هم ابتدا یک تظاهرات در بروکسل تدارک دیده شد، اما پس از یک هفته حکومت نظامی و جو امنیتی، پس از
<br />
<a name='more'></a>اعلام ممنوعیت برگزاری هر نوع تظاهراتِ خیابانی و هر گونه تجمعی در بروکسل، سازماندهندگانِ این مبارزات تدارک یک تظاهراتِ آلترناتیو را در شهر ساحلیِ اوستند دیدند، که هم از بروکسل فاصله داشت و هم اعتراض به آلودگی دریا و ... بود اما آن تظاهرات هم سه روز مانده به برگزاری، از طرف دولت به بهانهی نبودن نیروی نظامی کافی و عدم امکان تضمین امنیت شرکت کنندگان لغو شد. اما برای سازماندهندگان و فعالین کاملا واضح بود که هدف از این بهانهها جلوگیری از پیوستن افراد به اعتراضات در پاریس، کانالیزه کردن نیروی معترضین و ایجاد فضای امنیتی و منفعل به بهانهی «خطر تروریسم» است. در چنین شرایطی، مساله از مبارزه بر علیه کنفرانسِ دولتها فراتر رفت؛ در شرایطی که بشریت و اکوسیستم کرهی زمین با یک وضعیت اضطراری زیست محیطی روبروست، مبارزه برای ابراز مخالفت و حضور اعتراضی در خیابانها نیز به یک اضطرار تبدیل شد. <br />
<br />
در همین حین، دولت در چانهزنی با برخی از سازماندهندگانِ برنامههای محلی، قبول کرد که تظاهراتِ بزرگ در روز 6 دسامبر یعنی یک هفتهی دیگر در شهر اوستند برگزار شود. این آغاز ایجاد شکاف میانِ نیروها و فعالین بود. برخی از آنها جا زدند و خود را با سیاستهای دولتی هماهنگ نمودند، اما بخش نسبتا بزرگی کماکان به انجام یک برنامهی سمبلیک در روز 29 نوامبر اصرار داشتند و شعار خود را به این شکل تغییر دادند: سازماندهی برای حفاظت از محیط زیست بیش از همیشه؛ توقف اعتراضات ممنوع! <br />
<br />
تغییر شعار و عزم راسخ برای حضور در خیابانها در روز یکشنبه 29 نوامبر، نیروهای مختلف را در برابر سیستم موجود و فضای امنیتی دولت بلژیک قرار میداد. برخی از احزاب و سازمانهای چپ نیز موضعی نگرفتند! تا قبل از زمانِ برگزاریِ برنامه نیز، از سوی نیروهایی که سازش کرده بودند، تلاشهای رسانهای زیادی برای جلوگیری از برنامهی اعتراضی انجام شد. این در حالی بود که معترضین بدون اتکا به خبررسانی رسمی و رسانهای و بدون استفاده از مدیای تحت کنترل، در یک شبکهی فعال غیررسمی برای قرارها و برنامهها به همدیگر اطلاع رسانی میکردند. بالاخره ساعت موعود فرا رسید و جمعیت خارج از انتظاری در محل حاضر شدند. براساسِ اعلام نهایی نیروهایی که قصد کوتاه آمدن نداشتند، قرار شده بود که در شش نقطهی شهر بروکسل، بسیار پراکنده و نه در صفوف متشکل، الزاما در پیادهرو، بدون سر و صدا و شعار و پرچم، در سکوتِ کامل تنها به شکل سمبلیک نیم ساعت متوقف شود؛ و سپس برنامه خاتمه یابد. یعنی از ساعت 12 تا 12:30 و در برخی نقاط از 12:30 تا 13؛ تا همین جا برنامهریزی شده بود. نقاط مورد نظر: <br />
<br />
- بورس و Boulevard Anspach: در اعتراض به ممنوعیت تظاهراتِ خیابانی با شعار «تمام قدرت به مردم، اضطرار محیط زیستی، اضطرارِ دموکراتیک» <br />
<br />
- Place du Marché aux Herbes با شعار «کاهشِ گازهای گلخانهای» <br />
<br />
- Place de l'Albertine با شعارِ «100% انرژیهای تجدید پذیر» <br />
<br />
- l'Église NotreDame au Sablon با شعارِ «گذار عادلانه» <br />
<br />
- و Place Poelaert با شعارِ «توافق بلندپروازانه» <br />
<br />
ما رأس ساعت 12 در بورس حاضر بودیم. حدود 20 نفر با لباسهای منقش به شعار و با پلاکاردهایشان و ... حاضر بودند. ما نیز به آنها پیوستیم. اما به طرز باورنکردنی در کمتر از 5 دقیقه، از هر مسیر، کوچه و خیابانی که دیده میشد، جمعیت عظیمی به محل رسید که با سرود و سر و صدا ابراز خوشحالی میکردند. برخلاف انتظار جمعیت به قدری زیاد بود که به فاصلهی ده دقیقه یک مسیر طولانی توسط جمعیت اشغال شد. بنا به اذعان پلیس، بیش از 4000 نفر خود را به محل رسانده بودند. شعارها، سوت، فریاد و چهرههای مصمم دیدنی بود. سازماندهندگان با بلندگو به جمعیت اعلام میکردند که نباید حرکت کنیم؛ و باید دستهای یکدیگر را گرفته و در مسیر زنجیرهی انسانی ایجاد کنیم. به سرعت یک زنجیرهی انسانی ایجاد شد که به نظر تمام نشدنی میرسید! در نقشه میتوانید مشاهده کنید که طول این زنجیره چقدر بود (کمی بیش از دو کیلومتر): فاصلهی میان ساختمان بورس در Boulevard Anspach به Place du Marché aux Herbes و به سوی Place de l'Albertine و از آنجا به سوی l'Église NotreDame au Sablon و نهایتا در Place Poelaert کاملا از جمعیت پُر شده بود. پیر و جوان و کودک دست در دست هم سرود میخواندند و شعار میدادند: «خیابان از آن ماست»؛ «سیستم باید از بین برود و نه اکوسیستم»؛ «برای محیط زیست، پاریس ما اینجا هستیم» و ... شعارهای خوبی هم بر روی بنرها و پلاکاردها دیده میشد که عمدتا در نفی سیستم سرمایهداری و حفظ محیط زیست بودند. بچههای مدرسهای با لباسهای رنگی خواهانِ آب و هوای سالم بودند، زنان و مردانی با لباسهای خاصی که پوشیده بودند، دربارهی نابودی یخهای قطبی و انقراض حیوانات پیام میدادند، فعالینِ ضد نیروگاههای هستهای نیز در میان جمعیت بودند و اعلام میکردند که روز جمعه با قطار به پاریس رفته و در ایستگاه قطار در شهر پاریس متوقف شدهاند؛ و آنها را به بروکسل بازگردانده بودند. برخی فعالینِ آنتیفا از برگزاری برنامههای آتیشان به صورت کناری با دیگران بحث میکردند. ما نیز بیانیههای جریان «ایستادگی برای زمین»* را پخش میکردیم که مشخصا در رابطه با ضرورتِ حفظ محیط زیست و ضرورت جنبشی برای انقلاب کردن صحبت میکرد؛ و تیشرتهایی به تن داشتیم که در جلو شعارِ «جهانی برای فتح» و در پشت «کرهی زمین فقط با انقلاب نجات پیدا میکند». <br />
<br />
فضا بسیار رزمنده و در عین حال شاد بود. شاید نشاط و سرزندگی جمعیت عمدتا ناشی از نافرمانیِ به حقی بود که کرده بودند! خندهها و پایکوبی جمعیت از: اشغال گستردهی خیابانها و نه نقاط تعیین شده؛ حرکت و اعتراض در خیابانها و نه در یک نقطه به صورت سمبلیک ایستادن؛ فریاد کشیدن و نه سکوت کردن و... در حالیکه شهر بروکسل هنوز در سطح امنیتی بالایی بسر میبرد و در تمام نقاط سربازان و پلیسهای مسلح حاضر هستند؛ و ممنوعیت هر نوع تجمعی اعلام شده است، این حرکت خودجوش و رزمنده موفقیتی مهم برای جنبشهای اجتماعی محسوب میشود. جنبشهایی که حول مسالهی محیط زیست و به دنبال حوادث تروریستیِ پاریس، دچار تکان و تحولی جدی شدند. هم بخش رادیکال آن پاسخ خوبی به شرایط داد و هم بخش سازشکارِ آن ظرفیت خود را نشان داد. به عنوانِ مثال در صحنهای از این مسیر طولانی، مردی که ظاهرا آفریقایی بود و جعبهای کارتونی در دست داشت که روی آن نوشته بود: «مصرفِ نفت کافیست!» و جمعیت با مشاهدهی آن بدون هیچ هماهنگی شروع به شعار دادن کرد که «مصرف نفت کافیست!» البته تضادهای معینی هم دیده میشد. بخشی از جمعیت حاضر به سکوت و تمکین از مأموران امنیتی یا حتی برگزار کنندگان نبودند؛ و برخی دیگر حداقل از سازماندهندگان تمکین میکردند. در جایی که قرار بود دو دقیقه، هم به یادِ قربانیان حوادث پاریس و هم بخاطر از بین رفتنِ محیط زیست، سکوت شود، بخش بزرگی از جمعیت حاضر نبودند سکوت کنند و در عوض خواهان شعاردادن و ... بودند. کاملا واضح بود که دولت در برابر خشم مردم و اقداماتِ خودجوشِ آنها هوشیارانه عمل کرده؛ و اجازهی فعالیتِ حداقلی را داده است اما در برابر این جمعیت عظیم در مقابل عمل انجام شده قرار گرفته بود؛ و این حالت را در حرکتِ سراسیمهی برگزارکنندگان و برخی مأمورین میشد مشاهده کرد. برخلاف انتظاری که از تلاش برای پادگانی کردن شهر میرفت، جمعیتی که به خیابان آمده بود کل مرکز شهر بروکسل را اشغال کرده و در حال شعار دادن بودند؛ جمعیتی پُرانرژی و معترض. بنابراین بهترین حالت برای نیروهای امنیتی این بود که مردم خشمگین و در عین حال متحد را تحریک نکنند. <br />
<br />
در نهایت باید گفت این مبارزه به هدف خود رسید؛ و از این زاویه موفق محسوب میشود. تلاش سازماندهندگانِ اصلی این بود که در همین جا خاتمه یافته و انرژی مردم تخلیه شود. اما بدون اغراق باید گفت که مردم از دیدنِ یکدیگر و شرکت در چنین حرکتی مصممتر شده بودند. و این تازه شروع کار بود. قرارهای بسیاری برای هفتهی آینده در شهر اوستند و تظاهرات در کنار ساحل گذاشته میشد. از برنامههای هفتهی آتی و رفتن به پاریس بحث میشد. هر از چند گاهی کسی از پاریس و مبارزات 29 نوامبر در آنجا میپرسید و ... خلاصه اینکه مردم در برابر ممنوعیت تظاهرات از سوی دولت، واکنش بسیار خوبی نشان دادند. اما با وجود تمام جنبههای مثبت و با ارزش آن، این واکنش اگر در خدمت جنبشی رادیکالتر قرار نگیرد؛ و این انرژی در تظاهراتِ هفتهی آینده رها نشود؛ و آلترناتیوی فراتر از گزینههای موجود در صحنه را ایجاد نکند، قطعا در خود و اهدافِ کوتاه مدتِ خود خواهد ماند؛ و این کاری است که ما نیروهای انقلابی و فعالین رادیکالِ جنبش مؤظف به انجام آن هستیم. درود بر مردمی که دوباره خیابان را از آن خود کردند. </div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
</div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<br />
* لینک بیانیه: <a href="https://planetresistance.blogspot.be/2015/10/blog-post.html" target="_blank">فارسی</a> - <a href="https://planetresistance.wordpress.com/2015/11/24/seule-la-revolution-peut-sauver-la-planete/" target="_blank">فرانسه</a><br />
<br />
۲۹ نوامبر ۲۰۱۵<br />
<br />
<br />
<a href="https://goo.gl/photos/tDQ2f3VqnE22E8PS8" target="_blank">لینک مستقیم گزارش تصویری بروکسل</a></div>
</div>
Anonymoushttp://www.blogger.com/profile/00442344515274420291noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-7373639320277667500.post-38957321413702809352015-11-26T22:32:00.000+00:002015-11-26T22:34:51.524+00:00شعار ما در برابر ممنوعیت تظاهرات توسط دولتها: توقف تظاهرات ممنوع!<div dir="ltr" style="text-align: left;" trbidi="on">
<div class="separator" style="clear: both; text-align: center;">
<a href="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEiVqdzIBg1saUfpNMbQUrCNpGsvYO419DewnNH7T2w8eWgO_at306TxHNrw6JMUItblkVkAb_hBkE_Hx7mF5Bs8Y8Gbu55fTVc-5moNxhEP76UVaTrWVRP9w_TVichdt5OcdY7dNrRbQKSi/s1600/shoar-ma.png" imageanchor="1" style="margin-left: 1em; margin-right: 1em;"><img border="0" height="360" src="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEiVqdzIBg1saUfpNMbQUrCNpGsvYO419DewnNH7T2w8eWgO_at306TxHNrw6JMUItblkVkAb_hBkE_Hx7mF5Bs8Y8Gbu55fTVc-5moNxhEP76UVaTrWVRP9w_TVichdt5OcdY7dNrRbQKSi/s640/shoar-ma.png" width="640" /></a></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
خبر فوری: در حالِ حاضر و در پیِ تهدیدِ دولتها مبنی بر ممنوعیت تظاهرات
در رابطه با محیط زیست در پاریس و بلژیک، بخشی از فعالین جنبش، تصمیم به
برگزاریِ برنامه های محلی در سطح کشورهای خود گرفته اند. بخش دیگری نیز
کماکان به برگزاری تظاهرات خیابانی در پاریس تاکید داشته و در حال پیش
بردنِ تدارکات نهایی برای آن هستند.</div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<br />
<a name='more'></a></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
بدونِ شک سیاستِ دولت فرانسه و دیگر
دولتهای اروپایی مانند بلژیک، <span class="text_exposed_show">بهره برداری
حداکثری از جو امنیتی موجود و از بین بردن یا شکاف انداختن در میانِ
فعالینِ جنبش محیط زیست است. با اینکه هنوز اوضاع نامشخص است و هر اتفاقی
ممکن است بیافتد، اما دولت فرانسه فشار زیادی بر فعالین و برگزارکنندگانِ
محلی در پاریس وارد کرده است.</span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<br /></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span class="text_exposed_show">تظاهرات رسما لغو شده و هر نوع اعتراضِ
خیابانی در تاریخهای یاد شده، غیرقانونی می باشد.</span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<br /></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span class="text_exposed_show"> در کشورهای دیگر نیز
وضعیت نسبتا مشابه است. در بلژیک، وضعیت در بالاترین سطح امنیتی اعلام شده و
برای یک هفته ی دیگر نیز تمدید شده است. یعنی عملا برنامه ی آلترناتیوی که
بجای پاریس بتوان در بروکسل به پیش بُرد نیز منتفی می باشد.</span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<br /></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span class="text_exposed_show"> فعالین محیط
زیست، شهر بندری اوستند را به عنوان آلترناتیو معرفی کردند اما دیشب آخر
وقت اعلام شد که به علت بسیج شدنِ نیروهای پلیسِ این شهر برای دفاع از
امنیت اتحادیه ی اروپا در بروکسل، امکان حفاظت از تظاهرات را ندارند و باید
لغو شود.</span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<br /></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span class="text_exposed_show">مبارزه ی مشابهی مانند پاریس میانِ برگزارکنندگان از یک طرف و
فشارهای دولت از طرف دیگر در بلژیک ادامه دارد. مهمترین بخش خبر اینست که
شعار نیروهای رادیکال در بلژیک در برابر ممنوعیت های دولت تغییر یافته و به
"توقف تظاهرات ممنوع" ارتقا یافته است!</span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<br /></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span class="text_exposed_show"> این تغییر نوید مبارزه ی خوبی را
می دهد که نیروهای رادیکال و فعالینِ محیط زیست را مستقیما در برابر دولت
ها و کل سیستم قرار می دهد. باید این طول موج مبارزاتی را تقویت کرد.</span><br />
</div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<a href="http://www.klimaatcoalitie.be/nieuws/klimaatmobilisatie-meer-dan-ooit-niettestoppen" target="_blank"><span class="text_exposed_show">لینک خبر</span></a><br />
<br />
<span class="text_exposed_show"> </span></div>
</div>
Anonymoushttp://www.blogger.com/profile/00442344515274420291noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-7373639320277667500.post-8098532718820824522015-11-24T15:44:00.000+00:002015-11-26T13:57:54.313+00:00سرمایه داری در حال ویرانی محیط زیست است و هرگز قادر به حل این معضل نخواهد بود: چه باید کرد؟ <div dir="ltr" style="text-align: left;" trbidi="on">
<div dir="rtl" style="text-align: left;">
<div class="separator" style="clear: both; text-align: center;">
<a href="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEgj3s6zKFFocvKaTl_nTHJd3nl7w3vNpDlTo9KywrOrum8pXTA4U7a8CGFSoL07YVWTTiw9n3HfohEaOEhR-32qw7SLOf5jbDLcsF9ominxKxbLLnztglEFQrl62MccvzGA9jnEwzT_2dYx/s1600/24-nov.jpg" imageanchor="1" style="margin-left: 1em; margin-right: 1em;"><img border="0" height="360" src="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEgj3s6zKFFocvKaTl_nTHJd3nl7w3vNpDlTo9KywrOrum8pXTA4U7a8CGFSoL07YVWTTiw9n3HfohEaOEhR-32qw7SLOf5jbDLcsF9ominxKxbLLnztglEFQrl62MccvzGA9jnEwzT_2dYx/s640/24-nov.jpg" width="640" /></a></div>
<br /></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
امروزه بحران محیط زیست ابعاد هشدار دهنده ای را در جهان به خود گرفته است. دانشمندان هشدار می دهند که افزایش دمای کره زمین به دلیل افزایش سطح دی اکسید کربنی که از سوخت های فسیلی و دیگر گازهای گلخانه ای متصاعد می شود، ثبات کل اکوسیستم را تهدید می کند به شکلی که نتایج بسیار مخربی روی زندگی بر کره زمین به مفهومی که امروزه می شناسیم به بار خواهد آورد. از تخریب جنگل های بارانی و صخره های مرجانی و تخلیه تمام گونه های آن ها گرفته تا صید بی رویه اقیانوس ها و تغییرات در نحوه استفاده از زمین که ربطی به نیاز های غذایی ندارد، وهم چنین مصرف منابع زمین با سرعتی دیوانه وار، هوایی که روز به روز بیشتر آلوده می شود، آب های زیر زمینی و خاک مسموم و بسیاری از این قبیل همه در زمره این نتایج بسیار مخربند. چه کسی و چه چیزی مسئول است و چه کسانی قرار است بار سنگین این همه مشقت را در دنیایی که به طرز وحشتناکی نابرابر است بر دوش بکشند؟ <br />
<br />
<a name='more'></a><br />
ضایعات انسانی به همان اندازه که به شدت نا برابر است مرگ بار نیز هست. تخریب محیط زیست یک معضل جهانی است. اما این استثمار و از بین بردن زندگی و معیشت انسانی، که به تخریب عظیم زیست محیطی موجود و چپاول مداوم منابع آن مرتبط هستند، در میان فقیران جهان و کشورهای جنوب (آمریکای لاتین، آفریقا و آسیا) متمرکز شده است که تحت سلطه "شمال" هستند، جایی که مقر اصلی امپریالیسم -در زمینه امور مالی و سازمان دهی سیستم های تولیدی آن- و بزرگترین مصرف کننده منابع کره زمین تا به اکنون است. تاثیرات فجیع گرم شدن هوا و افزایش سطح آب دریا از هم اکنون به اقشار آسیب پذیر مردم سخت ترین ضربه ها را وارد کرده است و از این بدتر نیز خواهد شد: یعنی طوفان های گرمسیری بیشتر، مانند طوفانی که در سال ٢٠١٣ جان ١٠٠٠٠ نفر را در فیلیپین گرفت، افزایش دمای بیشتر و سیل های شدید تر که هر سال محصولات غذایی دهقانان را با خود می شوید و می برد و جان هزاران نفر را در پاکستان و بنگلادش می گیرد، در حالی که هم زمان بیابان زایی و افزایش حرارت نیز زمین های زراعی کشاورزان در کشورهای ساحل را کوچک تر می کند. پس چرا پایداری و حفاظت از کره زمین مورد توجه همه نیست؟ اگر همه ما خواهان این هستیم که نسل های آینده زندگی سالمی داشته باشند و از طبیعت لذت ببرند، چرا طبقات حاکم بر جهان نمی توانند بر این یک چیز مهم توافق کرده و اقداماتی را برای متوقف کردن این فجایع انجام دهند؟ چرا دانش دانشمندان، و تلاش تمام افرادی که نیت های خوب داشته و کمپین های آگاه گرانه برپا می کنند، هیچ یک نمی تواند از پس این موضوع برآید؟ چرا این گونه نیست که ما بتوانیم از مصارف شخصی مان کم کنیم و امیدوار باشیم که این کار می تواند پروسه هر آن چه را که بی مبالاتی های سرمایه داری از بین برده است به عقب برگرداند؟ <br />
<br />
سرمایه داری نه تنها عامل و دلیل از بین رفتن وحشیانه منابع زمینی، تهدیدی برای اکوسیستم های جهان، بی ثباتی آب و هوا و نتایج ناگوار حاصل از آن بر زندگی روی کره زمین است؛ بلکه نمی تواند و نخواهد توانست هیچ گونه راه حل واقعی و دایمی را در رفع آن ارائه دهد. چرا نمی تواند؟ زیرا طبیعت از نظر سرمایه داری چیزی جز یک ابزار نیست که بتوان از آن بهره برداری کرده و رشد گونه های معینی را در آن تقویت نمود به نحوی که کوچک ترین توجهی نیز به نیازهای محیط زیستی و اجتماعی نداشته باشد. این کارکرد و منطق درونی این سیستم است که سرمایه داران را به سمت رقابت های بی رحمانه در جستجوی بیشترین میزان سود می کشاند که همه ریشه در تولید کالایی دارند. صنایع اصلی جهان که دیگر صنایع را به پیش می برند و برای برتری یافتن بر تولید کنندگان رقیب می جنگند به سوخت های فسیلی وابسته اند که تولید را ارزان نگه می دارد. تخریب و فرسایش محیط زیست، از بین رفتن منابع و اکوسیستم ها در لیست محاسبات سرمایه داری قرار نمی گیرند و این خسارات و خرابی ها هم چون باری بر دوش جامعه و جهان می افتد. <br />
<br />
حتا زمانی که می خواهند منابع سبز انرژی را توسعه دهند، هر کاری که سرکرده گان صنایع انجام می دهند کار را بدتر هم می کند: سوزاندن جنگل های بارانی در اندونزی برای بدست آوردن روغن پالم تاثیرات مخرب جهانی دارد. با هم دستی دولت موزامبیک؛ موسسات چند ملیتی، دهقانان را مجبور به ترک زمین هایشان و یا جابجایی تولید به سمت تولید صنعتی جاتروفا ( سوخت های زیستی) می کنند، که بعدها این رویه نیز به دور انداخته می شود از آن جایی که به حد کافی در بازار قابل عرضه نیست. در واقع دیدگاه صنایع و دولت سرمایه داری که همه چیز را از زاویه بازار می بیند نمی تواند هیچ یک از معضلات نوین محیط زیستی را دیده و در عوض آن را به مثابه قابلیتی برای سرمایه گذاری می بیند، حال این می خواهد در مورد بازاریابی و خدمات اکوسیستمی، و یا سیستم دفع زباله یا شیوه های " پاک سازی" باشد. <br />
<br />
سرمایه داری-امپریالیسم به عنوان سیستمی تحت حاکمیت سیاسی سرمایه داری کار می کند. این دولت ها نمی توانند و نخواهند توانست نه منافع مردم را در تغییر این جهان در تمام عرصه ها نمایندگی کنند و نه کره زمین را که توسط این سیستم به شدت تخریب شده است، حفاظت و یا به شکلی جدی اصلاح کنند. دولت های امپریالیستی نیز نقش مرکزی را در سازمان دهی کنترل منابع انرژی کلیدی برای به راه انداختن رقابت سیاسی و نظامی ژئو استراتژیک دارند. ارتش آمریکا به تنهایی بزرگترین مصرف کننده رسمی نفت در جهان است. <br />
<br />
تمام مباحث و گردهمای های سیاسی که بحران محیط زیستی را تایید کرده و کنوانسیون هایی را به منظور کاهش گازهای گلخانه ای، و قوانینی علیه جنگل زدایی تصویب می کند، صید از اقیانوس را محدود می نماید، و مساله هجوم سیل آسای ماسه های نفتی را افشا و گزارشات سازمان ملل را که به وضعیت ترسناک محیط زیست در سطح جهان اخطار می دهد، منتشر می کنند؛ هم چنان نمی توانند به هیچ عمل جدی و متحدانه منجر شوند علی رغم این واقعیت که ما در یک جهانی زندگی می کنیم که در هم ادغام شده است. مقررات و "سرمایه گذاری مسئولانه" راه حل نیستند. سرمایه داران و دولت های قدرت مند، این کنوانسیون ها را هر روزه پایمال می کنند. زباله های الکترونیکی سمی هنوز تحت نام "کامپیوتر های اهدایی" به آفریقا فرستاده می شوند. قطب شمال به دور از مبادلات سهام در پایتخت های جهان، جایی که در آن به «ضد کارشناسان» پول می دهند تا در مورد خطرات واقعی این وضعیت، شک و تردید راه بیندازند، در حال ذوب شدن است. این چه سیستم نا معقول و منحرفی است که از «تجارت تولید گازهای گلخانه ای» حمایت می کند تا به کشورهای بزرگ و ثروتمند منبع آلودگی مانند آمریکا اجازه دهد «حق آلوده سازی» را از اقتصادهای کمتر توسعه یافته خریداری کنند؟! <br />
<br />
به یک رویکرد رادیکال نیازمندیم و این یعنی انقلاب. <br />
<br />
انقلاب یعنی یک راه کاملا متفاوت برای توسعه اجتماع که بر مبنای منافع تنگ نظرانه امپریالیست ها نباشد. انقلابی که توسط ستم دیدگان و پرولتاریا انجام شده و بر مبنای منافع بشریت در کلیت خود و درک و عمل بر اساس واقعیت جهان طبیعی به مثابه کل باشد. انقلابات سوسیالیستی در هر جا که قدرت را به دست گیرند با این چشم انداز قادرند استانداردهای جهانی را برقرار ساخته و شروع به بازسازی این تخریب عظیم محیط زیست نمایند. آن ها می توانند گام های لازم را برای پایان دادن به صنایع آلاینده، کار ارزان، و شبکه های تولید جهانی محصول بردارند. این مساله به برنامه ریزی و تنظیم رشد- این که چه چیزی و چگونه تولید شود- ربط پیدا خواهد کرد که تنها راه برای حفظ و نگهداری انواع اکوسیستم ها و جلوگیری از حرکت بحران زیست محیطی امروز به سمت فروپاشی است. انقلاب، اندوخته های علم را در سراسر جهان همراه با فعالیت آگاهانه خود مردم بسیج می کند تا این تغییر گسترده را اعمال کند. انقلاب سوسیالیستی باید تولید کشاورزی و صنعتی را بازسازی کند و هم چنین سوخت های فسیلی را برچیده و وابستگی صنعت و کشاورزی را به این سوخت ها با منابع قابل تجدید انرژی جایگزین کند. باد، انرژی خورشیدی و دیگر اشکال قدرت می توانند بدون این که منطق سرمایه داری مانع آن ها شود توسعه یابند. نیازهای غذایی را می توان بر اساس برنامه ریزی بلند مدت استفاده از زمین، تنوع زیستی و حفاظت از اکوسیستم، با توسعه بسیاری از طرح های سبز، فن آوری، دانش و هر آن چه که در دسترس انقلابات سوسیالیستی گذشته نبودند و همچنین کشف امکانات جدید تامین کرد. با یک چشم انداز کمونیستی، انقلاب سوسیالیستی مردم را به سمتی رهبری می کند که بتوانند با کار خود به توسعه امنیت و سلامت کره زمین برای نسل های آینده، و ساختن یک فرهنگ متفاوت که بر اساس ارزش های مصرفی نیست خدمت کنند، و خود را به مثابه بخشی از یک جهان و یک زمین و یک بشریت که در داشتن یک آینده اجتماعی بسیار متفاوت به لحاظ ریشه ای منافع مشترک دارند ببینند و به شکاف عظیم بین کشورهای ستم گر و ستم دیده فایق آیند. داشتن این جهان دیگر ممکن است اما متضمن یک انقلاب است. <br />
<br />
انقلابات سوسیالیستی قرن بیستم مثل چین مائوئیستی رشد و تحول عظیمی را بر پایه بسیج آگاهی انسانها در جامعه ایجاد کردند که شامل اقدامات برای مقابله با تخریب محیط زیست و طرح و برنامه برای آینده نیز بود؛ هر چند که در عین حال به دلیل اجبار در پیش روی سریع به سوی صنعتی شدن به منظور پیشرفت زندگی مردم، این اقدامات هنوز کافی نبودند. با درک چنین کمبودها و پیشرفت های علمی بدست آمده از آن زمان تا کنون، ما این بار می توانیم و باید بهتر از گذشته عمل کنیم. <br />
<br />
ما باید مبارزات امروز علیه جنایات عظیم زیست محیطی که تحت این سیستم فقط چند برابر بیشتر خواهد شد را به فوریت، هر چه بیشتر برانگیخته و تسریع کنیم. و باید به همان فوریت جنبش محیط زیستی در حال رشد را به ساختن جنبشی برای یک انقلاب واقعی پیوند دهیم. ما کسانی هستیم که از وضعیتی که کره زمین پیدا کرده است و به جایی که دارد می رود معترضیم و نسبت به این وضعیت اظهار نفرت می کنیم، و باید ورای توهمات راحت طلبانه ای که می گوید سرمایه داری می تواند " سبز" شود و می تواند طوری کار کند که به نفع بشریت باشد، برویم. ما نیازمندیم که راه پر چالش انقلاب را برگزینیم زیرا این تنها شانس و فرصت ما برای ایجاد یک جامعه و جهانی آزادی بخش و پایدار است.<br />
<br />
<div style="text-align: left;">
<a href="http://aworldtowinns.co.uk/2015/11/12/capitalism-is-destroying-the-environment-and-can-never-cure-the-problem-what-is-it-going-to-take-awtwns-9-november-2015/" target="_blank">منبع سرویس خبری جهانی برای فتح 9نوامبر 2015</a> </div>
<div style="text-align: left;">
برگرفته شده از <a href="http://8mars.com/browsf.php?c=1032&Id=419&I=I" target="_blank">سایت سازمان زنان هشت مارس(ایران-افغانستان)</a> - برگردان: مهسا روژان</div>
</div>
</div>
Anonymoushttp://www.blogger.com/profile/00442344515274420291noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-7373639320277667500.post-68458268520044677542015-11-21T19:02:00.002+00:002015-11-26T13:58:33.072+00:00زنان و محیط زیست<div dir="ltr" style="text-align: left;" trbidi="on">
<div style="text-align: center;">
</div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<div style="text-align: left;">
<div class="separator" style="clear: both; text-align: center;">
<a href="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEg2BzO3ir4oNlxfBz-RVWz1dS8nwSKvXpYeLhuXvBJVeauNitVMf8Qa7O-V89I-0GGxKHTvyFEE43_wIEVAdDJenMDUtMVzj6vykAdPFTBIvBvxjSnbpJHpEWxlbadkMaEp9brzgjl6wXBl/s1600/zanan-mohit-zist-2.jpg" imageanchor="1" style="margin-left: 1em; margin-right: 1em;"><img border="0" height="400" src="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEg2BzO3ir4oNlxfBz-RVWz1dS8nwSKvXpYeLhuXvBJVeauNitVMf8Qa7O-V89I-0GGxKHTvyFEE43_wIEVAdDJenMDUtMVzj6vykAdPFTBIvBvxjSnbpJHpEWxlbadkMaEp9brzgjl6wXBl/s400/zanan-mohit-zist-2.jpg" width="225" /></a></div>
<br /></div>
<br />
<b>فیلیپین ـ</b> 8 نوامبر 2013، طوفان مهیبی بهنام هییان (Haiyan) ، 3 برابر قدرتمندتر از طوفان کاترینای آتلانتا (Katrina) بود. این طوفان در منطقهی لیت (Leyte) اتفاق افتاد. مرکز اصلی طوفان شهر و حومهی تکلوبان (Tacloban) بود. آمار تقریبی کشتهشدهگان بیش از ده هزار نفر گزارش شده است. <br />
<br />
<a name='more'></a><br />
در فاصلهی کوتاهی، حلبیآبادهای مناطق، در اثر طوفان، سیل و موجهای مهیب، با خاک یکسان شدند. بیش از ده میلیون نفر تحت تأثیر ویرانی شدید این طوفان قرار گرفته است. میلیونها بیخانمان، آواره، تشنه و گرسنه باقی ماندهاند. این طوفان بزرگترین و شدیدترین طوفانی است که تا کنون در تاریخ بشر ثبت شده است. سرعت این طوفان 370 کیلومتر در ساعت بود.<br />
<br />
بیش از یک میلیون و هفتصد هزار کودک بهطور مستقیم تحت تأثیر این طوفان مهیب قرار گرفته است. درصد قابل توجهی از آنان یا کل خانواده را از دست دادهاند و یا از خانواده جدا افتادهاند. خطر بردگی جنسی و ترافیک بینالمللی انسان، این کودکان را تهدید جدی میکند. تعداد وسیعی از این کودکان از هم اکنون ناپدید گشته و این روند ادامه داد. (3 دسامبر 2013 رادیو ۵ زنده بیبیسی) <br />
<br />
تحقیقات انجام شده توسط دانشمندان مختلف در فیلیپین نشان میدهد که مرگ و میر سالنمدان در طول یک سال به طور متوسط نزدیک به 15 برابر کشتهشدهگان طوفان است. دلایلی چون از بین رفتن امکانات زندگی، بهداشت و درمان، فقر، زخمی ها و قطع سریع شیر مادر به نوزادان خصوصا نوزادان دختر( مردم بومی بدین باورند که نوزادان دختر قوی تر از پسر ها هستند) به خاطر اجبار مادر برای پیدا کردن کار و تامین مایحتاج زندگی و..... بعد از هر طوفان ارزیابی شده است. <br />
<br />
<i> (www.New scientist.com - 25 Nov 2013) </i><br />
<br />
شاید نتوان گفت که طوفان هییان مستقیما توسط تغییرات محیط زیست صورت گرفته است، اما آنچه که مسلم است قدرت ویران کنندهی آن توسط تغییرات محیط زیست بهمراتب تشدید یافته است. <br />
<br />
<b>روسیه ـ</b> در اوت 2010، بیش از ۵۵ هزار نفر در روسیه بر اثر شدت گرما و دود ناشی از آتشسوزیهای جنگلهای اطراف شهرها، بهویژه مسکو، کشته شدند. تغییرات زیست محیطی و بالا رفتن دمای زمین، بروز امواج حرارتی را در روسیه 3 برابر بالاتر برده است. <br />
<br />
<i> (www.physorg.com - 22 Feb 2012) </i><br />
<br />
<b>آمریکا ـ </b>در طوفان کاترینا که در نیواورلان آمریکا در اواخر اوت ۲۰۰۵ اتفاق افتاد، 1836 نفر کشته شدند. خسارات مالی برابر با 81 میلیارد دلار تخمین زده شد. بیشتر کشتهشدهگان زنان و سیاهپوستان فقیر بودند. <br />
<br />
<b>آسیا ـ</b> در سونامیِ معروف آسیا که بخشهای ساحلی بسیاری از کشورها را ویران نمود، صدها هزار کشته به جای گذاشت. در این سونامی که در سال 2004 بهوقوع پیوست، نسبت کشتهشدهگان زن به مرد سه برابر بیشتر بود. <i>(www.iwpr.org) </i><br />
<br />
<b>اروپا ـ</b> گرمای تابستانی اروپا در سال 2003، بیش از 70 هزار کشته به جای گذاشت. نسبت مرگ زنان به مردان، 30 درصد بیشتر بود. <br />
<br />
<i> (www.bbc.co.uk- 25Sep 2003 and www.livescience.com - 01Agu 2012) </i><br />
<br />
<b>ژاپن ـ</b> در زلزله کوبه (Kobe) که در سال ۱۹۹۵ در ژاپن اتفاق افتاد، نسبت کشتهشدهگان زن به مرد، پنجاه درصد بیشتر بود. <br />
<br />
سوالی که به ذهن هر انسانی میرسد این است که چرا در چند دههی اخیر نه تنها بر شدت طوفانهای موجود افزوده شده بلکه تعداد آنها نیز افزایش یافته است؟ بر اساس تحقیقات دانشمندان آکادمی ملی آمریکا تا آخر قرن اخیر، 20 طوفان مهیب دیگر بر تعداد طوفانهای موجود اضافه خواهد گشت. این تحقیقات علت افزایش این طوفانها و شدتیابی قدرت آن را بالا رفتن دمای زمین ارزیابی کردهاند. <br />
<br />
<i> (USA Today, 8 Jul 2013- Doyle Rice) </i><br />
<br />
<a href="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEiyBsoafKkxDTvglkVdBi-Q6DgWgcpG7I3hidQWbmsOpnujn3WHTPUoosWY3oAbYQtObiqyKQsa6-UkKVwnVRb602dIRt4xW5IaZ6peRy3BQrXhLxXQYrjaxVXnekLc2GKaV9BGk64T9r8v/s1600/zanan-mohit-zist-1.jpg" imageanchor="1" style="clear: left; float: left; margin-bottom: 1em; margin-right: 1em;"><img border="0" src="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEiyBsoafKkxDTvglkVdBi-Q6DgWgcpG7I3hidQWbmsOpnujn3WHTPUoosWY3oAbYQtObiqyKQsa6-UkKVwnVRb602dIRt4xW5IaZ6peRy3BQrXhLxXQYrjaxVXnekLc2GKaV9BGk64T9r8v/s320/zanan-mohit-zist-1.jpg" /></a>طوفانها، انرژی خود را از گرمای سطح آبهای اقیانوس و دریاها به دست میآورند. تحقیقات بهطور روشن نشان میدهند که گرمای سطح آبها در سراسر جهان در حال افزایش است. این عامل، خود اثبات تأثیر مستقیم تغییرات زیست محیطی و آب هوایی بر ماهیت طوفانهاست. فاکتور دیگری که بر شدت طوفانها میافزاید، تفاوت حرارتی بین سطح تماس طوفان با دریا با انتهای بالای طوفان است. این تفاوت حرارت، موتور محرک طوفان است. دانشمندان معتقدند که این تفاوت حرارت با تغییرات جوی بیشتر گشته است و بر شدت قدرت ویرانی این طوفانها پا داده و بر مقدار ریزش باران نیز، 20 درصد اضافه گشته است. با بالا آمدن سطح آبها در سراسر جهان به علت مذاب شدنِ یخهای قطب شمال و شدت طوفانهای موجود که به سرعتی برابر با 370 کیلومتر در ساعت رسیده، به موجهای بسیار بلند اقیانوسها و دریاها انجامیده است. در نتیجهی ریزش باران و موجهای بلند ساحلی با بادهای شدید، به ریسک و شدت سیلها افزوده است. (گاردین - 11 نوامبر ۲۰۱۳) <br />
<br />
<br />
<b> چه عواملی باعث بالا رفتن دمای زمین گشته است؟ </b><br />
<br />
سال گذشته برای اولینبار، سطح کربن دو اکسید از مرز چهارصد در میلیون گذشت. پدیدهای که در سه میلیون سال گذشته دیده نشده است. در آن زمان هنوز انسان موجود نبود. <br />
<br />
اگر دمای زمین در آیندهای نه چندان دور، 4 درجه افزایش یابد، گرمترین روزهای سال میتواند بین 6 تا 12 درجه سانتیگراد، سطح آبها تا 80 سانت یا بیشتر افزایش یابد. این یعنی تأثیرات عظیم بر محصولاتی چون ذرت، گندم، برنج که مقدار برداشت آن تا 40 در صد کاهش خواهد یافت. به سخن دیگر انسانها دچار فقر و گرسنگی بیشتری خواهند شد. <br />
<br />
استفاده از انرژی فسیلی (Fossil) همچون نفت و گاز، در دستور کار کل قدرتهای بزرگ بینالمللی و رقابت برای تصاحب، کنترل، استفاده و پخش آن در عرصهی بینالمللی، به میدان اصلی کنترل جهان تبدیل گشته است. انرژی فسیلی از عوامل اصلی ایجاد گازهای اکسید دو کربن است. 6 کارتل از 10 کارتلِ بزرگ آمریکا را کمپانیهای نفتی و اتوموبیل تشکیل میدهند. در عرصهی جهانی نیز 8 کارتل از 10 کارتل بزرگ جهان نیز به همین شکل هستند. <br />
<br />
همزمان رقابت بر سر تصاحب منابع معدنی و موادخام بیرحمانه ادامه دارد. یک دانشمند مترقی اسم این رقابت را "مسابقه برای تصاحب آنچه باقی مانده" نامیده است. <br />
<br />
سرمایهگذاری در اقتصاد چین در 20 سال گذشته، که آن را تبدیل به یکی از دینامیسمهای اصلی رشد اقتصاد جهانی نموده است، خود تبدیل به مقام اول در تولید اکسید دو کربن گشته است و دیگر اقتصادهای بزرگ جهان سومی همچون هند و برزیل با سرعت در این مسیر گام بر میدارند. <br />
<br />
سیستم سرمایهداری و سرمایه بهمثابهی کل، برای بقا مجبور است در رقابت با دیگر سرمایهها قرار گرفته و بر آنان چیره گردد. در این رقابت بیانتها، دسترسی به منابع طبیعی به ارزانترین شکل و فوق استثمار نیروی کار و بالا بردن راندمان کار باز هم به ارزانترین شکل، انگیزهی سیستم سرمایهداری است. در محاسبات سرمایهداران جهت سرمایهگذاری در عرصههای مختلف، آیندهی بشریت و خطر محیطی که در آن سرمایه به انباشت نجومی رسیده، نقش چندانی ندارد. منطق، سود است. بنابراین مهم نیست که کارخانهها چه مقدار کربن به اتمسفر میفرستند و یا درو کردن جنگلهای آمازون چه ضربهای به محیط میزند، تا جایی که سودآور است، برنامههای سرمایهداران به پیش میرود. <br />
<br />
همین ادامهیابی نامحدود سرمایهداری، ویرانی و سوءاستفاده از منابع زیر و رو زمینی است که زمین را زیر و رو کرده است. هوا و آبهای زیرزمینی سمی گشتهاند. گازهای گلخانهای کربن، دمای زمین را افزایش داده و باعث مذاب شدن یخهای قطب شمال گشته، دمای آبهای جهان افزایش یافته، به سیل، طوفان و خشکسالیِ کشنده و مهیبت دامن زده است. <br />
<br />
همزمان، به علت ملاحظات سود سرمایهداری، مؤسساتِ دستسازی چون چرنویل در اوکراین و فوکوشیمای ژاپن، مؤسساتِ تولید انرژی اتمی که بر اثر عواملی متفاوت منفجر شدند، نه تنها تأثیرات عظیمی در اکولوژی منطقه گذاشتهاند، بلکه شرایط زندگی صدها هزار نفر را از بین برده و حتا بر نسلهای بعدی نیز تأثیرات منفی خواهند داشت. <br />
<br />
در سواحل نزدیک به نیروگاه اتمی فوکوشیما، صیادان ماهیهای 3 چشم صید کردهاند. ارتعاشات رادیو اکتیو - بهخصوص در چرنویل - بر حاملگی زنان تأثیرات عظیم گذاشته و دههزار نوزاد ناقص (فیزیکی و فکری) به دنیا آمده است. <br />
<br />
گلوبالیزاسیون امپریالیستی، ویرانی طبیعت و از بین رفتن انسانها را بهمراتب تشدید نموده است. تغییرات اکولوژیکی همچون خشک کردن دریایآرال درآسیای میانه برای کشت پنبه بر تنوعdiversity) (Bio- منطقه تأثیر مستقیم گذاشته و حتا اقلیم جغرافیایی منطقه را بههم زده است. <br />
<br />
هرچند بلایای "طبیعی" "همه" را تحت تأثیر قرار میدهد، اما این تاثیرات همگون نمیباشند. بلایای "طبیعی" طرف، دارند. کشورهای جهان سوم و بهخصوص فقیرترین و دور افتادهترین مناطق، بیشترین صدمات را میبینند و در این میان زنان و کودکان به قربانیان بیصدای ماشین جنگی "طبیعت" بدل شدهاند. 70 در صد فقیران جهان را زنان و کودکان تشکیل میدهند. بلایای "طبیعی" در یک شرایط اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی صورت میگیرد و مهر این شرایط را همراه خود دارد. <br />
<br />
عدم وجود امکانات کافی زیر ساختی جهت مقابله با این "بلایای طبیعی" عدم تدارکات کافی دولتها، کمبود اطلاعات در مورد شدت و حدت طوفانها و دیگر بلایا، عدم توانایی مالی مردم جهت خروج از مناطق خطرناک و... مردم فقیر، بهویژه زنان و کودکان را ضربهپذیرتر مینماید. <br />
<br />
حجم و شیوهی کمکهای "انسانی" به مناطق طوفانزده، با ملاحظات سیاسی - استراتژیک "کمککنندگان" ربط مستقیم دارد. هرچند حجم زیادی از این "کمکها" توسط خود نهادهای "کمککننده" بلعیده میشود؛ و آن مقداری که به این مناطق میرسد، در دست دولتهایی (مستقیم و یا غیرمستقیم) قرار میگیرد که خود شریک ویرانی بلایای "طبیعی"اند. اولویتهای موجود با عینک طبقاتی معینی سنجیده میشوند. دزدی، رشوهخواری، ریخت و پاش و ... عوامل دیگر تأثیرگذار بر مقدار "کمک"هایی است که به نقطهی آخر قرار است برسد. <br />
<br />
در زمان طوفانهای مهیب، بافت نازک جامعه، از هم دریده شده، مردم برای بقاء و فرار از گرسنگی، مجبور به حمله به مراکز خوراک، پوشاک، آب و بهداشت میشوند. حرکت برای "توزیع" عادلانه، با گلولههای ارتش پاسخ گفته میشود. اولین حرکت حکومتها فرستادن سربازان جهت "حفظ نظم و قانون" یعنی ادامهی فقر و استثمار است. این امر چه در آنلانتای آمریکا و چه در فیلیپین (که ناوگانهای آمریکایی و انگلیسی سریع خود را به محل رساندند) و هر جای دیگر کاملا صادق است. سربازان آمریکایی با هلیکوپتر، مردم، عمدتا سیاهپوستان را به رگبار میبستند؛ سربازان فیلیپین نیز به همین شکل. </div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
</div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<br />
تأثیرات مستقیم بلایای "طبیعی" بر مردم خصوصا زنان و کودکان: </div>
<ul dir="rtl" style="text-align: right;">
<li> از دست دادن مرد خانواده و فشار عظیم بر زنان و کودکان </li>
<li> از دست دادن زن، و در معرض بیتوجهی و بیسرپرست قرار گرفتن کودکان، خطری بزرگ بهویژه برای دختران </li>
<li> بیسرپرست شدن و یا از خانواده جدا شدن کودکان، فشاری بزرگ بر دوش زنان و خطری جدی بهویژه برای دختران </li>
<li> تلفات انسانی، بهخصوص زنان بهخاطر عدم وجود امکانات درمانی و بهداشتی بهویژه در دوران زایمان </li>
<li> افسردگی روحی برای کل خانواده، فقر، اعتیاد، فحشا و طلاق و به وجود آمدن موقعیت شکننده برای زنان و دختران </li>
<li> در معرض خطر بیشتر قرار گرفتن کودکان و دختران جوان برای بازار سکس </li>
<li> از بین رفتن شرایط بقاء به کوچهای اجباری در ابعاد وسیعی دامن زده و زنان بار اصلی خطرات ناشی از این کوچها را بر دوش دارند. </li>
<li> خطر افزایشیابنده برای کودکان و دختران جوان که طعمهی باندهای ترافیک انسان، موادمخدر و ... میشوند.</li>
</ul>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
در دوران بلایای "طبیعی" ترافیک زنان به مراتب افزایش مییابد. سالانه بین 2 تا 4 میلیون انسان تجارت میشوند. از این تعداد، 70 درصد زنان در تجارت سکس و دیگر اشکال استثمار جنسی، گرفتار میشوند. 30 درصد باقی مانده در کارهای طاقت فرسای نوع بردهداری و تجارت ارگانهای بدن قرار میگیرند. تجارت انسان، سالیانه، 39 میلیارد دلار سود تولید میکند. زنان و کودکان قربانیان اصلی در زمانهای بلایای "طبیعی"اند. در زمان وقوع چنین بلایایی، ثبات خانوادهها از هم پاشیده، نگرانی، استرس، بیماریهای روانی و اختلافات درون خانوادهها را تشدید میکند. این عوامل به بیتوجهی به کودکان دامن زده، باعث خشونت بر علیه کودکان بهویژه دختران میگردد و آنها را مستعد طعمهی گرگهای کمین گرفته میسازد. <br />
<br />
برای نمونه کارکنان تجارت سکس در بمبئی هندوستان، از دهاتهای بسیار فقیر نپال آورده میشوند. خانوادههای فقیر بر اثر خشکسالی مجبوراند یکی از فرزندان خود را جهت بقاء دیگر فرزندان بفروشند. باندهای مافیایی با زور و حیله، این نوزادان را از خانواده جدا کرده و با خود به مکانهای نامعلوم میبرند. 38 درصد دختران - حد متوسط سن 16 سال - به بیماری ایدز مبتلا هستند. 15 درصد زنان تایلندی توسط مشتریان خود که از پوشیدن کاندوم امتناع میکنند، مورد خشونت قرار میگیرند. 72 درصد از مردانی که سکس را میخرند، کاندوم استفاده نمیکنند. در نتیجه 60 درصد دختران زیر 15 سال در تایلند که مجبور به تنفروشی گشتهاند به بیماری ایدز مبتلا هستند. سالانه 4 هزار دختر بسیار جوان از نپال دزدیده میشوند. <br />
<i><br /> (Women at the front line of climate change - pages 46-7, Christina Nellemann, Rita Verma, Lawrence Hislop) </i><br />
همزمان مناسبات قدرت و تقسیم کار موجود بین زن و مرد، روابط پدر- مردسالاری، آداب و رسوم و فرهنگ منتج از این مناسبات بههمراه دین و مذهب، همگی دست در دست هم فشار بیشتری را به زنان وارد میآورد. این فشارها در دوران بلایای مختلف تشدید میشوند. بر اساس تحقیقات دانشکده اقتصاد لندن ال اس ئی (L.S.E)، از 141 بلایای "طبیعی"، در صد کشتهشدهگان زن به مراتب بیشتر از مردان بوده است. یکی از این عوامل بیحقوقی زنان ارزیابی شده است. برای نمونه در بسیاری از کشورهای جهان سوم خصوصا کشورهای اسلامی حتا در زمان بلایا، زنان نمیتوانند بدون همراهی مردی از خانواده از خانه خارج شوند. (www.Oxfam.ca) زنان هیچ حقی در تصمیمگیری در ارتباط با چگونگی استفاده از منابع موجود جهت مقابله با بلایا را نداشته و وابسته به مردان و تصمیمات آنها میباشند. بهطور مثال، اکثر زنان فقیر در جهان سوم نمیتوانند حتا برای فاصلهی کوتاهی شنا کنند. یکی از عواملی که در سونامی آسیا و دیگر بلایای مرتبط با سیل، در کشته شدن سه برابر زنان نسبت به مردان دخالت داشت، عدم آشنایی آنان در شنا کردن بود. <br />
<br />
زنان کشاورز در زمینهای کوچک، بیشترین غذای جهان را تولید میکنند. بهعلت عدم توانایی اقتصادی، اغلب این تولیدات از طریق نیروی کار زیاد صورت میپذیرد. تغییرات اکولوژیکی، کار پر مخاطرهی کشاورزی را بهمراتب مشکلتر کرده است. خشکسالی، سیل، پایینتر رفتن سطح آب در مناطق کشاورزی و طوفانهای مختلف بر باروری محصولات تأثیرات منفی گذاشته و بر کار و زحمت زنان به مراتب افزوده است. عدم باروری - جدا از تشدید کار برای زنان - به گرسنگی و بیماریهای مختلف دامن زده که خود بار دیگری بر دوش زنان میگذارد. <br />
<br />
این تغییرات جدا از تهیهی غذا، تهیهی سوخت و آب برای آشامیدن و کشاورزی را بسیار سختتر و کمیابتر کرده است. زنان و دختران مجبورند مسافتهای زیادی را برای تهیهی نیازهای اساسی صرف کنند و در این راه خطرات زیادی را متحمل گردند. خطراتی همچون حملهی حیوانات وحشی و یا تجاوز توسط مردان. <br />
<br />
باید در نظر گرفت که این تغییرات اکولوژیک باعث کمبود منابع گشته که به نوبهی خود به جنگهای محلی جهت کنترل آب و مراتع دامن زده است. تجاوز و ربودن زنان و دختران جوان، به بخشی از مقولهی جنگ در جهان امروز تبدیل شده است. <br />
<br />
نگاهی گذرا به موقعیت کشاورزان فقیر هند، نکات تکاندهندهی مهمی را نشان میدهد. 70 درصد کشاورزان هندی به بارانهای موسمی وابستهاند. اگر باران نبارد، کشاورزان با خشکسالی روبرو میگردند. دولت هند اقدامی جدی برای آبرسانی به کشاورزی نکرده است. تغییرات زیستمحیطی کشاورزان فقیر را ورشکسته کرده است. طبق آمار رسمی از سال ۱۹۹۵ تا کنون دویست و هشتاد هزار کشاورز بهخاطر عدم توانایی در باز پرداخت قرض و بدهیهای خود به نزولخواران خودکشی کردهاند. اغلب زنان کشاورز هندی چون حق مالکیت بر زمین را ندارند، در بین آمار خودکشیها به حساب نمیآیند. اما موضوع قرض با خودکشی مرد تمام نمیشود. قرض به زن میرسد. در عین حال این زنان از حقِ داشتن یک زندگی با مرد دیگر محروم هستند. هیچکس حاضر به ازدواج با آنان نیست. چرا که در صورت ازدواج قرض به همسر جدید منتقل میگردد. انحصار تصاحب جنسی، فیزیکی و روحی زن با صاحب قرض است. <br />
<br />
تنها در هند، دهها میلیون کشاورز زن از تغییرات زیستمحیطی که یکی از مسببان اصلی آن، مناسبات سرمایهداری است، به طور مستقیم ضربه میبینند. رشد حرارت کرهی زمین، خطر گرمازدگی و خشکسالی را 300 درصد افزایش داده است. این رشد حرارت بر باروری کشاورزی تأثیرات منفی گذاشته و باعث از بین رفتن 25 درصد محصول گشته است. ضربهی اقتصادی این گرمازدگی بر کشاورزان ۱۵ میلیارد دلار تخمین زده میشود. <br />
<br />
در نتیجه تغییرات زیستمحیطی، زنان با نبودن امکانات مجبور به تحمل وزن بهمراتب بیشتری از عوامل منفی که این تغییرات بر جای گذاشته است، میباشند. <br />
<br />
مردم بومی کشورهای جهان سوم، برای بقاء شدیدا به امکانات محلی وابستهاند. تهیهی چوب از جنگلها برای گرم کردن و غذا پختن، استفاده از مراتع برای نگهداری از حیوانات اهلی، آب برای کشاورزی و نوشیدن و بهداشت و... تماما تحت تأثیر تغییرات اکولوژیکی قرار گرفتهاند. بنابراین تهیهی غذا، پختن و گرمکردن خانه و آب برای نوشیدن و بهداشت و کشاورزی و ... به مراتب سختتر گشته است. این مسأله باعث فشار فزاینده بر زنان شده است. در عین حال کمبود مواد غذایی، گرسنگی و شیوع امراض مختلف را در بین مردم خصوصا زنان و کودکان بهوجود آورده است. <br />
<br />
در نتیجه، تغییرات زیستمحیطی زنان و کودکان را در صف مقدم ضربهپذیری قرار داده است. در اثر تغییرات اکولوژیکی که زندگی میلیونها نفر انسان را به هم ریخته است، سیل عظیم مهاجرت مردان خانواده برای پیدا کردن کار به مناطق دیگر نه تنها باری از دوش زنان بر نداشته است بلکه به درجات بیشتری فشار و خشونت بر زنان را افزایش داده است. بسیاری از این مردان یا نمیتوانند کار پر درآمدی که بتوانند خانواده را حمایت کنند، پیدا کنند و یا اینکه پس از دورهای خانواده خود را رها میکنند. <br />
<br />
حل بحران اکولوژیکی جهان با وجود ادامهی سیستم سرمایهداری غیرممکن است. کرهی زمین در جاده نابودی موجودات و اکوسیستمی قرار گرفته که با سرعت به نقطهی غیرقابل برگشت نزدیک میشود. این احتمال وجود دارد که کرهی زمین، به کرهای متفاوت از امروز بدل گردد و خود و موجودیت بشر را با مخاطرات جدی روبرو سازد. این که دقیقا چه اتفاقی خواهد افتاد را نمیتوان پیشبینی کرد. اما آنچه مسلم است، ما به همراه کرهی زمین در این جاده به سرعت در حال حرکتیم. <br />
<br />
نابودی جنگلها، سمی شدن خاکها و آبهای زیرزمینی، اسیدیشدن اقیانوسها و تبدیل طبیعت به گورستانی از زبالهی سمی نتیجهی فعالیتهای سرمایهداری امپریالیستی است. چرا که آنها به طبیعت بهمثابهی منبعی مینگرند که باید در خدمت تولید رشد یابنده جهت کسب حداکثر سود قرار گیرد. <br />
<br />
جهانی که در آن کار، فوق استثمار، ستم و فرودستی، بردگی جنسی و فیزیکی، خشونت، فقر و گرسنگی اساسا زنانه شده است، سیستم امپریالیستی، وزن اصلی ویرانی زیستمحیطی که خود یکی از مسببین اصلی آن است را نیز به دوش زنان و فرزندانشان انداخته است. <br />
<br />
بالایای "طبیعی" که در نتیجه آن میلیاردها انسان، بهخصوص زنان و کودکانِ فقیر در عرصهی جهانی از آن ضربهی مرگبار میبینند، کافی نیست که به این جمعبندی رسید که سیستم موجود نمیتواند نگهبان و ناجی کرهی خاکی باشد؟ <br />
<br />
تنها راه نجات کرهی زمین، نجات میلیونها زن و کودک گرسنه و فقیر، نجات میلیونها زن تنفروش و بهطور کلی نجات کل بشریت و کل کرهی خاکی در گرو سرنگون کردن سرمایهداری امپریالیستی بهعنوان عامل اصلی این تغییر و تحولات عظیم در محیط زیست میباشد.<br />
<br />
<div style="text-align: left;">
<a href="http://8mars.com/browsf.php?c=999&Id=373&no=31" target="_blank">برگرفته شده از سایت سازمان زنان هشت مارس(ایران - افعانستان)</a>
</div>
<div style="text-align: left;">
سحر منصور </div>
</div>
</div>
Anonymoushttp://www.blogger.com/profile/00442344515274420291noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-7373639320277667500.post-30898913352996027732015-11-21T18:29:00.000+00:002015-11-26T13:58:57.189+00:00 زنان، انرژی و انباشت سرمایه<div dir="ltr" style="text-align: left;" trbidi="on">
<div class="separator" style="clear: both; text-align: center;">
<a href="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEgo5stuPpCZVmWGueRlQPGf6RecmxMmiHdcOkWBuEGyVZ1LSmfSkY96FFNIuBfsXxjMRIfQylICp5IvOun8TLwfE0WH2HBLMygQnS-xZ2kLF9jIM1_RjiRLt5of4tV7CuRQTIcegqXuteJ9/s1600/zanan-energi-1.jpg" imageanchor="1" style="margin-left: 1em; margin-right: 1em;"><img border="0" height="360" src="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEgo5stuPpCZVmWGueRlQPGf6RecmxMmiHdcOkWBuEGyVZ1LSmfSkY96FFNIuBfsXxjMRIfQylICp5IvOun8TLwfE0WH2HBLMygQnS-xZ2kLF9jIM1_RjiRLt5of4tV7CuRQTIcegqXuteJ9/s640/zanan-energi-1.jpg" width="640" /></a></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<br />
فیلا لندر (Philae Lander) بعد از جدا شدن از سیارهپیمایِ روزتا (Rosetta) به روی شهاب سنگی فرود آمد. این سیارهپیما بعد از 10 سال و با پیمودن 500 میلیون کیلومتر به مقصد رسید و بر روی شهاب سنگ کوچکی فرود آمد. دانش بشر از مرزهای ناشناختهی کهکشانها عبور کرده و ما را هر چه بیشتر به سمت شناخت صحیحتر از پیدایش خود نزدیک میکند. متأسفانه به علت مشکلات فرود و قرار گرفتن در محلی که دید مستقیم آفتاب را نداشت، باطریهای آن از کار افتاد و به خاطر عدم ترمیم انرژی فعلا از ادامهی مأموریت باز مانده است.</div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<br />
<a name='more'></a></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
همزمان، زنان و دختران جوان در بسیاری از کشورهای تحت سلطهي امپریالیسم، جهت تهیهي انرژی (ریشهي درختان، شاخهها، تنه درختان، تپاله) مجبورند چندین ساعت و کیلومترها از محل اقامت خود دور شوند تا بتوانند یکی از این مواد سوختی را پیدا کنند. در کشورهای گرمسیر، جهت ممانعت از گرمای روز مجبورند در تاریکی شب، به صورت انفرادی، خانوداگی و یا در گروههای کوچک به راه بیافتند. <br />
<br />
مهار آتش توسط انسانهای اولیه، آغاز کیفیتا نوینی برای آیندهي بشریت بود. مهار آتش در تکامل انسان نقش بسیار مهمی داشت. آتش (به مثابهی یک فراوردهی انرژی) انسان را قادر ساخت غذا را پخته، محل زندگی را گرم کرده و با نور آن جهت حفاظت از خود آمادهتر باشد. درست کردن آتش، فعالیتهای بشری را به ورای روشنایی طبیعی (تاریکی بعد از غروب آفتاب) کشاند و انسانها را قادر ساخت تا بتوانند در مناطق سردسیر نیز زندگی کنند. قبل از مهار آتش، انسانهای اولیه مجبور بودند نزدیک به نصف فعالیت روزانهي خود را صرف خوردن غذای خام نمایند. این رقم در نتیجهی استفاده از انرژی و صنعت به کمتر از 5 درصد رسیده است. <br />
<br />
اما با وجود پیشرفتهای عظیم، در قرن 21ام بیش از 3 میلیارد انسان مجبورند که برای گرم کردن خانه، غذا پختن، شتشوی لباس و.... از چوب، هیزم، تپالهی حیوانات و فضولات محصولات کشاورزی استفاده نمایند. <br />
<br />
در اکثر مناطق روستایی دورافتادهي کشورهای تحتسلطه، زنان و کودکان به جای کنترل از راه دور که در کشورهای پیشرفته معمول است، مجبورند راهی دور را با خطرات بسیاری بپیمایند تا شاید چیزی پیدا کنند که بخشی از سوخت زندگیشان را تأمین کند. <br />
<br />
<br />
<b> خطرات تهیه و کاربرد انرژی برای زنان: </b><br />
<br />
اما فشار و رنج بر زنان و کودکان برای تهیهی مواد اولیهی انرژی که عمدتا هیزم است با ویرانیِ محیط زیست در ابعادی بیسابقه، کیفیتا شدت یافته است و نه تنها تهیه آنرا به مراتب مشکلتر کرده است بلکه به مراتب خطرناکتر کرده است. در چند دههی گذشته با شدت یافتن ویرانی محیط زیست درآمدهای هنگفت از قطع کردن درختان و از بین بردن جنگلها، مردم بومی را در خطر نابودی کامل محل زندگیشان قرار داده است. در نتیجه مردم بومی جهت تهیهی هیزم مجبورند به مناطقی خارج از مراتع و جنگلهای اطراف سفر کنند؛ که زمان بسیار بیشتری را در بر میگیرد. اما از طرف دیگر اکثر اوقات مردم بومی جهت حفاظت از مناطق و مراتع نزدیک به محل زندگی خود مجبورند که با افرادی که از مناطق دیگر جهت تهیهی هیزم و چوب و ... میآیند، درگیر شوند. بسیاری در این مسیر توسط حیوانات وحشی کشته میشوند. خطرناکتر از حیوانات وحشی، جنگ بین مناطق مختلف جهت کنترل بر مراتع است. جنگسالاران، فئودالهای منطقه و دارودستههای نظامیِ آنان به زنان و کودکانی که از مناطق دیگر میآیند، تجاوز میکنند. در کشور اوگاندا، زنان به خاطرِ به دام نیافتادن هر روز مسیر خود را تغییر میدهند. در سریلانکا پس از سالها جنگ و تجاوز، زنان و کودکان با خطر انفجار مین هم مواجهاند. بسیاری از مردم طعمهی مینگذاری میشوند و زخمیها هم به بارِ اضافی بر دوش خانوادههای فقیر تبدیل میگردند. <br />
<br />
در بخشهایی از کشورهای تحتسلطه، جنگهای محلی، منطقهای و کشوری همراه با ویرانی محل زندگی، به کوچهای اجباری و پناهندگی به مناطق دیگر و یا کشورهای همسایه منجر گشته است. در اردوگاههای پناهندگان، به علت عدم امکانات، جمعآوری هیزم به تنها فعالیت زندگی و درآمد برای بسیاری تبدیل میشود. <br />
<br />
در کمپهای آوارگان سومالیایی در خاک کنیا، که در مناطقی کاملا دورافتاده و خطرناک قرار دارند، خود کارکنان کمپ در حین انتقال از نقطهای به نقطه دیگر در درون خود کمپ توسط پلیس مسلح اسکورت میشوند. در یکی از کمپها در مدت یک ماه، 24 حمله به زنان صورت گرفته است. زنان مورد تجاوزِ گروهی قرار میگیرند کتک و یا چاقو میخوردند و حتی کشته میشوند. 2 تن از دخترانی که مورد تجاوز قرار گرفتند فقط 10 سال داشتند و مسنترین آنان 50 ساله بود. اکثر تجاوزات به زنان پناهنده در زمان جمعآوری هیزم صورت میگیرد. زنان به علت کمبود درختان، مجبورند هر روز بیش از 10 کیلومتر از اردوگاه دور شوند. دستههای مسلح مهاجم در گروههای 10 تا 15 نفره، به زنان بدون سلاح حمله کرده، به آنان تجاوز نموده و در برخی اوقات آنها را میکشند. <br />
<br />
زنان دائما در معرض تجاوز قرار دارند. زندگی زنان هیزمکش به مرگ تدریجی تبدیل گشته است. مردان به علت خطر تجاوز و حتی مرگ از جمعآوری هیزم امتناع میکنند. یکی از زنان کمیتهی ضد تجاوز در کمپ IFO در کنیا گفت: "از اردوگاه که بیرون میآیی، مردان مسلح ایستادهاند، اگر فرار کنی به رگبار بسته میشوی، فرار نکنی مورد تجاوز قرار میگیری، حتی برخی از زنان از درون خود اردوگاه ربوده میشوند. ما چه شب و چه روز، هیچ امنیت جانی و جنسی نداریم." به علت محدود بودن و محدودتر شدن امکانات زندگی، از جمله هیزم، جمعآوری آن، بر مناسبات بین پناهندگان و مردم بومی، تأثیرات منفی گذاشته است. دستههای مسلح بومی برای جلوگیری از جمعآوری هیزم توسط پناهندگان و ایجاد رعب و وحشت در بین آنان به زنان و کودکان پناهنده تجاوز میکنند. <br />
<br />
<i> (www.reworl.org, Marry Anne Fitzgeral) </i><br />
<br />
برای آنانی که هیزم جمعآوری میکنند چنانچه موفق به بازگشت به منزل هم شوند، خطر مرگ از بین نمیرود. بلکه صرفا شکل آن تغییر مییابد. روشن کردن هیزم در فضای تقریبا بسته و حقیر دهاتهای آفریقا، آسیا و آمریکای لاتین، به مسموم شدن هوای محیط میانجامد. استنشاق روزمره هوای مسموم به ویژه توسط زنان و کودکان خردسال به مرگ بیش از 4 میلیون نفر در سال پا داده و چند برابر آن دچار امراض مختلف ناشی از استنشاق مداوم هوای مسموم میگردند. 50 درصد کشتهشدگان کودکان زیر 5 سال میباشند که به علت بیماری ریوی که از استنشاق اکسیژن مسموم بدان مبتلا میگردند، صورت میگیرد. امراض دیگری که از استنشاق اکسیژن مسموم بدان مبتلا میگردند، سکتهی مغزی، بیماریهای قلبی، سرطان شش .... میباشند. اکثریت 3 میلیارد انسان خصوصا زنان و کودکانی که در کشورهای تحتسلطه در دهات و حاشیهی شهرها زندگی میکنند قربانیان اصلی این عقبماندگی میباشند. <br />
<br />
میلیونها زنی که برای گرم کردن خانه، پختن غذای ناچیز و شستن لباس از هیزم و چوب و تپاله و تفالههای کشاورزی استفاده میکنند، در کشورهای تحتسلطه زندگی میکنند. قربانیان مطلق این شیوهی تولید انرژی، زنان و کودکان هستند، زیرا آنها بار اصلی تدارک و استفاده از آن را به دوش میکشند. در این کشورها 86 درصد از مصرف سالیانهي چوب برای تولید انرژی است. حجم چوب استفاده شدهي سالانه در کشورهای تحتسلطه به 1200 میلیون متر مکعب میرسد. 66 درصد انرژی استفاده شده در آفریقا، 33 درصد در آسیا، 20 درصد در آمریکای لاتین از طریق سوزاندن چوب و هیزم حاصل میشود. این رقم در کشورهای توسعه یافته به 0.3 درصد ( یعنی یک سوم یک درصد) میرسد. علت اصلی چنین شیوهي ابتدایی تولید انرژی، آن نیست که این مناطق از دسترسی به شیوههای مدرن تولید انرژی محرومند (که این هم هست)، بلکه عدم توانایی مالی مردم بومی در استفاده از انرژی برق و گاز میباشد. در بسیاری از موارد کابلهای حمل فشار قوی برق، لولههای نفت و گاز از نزدیکی و یا از درون محل زندگی آنها میگذرد، اما آنها توانایی مالی خرید آن را ندارند. نفت و گاز، باید به قیمت بازار جهانی در خدمت سیاستهای اربابان جهان فروخته شود. <br />
<a href="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEjjUhWAHYJaCLvL5nn0O_WSGNRfbfE0R0-Lb9cgphp9r9GGlJezFeTQfzCD7HPywdpX7Q1TMUwyc3yvooCLh-FAOaT59HJhGeiA9QanUSUu8Q63Hp6M1kyBA8vdlrJsFFlbHJjOLq685cU-/s1600/zanan-energi-2.jpg" imageanchor="1" style="clear: left; float: left; margin-bottom: 1em; margin-right: 1em;"><img border="0" height="320" src="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEjjUhWAHYJaCLvL5nn0O_WSGNRfbfE0R0-Lb9cgphp9r9GGlJezFeTQfzCD7HPywdpX7Q1TMUwyc3yvooCLh-FAOaT59HJhGeiA9QanUSUu8Q63Hp6M1kyBA8vdlrJsFFlbHJjOLq685cU-/s320/zanan-energi-2.jpg" width="180" /></a><br />
اگر برای انسانهای اولیه، کشف و حفظ آتش زمینهی فعالیتهای دیگر را فراهم ساخت، امروزه، ایجاد آتش بار عظیمی است که بر دوش میلیونها زن سنگینی میکند. <br />
<br />
اگر انسانهای اولیه بیش از نیمی از فعالیتهای خود را ـ قبل از کشف و استفاده از آتش ـ صرف خوردن غذای خام جهت زنده ماندن میکردند، امروزه بیش از 3 میلیارد انسان بخش مهمی از فعالیت روزانهي خود را صرف تهیه آتش مینمایند. <br />
<br />
از طرف دیگرسوزاندن 1200 میلیون متر مکعب چوب در سال، تاثیرات مخرب عظیمی را بر محیط زیست به علت تولید گازهای کربن میگذارد که باز همین 3 میلیارد انسان و عمدتا زنان و کودکان قربانیان عمدهي آناند. اما عامل اینها اقتصاد جهانی سرمایهداری است. <br />
<br />
<br />
<b> این شرایط ناشی از انباشت سرمایهی جهانی است: </b><br />
<br />
جهان امپریالیستی انسانها و نیروی کار آنان را "تلف" میکند، چرا که هر خانواده تقریبا بخش مهمی از زندگی روزانهی خود را همراه با خطرات بسیار صرف تهیه و استفاده از هیزم و ... میکند تا پروسهی انباشت را پر بازدهتر سازد. <br />
<br />
اعمال سیاستهای اقتصادی دیکته شده توسط بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول، اعمال شروط وام، ویرانی ساختاری و سیاستهای وابستگی و منافع دلالان کمپرادور ـ بوروکرات، تاراج و کنترل امکانات ملی در خدمت منافع قدرتهای امپریالیستی، از بین بردن و به خاک نشاندن تولید کنندگان خرد و میانی، ورشکستگی اقتصادهای سنتی و ادغام آن در اقتصاد جهانی سرمایهداری، باعث بیکاری و گرسنگی و بیخانمانی صدها میلیون انسان درکشورهای تحتسلطه گشته است. <br />
<br />
علاوه بر تآثیرات مستقیم اقتصاد جهانی، تأثیرات اکولوژیکی که در نتیجهی ویرانی محیط زیست به وجود آمده است مثل از بین بردن مراتع و جنگلها، ویرانی سیستم اکولوژیکی مناطق، نابود کردن محیط و محل زندگی بسیاری از حیوانات و پرندگان، جابهجایی خاکها به علت از بین رفتن جنگلها که خود به ریزش خاک و سیل پا میدهد، کشاورزی و دامداری در بسیاری از روستاها را غیرممکن ساخته است. ویرانی جنگلها و مراتع و در همان زمان رشد جمعیت در کشورهای جهان سوم، ادامهي زندگی صدها میلیون انسان را که از محصولات به دست آمده از جنگلها گذران زندگی میکردند کاملا مختل کرده است؛ و امکانات بقای تودههای وسیع مردم را محدودتر و در معرض خطرات شدیدا جدی قرار داده است. <br />
<br />
مجموعهي این مسائل، به جابهجاییهای عظیمی دامن زده است. شکلگیری حلبیآبادهای بادکرده، ترک محل زندگی در جستجوی کار در داخل و خارج مرزها، بسیاری از دهات را از مردان خالی کرده و زنان و کودکان را در معرض گرسنگی، طعمهی باندهای مافیایی قاچاق انسان برای بازار سکس، استثمار جنسی و فیزیکی و خطرات گوناگون دیگر قرار داده است. در واقع آمارها نشان میدهند که نبود امکان کار و بقاء، رابطهی مستقیم با شدت استثمار جنسی و فوقاستثمار نیروی کار دارد. زنان و کودکان ـ بهخصوص دختران خردسال ـ از قربانیان اصلی این شرایط اقتصادی میباشند. <br />
<br />
جهان سرمایهداری امپریالیستی با استثمار و ستم وحشیانه، نفس تازه میکند. هیچ راه برون رفت واقعی از اوضاع کنونی تحت این نظام موجود نیست. هر تغییری در چارچوب این نظام در نهایت میتواند اشکال ستم و استثمار را تغییر دهد که عمدتا وحشیانهتر و هولناکتر خواهند بود. باید در فکر ساختن جهان دیگری بود. جهانی که در آن نه تنها زنان و کودکان بخش مهمی از زندگی خود را برای تهیه سوخت و اولیهترین نیازهایش صرف نکنند، بلکه به نیرویی پیشرو و تعیین کننده برای ساختن جامعهای بدون ستم و استثمار تبدیل شوند.<br />
<br />
منابع: </div>
<ul dir="rtl" style="text-align: right;">
<li> En.wikipedia.org/wiki/project_Gaia </li>
<li> Sexual violence and firewood collection in Darfur by Erin Patrick </li>
<li> در سال 2006 در مدت 5 هفته فقط در یک اردوگاه به بیش از 200 زن تجاوز شده است. پزشکان بدون مرز از این محل گزارش میدهند که در سال 2005 هر ماه بیش از 200 حادثه تجاوز رخ داده است. البته تخمین زده میشود که آمار واقعی بیش از این مقدار است، زیرا که بسیاری از حوادث تجاوزگری گزارش نمیگردند. تمامی این حوادث در حین جمع آوری هیزم در دارفور در سودان اتفاق افتاده است. </li>
<li> Patriarchal action.org/2-smokes-increasing - clouds-around-the -world </li>
<li> زنان و کودکان روزانه به مدت 7 ساعت در هوای مسموم نفس میکشند. این رقم 100 برابر بالاتر از حد متوسط مجاز است. </li>
</ul>
<br />
<div dir="rtl" style="text-align: left;">
<a href="http://8mars.com/browsf.php?c=999&Id=401&no=34" target="_blank">برگرفته شده از سایت سازمان زنان هشت مارس(ایران - افعانستان)</a><a href="http://8mars.com/browsf.php?c=999&Id=401&no=34" target="_blank"> </a><br />
<b>ک. الف</b></div>
<br />
<ul dir="rtl" style="text-align: right;">
</ul>
</div>
Anonymoushttp://www.blogger.com/profile/00442344515274420291noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-7373639320277667500.post-74421686229668421892015-11-20T14:07:00.001+00:002015-11-20T14:13:07.824+00:00برنامهها برای بسیج نیرو به پاریس توسط مقامات کنسل شد: فعالین فرانسوی قبل از اینکه صدایشان شنیده شود، بیش از پیش در محدودیت قرار گرفتهاند<div dir="ltr" style="text-align: left;" trbidi="on">
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
پاریس – پلیس استان پاریس اعلام کرد که به دلیل حوادث تراژیکِ 13 نوامبر، مارش جهانیِ تغییرات آب و هوایی که قرار بود 29 نوامبر برگزار شود، و سازماندهیِ 12 دسامبر که از قبل برنامهریزی شده بود، مجاز نخواهند بود که در پاریس انجام شوند. <br />
<br />
ما متاسفیم که هیچ جایگزین دیگری نیافتیم که امکان برگزاری برنامه را فراهم سازد. بهرحال ما بیش از هر زمان دیگری برای رساندنِ صدای خود در رابطه با عدالت برای محیط زیست در طول دو هفتهی مورد نظر محدود شدهایم. <br />
<br />
<br />
"ما سنگینیِ وضعیت موجود را میفهمیم، اما اکنون بیش از همیشه ما نیازمند ایدههای <br />
<a name='more'></a>خلاقی هستیم که مردم را متحدانه به حولِ آکسیونِ محیط زیست فرابخواند": از طرفِ Juliette Rousseau هماهنگ کنندهی ائتلافِ محیط زیستی 21، شبکهی انجیاو های هماهنگکننده و سازماندهنده. </div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<br /></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
در واقع، در روزهای آخر هفتهی 28 و 29 نوامبر، در شب آغازِ COP21، میلیونها نفر از مردم در سراسر جهان، در راستای عدالت برای محیط زیست راهپیمایی خواهند کرد. بیش از 2 هزار و 173 برنامه در بیش از 150 کشور انجام خواهند شد، که شامل 57 مارش بزرگ در سطح کشورها و دهها مارش در سطح فرانسه خواهد بود. </div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<br /></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
با توجه به برنامههای 29 نوامبر و 12 دسامبر در پاریس، ائتلاف فرانسوی کار خود را آغاز کرده است تا یک راهِ خلاقانه برای برگزاری آکسیون بیابد و تضمین کند که معاهدهی محیط زیستی آینده، تنها حاصلِ مذاکراتِ حکومتها نخواهد بود بلکه حاصلِ فعالیتِ مردم سراسر جهان خواهد بود. </div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<br /></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
اجلاس محیط زیستی شهروندان در 5 و 6 دسامبر که قرار بود در Montreuil (Seine Saint-Denis) باشد و آکسیونِ منطقهی محیط زیستی (ZAC) که قرار بود از 7 تا 11 دسامبر باشد، هر دو برگزار خواهند شد. این برنامهها، فرصتی بزرگ خواهد بود که جامعهی مدنی نشان دهد که در حال مبارزه و اجرای راهِ حلهایی در مقابل تغییر محیط زیست است و مبارزه را بر علیه بحران محیط زیست معطوف میکند. </div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<br /></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
اجلاس محیط زیستیِ پاریس، پایانی در خود نیست. به عنوانِ شهروندانِ جهان، ما ساختنِ جنبشی را ادامه خواهیم داد که بعد از این اجلاس تقویت خواهد شد و از سطح فراخواندن برای تبدیل انرژی در جهتِ برخورد با تهدید عمومیِ تغییر محیط زیست، خواهد رفت.</div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<br /></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<a href="http://coalitionclimat.bearstech.com/sites/all/modules/civicrm/extern/url.php?u=145&qid=10124">facebook.com/climat21</a> </div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
@Climat21 </div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<a href="http://coalitionclimat.bearstech.com/sites/all/modules/civicrm/extern/url.php?u=146&qid=10124">www.coalitionclimat21.org</a> </div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<br /></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<br /></div>
</div>
Anonymoushttp://www.blogger.com/profile/00442344515274420291noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-7373639320277667500.post-75301411211427224162015-11-19T13:28:00.002+00:002015-11-26T14:00:40.882+00:00بیانیهی اتک فرانسه پس از ترورهای پاریس <div dir="ltr" style="text-align: left;" trbidi="on">
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<br />
پس از قتل عام پاریس، اعضاء و حامیان آتاک، در هماهنگی با جامعه فرانسه نسبت به تنفر کور و مرگبار احساس انزجار و خشم دارند.<br />
<br />
آتاک همبستگی کامل خود را با قربانیان و خانوادههای آنان اعلام می کند. انسان هائیکه عصر روز جمعه به قتل رسیدند به حق در پی همدمی، دوستی، هنر، یک زندگی آزاد بودند، همه چیزهائیکه این قاتلین در پوشش درکی متعصبانه از دین در صدد نابودی آن هستند.</div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
با وجود تاثر خاطر و غم و اندوهمان حاضر نیستیم<br />
<a name='more'></a>در مقابل ترور کوتاه بیائیم. ما یک جامعهای از ترس، انگ آلود که در جستجوی سپر بلاست، را رد می کنیم. ما بر عزم خود تأکید داریم که همچنان آزادانه حرکت کنیم، کار کنیم، سرگرم باشیم، با یکدیگر ملاقات کنیم و به مبارزه ادامه بدهیم.</div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<br />
به ما گفته میشود که "فرانسه در جنگ است". اما این جنگ ما نیست: پس از فاجعه آمریکا در عراق و افغانستان، مداخلات نظامی اخیر فرانسه در عراق، لیبی، سوریه، مالی، چاد، نیجر و جمهوری آفریقای مرکزی باعث بی ثبات شدن این مناطق گردیده به موج پناهندگان و مهاجران دامن میزند که در برخورد به دژ اروپا اجسادشان به سواحل ما می رسند. نابرابریها و تاخت و تازها شیرازه جوامع را می درند و آنها را علیه یکدیگر بسیج می کنند.</div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<br />
القاعده یا جهاد، نیروی غیرانسانی خود را از این بیعدالتی ها کسب می کنند. این جنگ منجر به صلح نمی شود، چرا که صلح بدون عدالت وجود ندارد. برای پایان دادن به این جنگ، لازم است که جوامع ما به حرص و آز خود برای قدرت، تسلیحات، نفت، اورانیوم و فلزات کمیاب، پایان بخشند.</div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<br />
فراسوی ریشههای اجتماعی و اقتصادی که درماندگی و اعمال جنون آمیز را سیراب می کند، با "ابتذال شر"* روبروئیم: انسانیت هرگز از خطر سقوط به بربریت مصون نیست، وقتی که عدهای تصمیم میگیرند حرمت انسان به عنوان انسان را نادیده بگیرند.</div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<br />
ما باید بیش از گذشته علیه امپریالیسم، امپریالیسم "انساندوستانه"، علیه تولید کلان صنعتی مخرب در کشاورزی (Produktivismus) و برای جوامعی که در آنها اعتدال، آزادی و برابری حاکم است، مبارزه کنیم.</div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<br />
ما از پیش هرگونه تحدید حق تظاهرات و حق مبارزه علیه این جهان منحط و برای جهانی دیگر را که پیوند خلق های جنوب و شمال را به ارمغان بیاورد، رد می کنیم.<br />
ما از ۲۹ نوامبر تا ۱۲ دسامبر به مناسبت ۲۱ COP در پاریس، با بسیج نیروهای خود نشان میدهیم که یک جهان دیگر ممکن، ضروری و مبرم است.</div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<br /></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<a href="https://france.attac.org/actus-et-medias/salle-de-presse/article/apres-les-massacres-de-paris-epouvante-revolte-action" target="_blank">لینک منبع بیانیه</a><br />
<a href="http://www.akhbar-rooz.com/article.jsp?essayId=70378" target="_blank">ترجمه بر گرفته شده از اخبار روز</a></div>
</div>
Anonymoushttp://www.blogger.com/profile/00442344515274420291noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-7373639320277667500.post-5911234426593335932015-11-19T13:16:00.003+00:002015-11-19T13:18:09.722+00:00نجات لایه ی اوزون<div dir="ltr" style="text-align: left;" trbidi="on">
<div class="separator" style="clear: both; text-align: center;">
<a href="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEjk1904k1NFy1OS-dTTxUBwPneA-0L5eZZbcl6yv7CvYxAy40mRz393VIE7f2JJ3U_L3EMoX3WTFm4MZpfXAe3AaL6XGFRHiX5BCTEfqQNk0_Zhl_mwtP4bABgt0Ipl4mCs9D_9uOQnNdV7/s1600/Ozoneholes-compared-1982-and-201.png" imageanchor="1" style="margin-left: 1em; margin-right: 1em;"><img border="0" height="358" src="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEjk1904k1NFy1OS-dTTxUBwPneA-0L5eZZbcl6yv7CvYxAy40mRz393VIE7f2JJ3U_L3EMoX3WTFm4MZpfXAe3AaL6XGFRHiX5BCTEfqQNk0_Zhl_mwtP4bABgt0Ipl4mCs9D_9uOQnNdV7/s640/Ozoneholes-compared-1982-and-201.png" width="640" /></a></div>
<div dir="rtl" style="text-align: right;">
<div style="text-align: justify;">
اگر در دهه ی ۸۰ میلادی، نبرد بشریت علیه کلوروفلوئوروکربن ها (۱) با شکست مواجه میشد، چه عواقبی در انتظار ما بود؟ بدون شک سونامی سرطان پوست و از بین رفتن اکوسیستم از اولین تبعات آن می بودند. محققان انگلیسی به تازگی این مسئله را نشان داده اند که اگر در آن زمان واکنش مناسبی به هشدارهای دانشمندان نشان داده نمیشد</div>
<a name='more'></a><div style="text-align: justify;">
چه عواقبی در انتظار ما بود. لایه ی اوزون بیش از ۴۰ درصد ضخامت خود را در ناحیه ی قطب جنوب از دست میداد و سوراخ جدیدی در لایه ی منطقه ی قطب شمال شکل میگرفت.(۲)</div>
<div style="text-align: justify;">
<br /></div>
<div style="text-align: justify;">
اوزون در لایه ی استراتوسفر قرار دارد و مانع رسیدن اشعه ی فرابنفش خورشید به زمین میشود. اشعه ای که برای زندگی گیاهان و حیوانات مضر است. محققان در دهه ی ۷۰ میلادی به بررسی تأثیر کلوروفلوئوروکربنها بر لایه ی اوزون پرداختند. این گازها از مصارف خانگی مدرن مثل فریزرها، فرمالده ید، افشانه ها و ... منتشر میشد. آکادمی ملی علوم آمریکا در سال ۱۹۷۶ گزارشی منتشر کرد و در مورد عوارض مصرف این محصولات هشدار داد. به دنبال این گزارش بسیاری از کشورها مصرف کلوروفروئوروکربن ها را ممنوع کرده و در ۲۲ مارس ۱۹۸۵ کنوانسیونی در وین جهت حمایت از لایه ی اوزون تصویب شد، هرچند که این کنوانسیون بندهای محدودکننده نداشت. کارخانه های صنعتی مجبور شده بودند برای کلوروفلوئورو کربنها جایگزین پیدا کنند و به همین علت به تولید هیدروکلوروفلوئوروکربن ها (HCFC) و هیدروفلوئوروکربنها (HFC) پرداختند. </div>
<div style="text-align: justify;">
<br /></div>
<div style="text-align: justify;">
وقتیکه در سال ۱۹۸۵، سوراخی در لایه ی اوزون در ناحیه ی قطب جنوب پیدا شد، همگان به وسعت اصلی مسئله پی بردند.(۳) به دنبال این امر در تاریخ شانزدهم سپتامبر سال ۱۹۸۷ پروتکل مونترال به منظور حفاظت از لایه ی اوزون به تصویب رسید. به موجب این پروتکل کشورها موظف بودند با توجه به میزان توسعه ی صنعتی خود، استفاده از هیدروفلوئوروکربن ها را کاهش دهند. پس ازآن نیز قوانین اصلاحی سختگیرانه تری به این پروتکل اضافه شد تا سرانجام کشورها موفق شدند تا ۹۸ درصد تولید محصولات آسیب زننده به لایه ی اوزون را کاهش دهند. </div>
<div style="text-align: justify;">
<br /></div>
<div style="text-align: justify;">
دو توافقنامه ی یادشده تبدیل شدند به اولین توافقنامه هایی در تاریخ سازمان ملل متحد که توسط تمامی اعضای آن به منصهی اجرا درامدند. آخرین تحقیقات علمی نشان میدهد پس از توقف روند کاهش ضخامت لایه ی اوزون و ثابت شدن ضخامت این لایه در دههی ۲۰۰۰ میلادی، ضخامت آن مجدد در حال افزایش است. (۴) </div>
<div style="text-align: justify;">
<br /></div>
<div style="text-align: justify;">
با توجه به طول عمر بالای محصولات کاهش دهنده ی ضخامت لایه ی اوزون، انتظار میرود این لایه در سال ۲۰۵۰ میلادی به حالت اولیه ی خود بازگردد. انتظار میرود سوراخ ایجادشده بالای قطب جنوب نیز تا سال ۲۰۶۵ ترمیم شود. هرچند که تدابیر به کار گرفته شده به مرجعی برای مذاکرات جدید در خصوص تغییرات آب و هوایی تبدیل شده است، ولی به هرحال نمیتوان آنها را بی نقص در نظر گرفت. جایگزینهای به کار گرفته شده برای فلوروکلوئورو کربن ها، برای مثال هیدروفلوئوروکربن ها نیز گازهای گلخان های قوی ای به حساب میآیند که استفاده از آنها نیز باید متوقف شود. </div>
<div style="text-align: justify;">
<br /></div>
<div style="text-align: justify;">
(۱)CFC: موادی شیمیایی هستند که در تهویه و در چرخههای انتقال حرارت به عنوان مادهٔ واسط کاربرد وسیعی دارند. از کلروفلوئورکربن ها به عنوان گاز یخچال نیز استفاده میشود.cfc ها باعث نابودی لایه ی اوزون نیز شدهاند.مشهورترین فلوئورکربن ها cfcیازده و cfcدوازده هستند. </div>
<div style="text-align: justify;">
<br /></div>
<div style="text-align: justify;">
(۲) M. P. Chipperfield et al., « Quantifying the ozone and ultraviolet benefits already achieved by the Montreal Protocol », Nature Communications, no ۶, Londres, 26 mai 2015. </div>
<div style="text-align: justify;">
<br /></div>
<div style="text-align: justify;">
(۳) J. C. Farman, B. G. Gardiner et J. D. Shanklin, « Large losses of total ozone in Antarctica reveal seasonal CIOx/NOx interaction », Nature, vol. 315, 16 mai 1985. </div>
<div style="text-align: justify;">
<br /></div>
<div style="text-align: justify;">
(۴) « Scientific Assessment of Ozone Depletion : 2014 », Organisation météorologique mondiale - Programme des Nations unies pour l’environnement (PNUE), 10 septembre 2014, <a href="http://ozone.unep.org/">http://ozone.unep.org</a></div>
<br />
<br />
<a href="http://ir.mondediplo.com/article2405.html">لینک منبع </a><br />
<br /></div>
</div>
Anonymoushttp://www.blogger.com/profile/00442344515274420291noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-7373639320277667500.post-13755759834265369102015-11-18T16:05:00.002+00:002016-05-16T14:24:22.402+01:00واژه نامه - وضعیت اضطراری قسمت آخر<div dir="ltr" style="text-align: left;" trbidi="on">
<div class="separator" style="clear: both; text-align: center;">
<a href="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEhZCSMiKWjZ0LbMvdTfmasfVIye6kVth63bkW3VtISEadCFffE7bv4Bot8uy1zqY2XN2xEGCqyPJEE3wGz-SGI9DBXT8wwVIGKZyw0Ow0NSeb9fGmWnjICNwdVNJjXbarCMVSj7Z8mkE_pu/s1600/199-end.jpg" imageanchor="1" style="margin-left: 1em; margin-right: 1em;"><img border="0" height="358" src="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEhZCSMiKWjZ0LbMvdTfmasfVIye6kVth63bkW3VtISEadCFffE7bv4Bot8uy1zqY2XN2xEGCqyPJEE3wGz-SGI9DBXT8wwVIGKZyw0Ow0NSeb9fGmWnjICNwdVNJjXbarCMVSj7Z8mkE_pu/s640/199-end.jpg" width="640" /></a></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<a href="http://planetresistance.blogspot.com/2015/11/blog-post_8.html" target="_blank">- قسمت اول</a></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<a href="http://planetresistance.blogspot.com/2015/11/blog-post_26.html" target="_blank">- قسمت دوم</a><b><br /></b><a href="http://planetresistance.blogspot.com/2015/11/blog-post_55.html" target="_blank">- قسمت سوم</a> <br />
<a href="http://planetresistance.blogspot.com/2015/11/blog-post_37.html" target="_blank">- قسمت چهارم</a></div>
<div dir="rtl" style="text-align: right;">
<a href="http://planetresistance.blogspot.com/2015/11/blog-post_11.html" target="_blank">- قسمت پنجم</a></div>
<div dir="rtl" style="text-align: right;">
<a href="http://planetresistance.blogspot.com/2015/11/blog-post_76.html" target="_blank">- قسمت ششم</a></div>
<div dir="rtl" style="text-align: right;">
<a href="http://planetresistance.blogspot.com/2015/11/blog-post_34.html" target="_blank">- قسمت هفتم</a><br />
<a href="http://planetresistance.blogspot.com/2015/11/blog-post_93.html" target="_blank">- قسمت هشتم</a><br />
<a href="http://planetresistance.blogspot.com/2015/11/blog-post_54.html" target="_blank">- قسمت نهم</a><br />
<span style="background-color: #d5a6bd;"><i>- قسمت آخر</i></span> </div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<br />
آنچه میخوانید توضیح مختصر برخی واژههای استفاده شده در این جزوه است. <br />
<br />
<b>اکوسیستم:</b> اکوسیستم، سامانهای مشتمل بر تمامی ارگانیسمهای زنده (گیاهان، حیوانات و ارگانیسمهای ریز مثل باکتریها) و نیز محیط زیست فیزیکی یک ناحیه (آب و هوا، خاک، آبها و غیره) است. ارگانیسمها در هر اکوسیستم معین به یکدیگر وابستهاند و بر هم تاثیر متقابل میگذارند. <br />
<br />
<b>اکولوژی:</b> شاخهای از زیست شناسی است که تداخل
<a name='more'></a>و تاثیرات متقابل ارگانیسمها بر هم، محیط زیست فیزیکی و الگوها و قوای محرکه گستردهتر کل اکوسیستمها را بررسی میکند. <br />
<br />
<b>زیستگاه:</b> مکان و خصوصیات ناحیهای است که یک ارگانیسم در آن زندگی میکند. برای مثال، بسیاری از مارهای زنگی در یک زیستگاه بیابانی زندگی میکنند. <br />
<br />
<div style="text-align: right;">
<a href="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEhbkf8u7mBgOLOWl21-5pLY4uBnCLlh9DHn_LjGNaIsbPG4FeHRW65kc_-0JKmoaLW438_iYaEX49Z2DNDszwzfJ8U6T3RwsOCSAjkMPIkDpgD_ZviQbk2ZX7bkVhFfYXbGBE4is2BZlGyL/s1600/199-end-1.jpg" imageanchor="1" style="clear: left; float: left; margin-bottom: 1em; margin-right: 1em;"><img border="0" height="179" src="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEhbkf8u7mBgOLOWl21-5pLY4uBnCLlh9DHn_LjGNaIsbPG4FeHRW65kc_-0JKmoaLW438_iYaEX49Z2DNDszwzfJ8U6T3RwsOCSAjkMPIkDpgD_ZviQbk2ZX7bkVhFfYXbGBE4is2BZlGyL/s320/199-end-1.jpg" width="320" /></a><b>امپریالیسم:</b> نظام جهانی و ادغام شده تولید و استثمار سرمایهداری و روابط قدرت سیاسی است که اواخر قرن نوزدهم به ظهور رسید. امپریالیسم به معنی سلطه بلوکهای عظیم سرمایه بر حیات اقتصادی است؛ بلوکهایی که حاصل در هم تنیدن انحصارات عظیم و بانکهای غول آسا هستند. امپریالیسم یعنی تراکم سرمایه نزد مشتی کشورهای ثروتمند (آمریکا، قدرتهای اروپایی و غیره) و فوق استثمار مردم دنیای فقر زده (آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین) توسط سرمایه؛ امپریالیسم یعنی سلطه بر این ملل از طریق جنگ، اشغال و کنترل سیاسی مستعمراتی یا نو مستعمراتی؛ امپریالیسم یعنی رقابت بین قدرتهای امپریالیستی که اغلب به جنگ یا رقابت شدید به شکلهای گوناگون منجر میشود. </div>
<br />
<b>سرمایه داری:</b> نظامی از روابط اقتصادی و قدرت سیاسی مدافع و بسط دهنده این روابط است که بر مالکیت و کنترل خصوصی ابزار تولیدی که به شکل اجتماعی مورد استفاده قرار میگیرد مبتنی است. منظور از ابزار تولید، ذخائر، کارخانهها، مزارع، آزمایشگاهها و غیره هستند که جامعه از طریقشان محصولاتی را برای رفع نیازهایش تولید میکند. پایه نظام سرمایهداری، استثمار کسانی است که مالک ابزار تولید نیستند و تصاحب ثروتی که آنان تولید کردهاند. این استثمار و تصاحب ثروت توسط کسانی انجام میشود که مالک ابزار تولیدند. نظام تولیدی سرمایهداری از طریق رقابت میان صاحبان سرمایه پیش میرود و به گسترش پر هرج و مرج و بی نقشه منجر میشود. <br />
<br />
<b>نقطه بی بازگشت:</b> نقطهای است که شتاب تغییرات، غیر قابل متوقف کردن میشود. منظور از نقطه بی بازگشت در گرمایش زمین، تاثیرات آب و هوایی است که نمیتوان متوقفشان کرد و در یک مهلت زمانی عملی نمیتوان جهتشان را عوض کرد. برای مثال، متلاشی شدن صخرههای عظیم یخ، انقراض گونههای جانوری و گیاهی، و اختلالات آب و هوایی در مناطق مختلف. <br />
<br />
<b>تغییرات آب و هوای دنیا (یا تغییر اقلیمی):</b> تغییرات آب و هوایی است که میتواند در یک دوره زمانی (چند سال، چند دهه یا چند قرن) صورت بگیرد و کل کره زمین را تحت تاثیر قرار دهد. تغییرات آب و هوایی، منطقه به منطقه فرق میکند اما آب و هوای دنیا به مثابه یک کلیت نیز دستخوش تغییر میشود که این شامل تغییر دمای متوسط کره زمین در نواحی خاکی و اقیانوسها، تغییر در الگوهای بارندگی در سطح جهانی، شدت یا تناوب توفانها، تغییر جریانهای آب در اقیانوسها، ارتفاع اقیانوسها، الگوهای باد و آب و هوا و غیره است. طبیعتا عوامل متعدد باعث تنوع آب و هوایی میشوند اما تغییر در آب و هوای دنیای امروز بسیار سریعتر از چشمگیرترین تغییرات طبیعی یا تغییرات آب و هوایی پیشین در تاریخ زمین رخ میدهد و در درجه اول محصول فعالیت انسانها است. این تغییرات عمدتا نتیجه گرمایش زمین به علت تراکم گازهای گلخانهای (دی اکسید کربن، متان، بخار آب و غیره) است. چنین تراکمی از حدود 200 سال پیش یعنی با شروع تولید سرمایهداری و در نتیجه مصرف سوختهای فسیلی (ذغال سنگ و نفت و گاز) و جنگل زدایی و علل دیگر آغاز شده و اینک شتاب گرفته است. <br />
<br />
<b>گونه:</b> یک واحد پایهای برای دسته بندی بیولوژیک است که شامل گروهی از ارگانیسمها با خصوصیات مشترک است. اعضای یک گونه عموما قادر به زاد و ولد (جفت یابی و تولید مثل پایدار) در بین خود هستند. یعنی میتوانند نوزادانی به وجود بیاورند که ادامه حیات دهند و خود، تولید مثل کنند. هر گونه معین، به لحاظ تولیدِ مثل غیر قابل انطباق با گونههای دیگر است. <br />
<br />
<b>ارگانیسم:</b> یک پدیده زنده منفرد که میتواند به محرکها عکس العمل نشان دهد، و یک محیط زیست درونی با ثبات را بازتولید کند، رشد دهد و حفظ کند. این ارگانیسم میتواند یک ویروس باشد یا یک باکتری، تک سلولی باشد یا قارچ و یا جانور. <br />
<br />
<b>تنوع زیستی:</b> وجود گستره و تنوع بسیاری از اقسام گوناگون حیات گیاهی و جانوری در یک مکان و زمان معین. </div>
</div>
Anonymoushttp://www.blogger.com/profile/00442344515274420291noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-7373639320277667500.post-49675463364425686252015-11-15T17:20:00.000+00:002015-11-15T17:20:54.888+00:00آب شدن یخچال طبیعی زکریا - سطح آب دریاها را تا نیم متر بالا میآورد<div dir="ltr" style="text-align: left;" trbidi="on">
<div>
<div class="separator" style="clear: both; text-align: center;">
<a href="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEj7tNNyO-3LVaKqKD64obnAZQunOghctZR_e6NLOs14Pv4XnoJTc7REzJkXnk6DhX4ANiNof78E__VqnCdlkZXxoz1nyZ-guQ6UxEo2k8VJs_t_IpML-tQocQPabOua4h8FstQugxEKxA09/s1600/iceberg_624x351_bbc_nocredit.jpg" imageanchor="1" style="margin-left: 1em; margin-right: 1em;"><img border="0" height="358" src="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEj7tNNyO-3LVaKqKD64obnAZQunOghctZR_e6NLOs14Pv4XnoJTc7REzJkXnk6DhX4ANiNof78E__VqnCdlkZXxoz1nyZ-guQ6UxEo2k8VJs_t_IpML-tQocQPabOua4h8FstQugxEKxA09/s640/iceberg_624x351_bbc_nocredit.jpg" width="640" /></a></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<br />
محققان به این نتیجه رسیدهاند که سرعت گرفتن روند ذوب شدن یخچال طبیعی 'زکریا ایستروم' میتواند سطح آب دریاها را نیم متر بالا بیاورد. این یخچال عظیم در شمال شرقی گرینلند واقع شده است.<br />
<br />
یخچال زکریا ایستروم بر ستیغی در بستر دریا <br />
<a name='more'></a>قرار داشت اما در سال ۲۰۱۲ از آن جدا شده و حرکت آن به سمت دریاها شتاب گرفته است.<br />
<br />
اتصال یخچالهای طبیعی به بستری سنگی در ثبات آنها نقشی اساسی دارد.<br />
بر اساس این مطالعه که در نشریه ساینس منتشر شده این یخچال اکنون هر سال پنج میلیارد تن یخ وارد اقیانوس میکند.<br />
<br />
جرمی مونیو نویسنده اصلی این تحقیق میگوید شکل و دینامیک این یخچال طبیعی در چند سال گدشته تغییر شدیدی پیدا کرده است:<br />
<br />
"این یخچال طبیعی در حال حاضر حجم عظیمی از یخ را روانه اقیانوس میکند که سطح آب دریاها را در دهههای آینده بالاتر خواهد برد."<br />
<br />
این تحقیق بر اساس ۴۰ سال بررسی یافتههای ماهوارهای و مطالعه شکل، اندازه و موقعیت جغرافیایی یخچالها در طول زمان انجام شده است.</div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<br /></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
</div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
</div>
<table align="center" cellpadding="0" cellspacing="0" class="tr-caption-container" style="margin-left: auto; margin-right: auto; text-align: center;"><tbody>
<tr><td style="text-align: center;"><a href="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEh7MNYX0UCBua055hxOozhLNGOX3rR0dggYhIzspEuGeAga4kReOe2zzHr3nboEA_I8GJom6Vwy3bfoSXZ8GWiirClwwvnazGekc-CVktRuK4RYS5UsWXRgZBxvQYT9t-S3mK8cUAJ1vDmZ/s1600/bbc-greenland_624x351_spl_nocredit.jpg" imageanchor="1" style="margin-left: auto; margin-right: auto;"><img border="0" height="179" src="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEh7MNYX0UCBua055hxOozhLNGOX3rR0dggYhIzspEuGeAga4kReOe2zzHr3nboEA_I8GJom6Vwy3bfoSXZ8GWiirClwwvnazGekc-CVktRuK4RYS5UsWXRgZBxvQYT9t-S3mK8cUAJ1vDmZ/s320/bbc-greenland_624x351_spl_nocredit.jpg" width="320" /></a></td></tr>
<tr><td class="tr-caption" style="text-align: center;">تصویر ماهوارهای گرینلند: به رنگ سفید - اروپا :به رنگ سبز </td></tr>
</tbody></table>
<div dir="rtl" style="text-align: center;">
</div>
</div>
<div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
یخچال زکریا ایستروم هم از بالا به دلیل آبهای گرم اقیانوسی و هم از پایین به دلیل چند دهه افزایش مداوم دمای هوا به سرعت در حال ذوب شدن و تبدیل شدن به قطعات کوچکتر است.<br />
<br />
یخچال عظیم دیگری موسوم به یخچال ۷۹ در نزدیکی زکریا ایستروم در حال ذوب شدن است اما نه به سرعت یخچال ذکریا، چرا که تپههای خشک مجاور آن را محافظت میکنند.<br />
<br />
محققان میگویند اگر هر دو یخچال کاملا آب شوند سطح آب دریاها را یک متر بالاتر خواهند آورد و اگر تمام یخچالهای گرینلند ذوب شوند -در روندی آرام که هزاران سال طول خواهد کشید - سطح آب دریاها شش متر بالاتر خواهند آمد. <br />
<br />
<div style="text-align: justify;">
از سال ۱۹۹۰ ذوب شدن یخهای آلپ و قطب جنوب بیست سانتیمتر آب دریاها را بالاتر آورده است.</div>
<div style="text-align: justify;">
<br /></div>
<div style="text-align: justify;">
بر اساس تحقیقی دیگر، با پیشی گرفتن سرعت آب شدن یخ بر بارش برف، گرینلند از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۱ سالانه ۲۱۱ میلیارد تن یخ از دست داده است.</div>
<div style="text-align: justify;">
<br /></div>
<div style="text-align: justify;">
کارشناسان سازمان ملل تخمین زدهاند که سطح آب دریاها در قرن حاضر ۲۶ تا ۸۲ سانتیمتر بالاتر خواهند آمد.</div>
<div style="text-align: justify;">
<br /></div>
<div style="text-align: justify;">
این افزایش، سرزمینهای ساحلی و شهرهایی را که ارتفاع کمی از سطح دریا دارند در معرض خطر جدی قرار خواهد داد.</div>
</div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<br /></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<a href="http://www.bbc.com/persian/science/2015/11/151113_me_greenland_glacier_melt" target="_blank">لینک منبع </a></div>
</div>
</div>
Anonymoushttp://www.blogger.com/profile/00442344515274420291noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-7373639320277667500.post-84140853065948402722015-11-11T21:51:00.001+00:002016-05-16T14:23:53.627+01:00برخی اصول كليدی توسعه پایدار در جامعه سوسياليستی - وضعیت اضطراری قسمت نهم<div dir="ltr" style="text-align: left;" trbidi="on">
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<br />
<div class="separator" style="clear: both; text-align: center;">
<a href="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEjpq8WveVltQnCpjvzqeUGaz_G36BoWn3QD4JXSCd1k9XlyJIVkUgvJRsMx2KCo6ibf3EwuDJC4tuniGzvnu7HeeO8KqQUhRmEiUfeL3w24PMUmz44n69l6fxqfmHIxAJXP3X8cXlRDv1OD/s1600/199-8.jpg" imageanchor="1" style="margin-left: 1em; margin-right: 1em;"><img border="0" height="358" src="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEjpq8WveVltQnCpjvzqeUGaz_G36BoWn3QD4JXSCd1k9XlyJIVkUgvJRsMx2KCo6ibf3EwuDJC4tuniGzvnu7HeeO8KqQUhRmEiUfeL3w24PMUmz44n69l6fxqfmHIxAJXP3X8cXlRDv1OD/s640/199-8.jpg" width="640" /></a></div>
</div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<a href="http://planetresistance.blogspot.com/2015/11/blog-post_8.html" target="_blank">- قسمت اول</a></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<a href="http://planetresistance.blogspot.com/2015/11/blog-post_26.html" target="_blank">- قسمت دوم </a><b><br /></b><a href="http://planetresistance.blogspot.com/2015/11/blog-post_55.html" target="_blank">- قسمت سوم</a> <br />
<a href="http://planetresistance.blogspot.com/2015/11/blog-post_37.html" target="_blank">- قسمت چهارم</a></div>
<div dir="rtl" style="text-align: right;">
<a href="http://planetresistance.blogspot.com/2015/11/blog-post_11.html" target="_blank">- قسمت پنجم</a></div>
<div dir="rtl" style="text-align: right;">
<a href="http://planetresistance.blogspot.com/2015/11/blog-post_76.html" target="_blank">- قسمت ششم</a></div>
<div dir="rtl" style="text-align: right;">
<a href="http://planetresistance.blogspot.com/2015/11/blog-post_34.html" target="_blank">- قسمت هفتم</a><br />
<a href="http://planetresistance.blogspot.com/2015/11/blog-post_93.html" target="_blank">- قسمت هشتم</a><br />
<span style="background-color: #d5a6bd;"><i>- قسمت نهم</i></span><br />
<a href="http://planetresistance.blogspot.com/2015/11/blog-post_18.html" target="_blank">- قسمت آخر</a> </div>
<div style="text-align: justify;">
<br />
اینجا برخی اصول كلیدی توسعه پایدار در جامعه سوسیالیستی را به صورت طرح کلی پیش میگذاریم. این اصول، اگر چه فراگیر نیست، ولی فشرده رویکردی است که جامعه سوسیالیستی بر اساس آن و با یک دید جهانی و انترناسیونالیستی به رفع وضعیت اضطراری محیط زیستی اقدام میکند. امیدواریم پیش گذاشتن این اصول از همین امروز به بحث و مجادله دامن زند و درک ما
<a name='more'></a>را از مشکلاتی که با آن روبرو هستیم بالا ببرد و دیدها را نیز نسبت به ممکن و مطلوب بودن انقلاب کمونیستی باز کند.<br />
<br />
<span style="font-size: large;"><b>الف- ابعاد بینالمللی و انترناسیونالیسم</b></span><br />
<br />
دولت سوسیالیستی باید از نقاط قوت خود و منابع خود، برای ارتقا و ترویج انقلاب استفاده كند. دولت سوسیالیستی، باید «منطقه پایگاهی» انقلاب جهانی باشد. این کار لازمه رهایی بشریت است. این کار لازمه حفاظت از كره زمین است: بشر فقط تحت یک نظام اقتصادی و اجتماعی و سلسله ارزشهایی کاملاً متفاوت میتواند به وضعیت اضطراری محیط زیست در مقیاسی مؤثر و با سرعت لازم بپردازد. و این امری است که به انقلاب سوسیالیستی و گسترش انقلاب نیاز دارد. <br />
<br />
جامعه نوین سوسیالیستی حفاظت از محیط زیستِ كل زمین را بر توسعه ملی اولویت میدهد. این جامعه با پشتوانه علمی، فنی و به طور سازمان یافته، ابتكارات جسورانه بین اللملی را تشویق و حمایت میكند تا از تخریب گسترده اكوسیستم صخرههای مرجانی، جنگلهای بارانزا و علفزارهای آفریقایی در معرض خطر و غیره جلوگیری نماید. <br />
<br />
جامعه نو، دانش علمی و فنآوری را با جهانیان تقسیم میكند. تحقیقات در راستای كمك به بخشهایی از جهان كه با بحرانهای محیط زیستی درگیر هستند، انجام خواهد شد ـ به عنوان مثال، میتوان از كمك به اهالی سرزمینهای کم ارتفاع و فقیر که در نتیجه تغییرات اقلیمی با مشکل با بالا رفتن سطح دریا و سیل مواجه هستند نام برد. <br />
<br />
این ابتكارات، همكاری و مشاركت كل دانشمندان و سایر دستاندرکاران و صاحب نظران، و درگیر شدن جمعیت های گوناگون و نظامهای حکومتی متفاوت و مشارکت جوامع محلی را میطلبد. و دولت سوسیالیستی از تجارب، نظرات و مبارزات مردم نقاط مختلف جهان خواهد آموخت. <br />
<br />
اما این گونه ابتكارات، در صورتی موثر و در درازمدت پایدار خواهند بود که بخش هر چه وسیعتری از جهان از زیر سلطه سرمایهداری بیرون آمده باشد. توسعه و رشد سرمایهداری به مشكلات زیست محیطی عظیمی منجر شده است. جابجاییهای اقتصادی و از هم گسیختگیهای اجتماعی، مردم فقرزده و جان به لب رسیده بخشهای بزرگی از جهان را وا میدارد که برای بقا به اقداماتی که مخرب محیط زیست است دست بزنند. جنگهای داخلی که امپریالیستها آتش بیارشان هستند زمین و منابع آب را ضایع میکنند. <br />
<br />
همه اینها تاكیدی است بر این که جامعه نوین باید انقلاب سوسیالیستی را به وسعت و به سرعت گسترش دهد. <br />
<br />
جامعه نوین سوسیالیستی نمیتواند روابط بینالمللی خود را بر اساس استثمار و چپاول شكل دهد. <br />
<br />
انقلاب در کشوری که در حال حاضر ایالات متحده آمریکا نام دارد نقطه پایانی خواهد بود بر شبکه تولید جهانی که متکی است بر آلودگی شدید و دستمزد ارزان. ساختار تولید و منابع جامعه سوسیالیستی جدید، دیگر بر استفاده از دسترنج و مواد كشورهای دیگر متکی نخواهد بود ـ دوره ساختن قطعات یدکی ارزان در مشقت خانههای مکزیک و جریان واردات نفت به سر خواهد رسید. جامعه جدید با كمكهای فنی و مالی به پاكسازی آسیبهایی که در سایر بخشهای جهان به محیط زیست وارد شده یاری خواهد رساند: آسیبهای ناشی از تولید انرژی و حفاری معدن، رویکرد تجاری / صنعتی به کشاورزی و جنگلداری، فعالیتهای صنعتی، و صدور و انبار زبالههای سمی توسط امپراتوری پیشین امریكا همه از این جملهاند. <br />
<br />
دولت سوسیالیستی جدید، فورا پایگاههای نظامی و بساط اشغالگری را بر میچیند. دولت سوسیالیستی جدید، صنایع نظامی را بسیار کوچک کرده و بخشهای عظیمی از آن را برای مصارف تولیدی و اجتماعی تغییر كاربری میدهد.<br />
<br />
<div style="text-align: right;">
<span style="font-size: large;"><b>ب- برنامه ریزی آگاهانه و تنظیم رشد؛ حفاظت و نگهداری از اكوسیستمهای متفاوت برای جلوگیری از فروپاشی زیست محیطی و اطمینان از سلامت كره زمین برای آیندگان</b></span></div>
<br />
اقتصاد پایدار سوسیالیستی با سرمایهداری که بدون توجه به عواقب زیست محیطی، کورکورانه گسترش مییابد متفاوت است. این اقتصاد خواهان برنامهها و رشد تنظیم شدهای است كه موازین زیر را مد نظر داشته باشد: <br />
<ul>
<li> معیارهای كیفی. تولید باید بر اساس نیازهای اكثریت عظیم جامعه سازماندهی شود، كیفیت زیست را افزایش دهد، و نیازمندیهای پیشبرد انقلاب جهانی را برآورده سازد. </li>
<li> آگاهی به محدودیتهای طبیعی و داخلی شبكه آسیب پذیر اكوسیستمها. جامعه سوسیالیستی ضرورتا باید محافظت از سرزمینهای وحشی و مناطق طبیعی بحران زده را بر عهده بگیرد و آنها را از توسعه و دستاندازی حفظ كند. منابع را طوری مورد استفاده قرار دهد که در عین تامین زندگی مردم، منابع قابل بازیافت جایگزین منابع غیرقابل بازیافت شوند. </li>
<li> به رسمیت شناختن نقش و میراث تاریخی امپریالیسم امریكا در تغییرات آب و هوایی. ایالات متحده و اروپا، مسئولِ حدودِ ۶۰ درصدِ دی اكسیدكربنِ متصاعد شده بر اثر سوزاندن سوختهای فسیلی در اتمسفر هستند. در جامعه جدید باید به فوریت و به طور ریشه ای، انتشار دی اكسید كربن محدود و به حفاظت از انرژیهای كره زمین کمک عملی شود. </li>
</ul>
تاثیر این جهت گیری كلی بر تولید جامعه سوسیالیستی چند وجهی است. چرا که نه تنها بر این ترکیب مشخص که «چه چیزی تولید شود» و «چگونه تولید شود» تاثیر میگذارد بلکه بر سطح تولید محصول هم تاثیر میگذارد. این شامل اعمال محدودیت آگاهانه برای کاهش و یا توقف رشد بخشهایی است که باعث تغییراتی اقلیمی میشوند و بر اکوسیستم زمین فشار میآورند؛ جلوی استفاده از منابعی که در حال از بین رفتن هستند نیز گرفته میشود.<br />
<br />
<div style="text-align: right;">
<span style="font-size: large;"><b>ج- متحول کردن ساختار تولید صنعتی، كشاورزی و حمل و نقل</b></span></div>
<br />
جامعه سوسیالیستی جدید، برای تغییر ساختارها و کارکردهای اقتصاد امپریالیستی امروز که برای محیط زیست بسیار مخرب هستند وارد عمل خواهد شد: <br />
<ul>
<li> این تغییر ساختار، باید با دوری از انرژیهای تجدید ناپذیر و سوختهای فسیلی آلاینده آغاز شود (نفت، ذغال سنگ و گاز طبیعی) ـ و فنآوریهای همساز با محیط زیست، مانندِ انرژی خورشیدی، باد و منابع ژئوترمال (وابسته به حرارت مرکزى زمین) باید گسترش یابد. برای این کار اقتصاد سوسیالیستی باید تولید بزرگ متنوع را با تولید کوچک متنوع ترکیب کند و یک ترکیب منطقی از فنآوریهای پیشرفته و میانی را بپروراند. </li>
<li> باید به طور جدی برای تغییر جهت در زمینه حمل و نقل تلاش کرد. از مالکیت خودروهای شخصی و بزرگ، راههای وسیع و سیستمهای حمل و نقل مبتنی بر سوخت فسیلی دور شد. و در همه زمینههای رشد و باز سازی و تحقیق، اولویت را به وسائط حمل و نقل ایمن و کارآ داد. </li>
<li> توسعه سیستمهای كشاورزی بر اساس اصول برنامه ریزی بلند مدت و جامع برای استفاده از خاك و محافظت از آب، و تنوع زیستی در امر کشاورزی، ضروری است. این سیستمهای كشاورزی، در مقیاس بزرگ، متوسط و كوچك، باید امکان استفاده از فنآوریهای منطبق به شرایط مناطق و مشخصات خاص هر منطقه را فراهم کنند و توان عکس العمل به تغییرات اقلیمی و تغییر در تقاضا را داشته باشند. هدف از تغییر جهت کشاورزی دستیابی به محصولات كشاورزی فراوان و پایدار و محصولات غذایی سالمی است كه مصرف منابع و آسیب به انسانها و طبیعت را به حداقل برساند. </li>
<li> جامعه سوسیالیستی باید بکوشد که محافظت از منابع به یك استاندارد در همه جوانب زندگی اجتماعی و اقتصادی تبدیل شود: در توسعه فنآوری، در تولید، در کالاهای مصرفی تولید شده و چگونگی مصرف آنها. باید چرخه بازیافت و استفاده چند باره و چندگانه از مواد و تولیدات را گسترش دهد و آن را جایگزین تعویض نامعقول محصولات (ارائه سال به سالِ "مدل های جدید") و مصرف اسرافی كالاها در جامعه سرمایهداری کند. </li>
</ul>
<div style="text-align: right;">
<span style="font-size: large;"><b>د- نوع دیگری از بافت اجتماعی و شهر</b></span></div>
<br />
كشورهای امپریالیستی به خاطر موقعیت ممتازشان در تقسیم کار جهانی در مسیر خاصی تكامل یافتهاند. اقتصاد این کشورها و محل زندگی و کار مردم آن ها به تحرك بسیار، انبوه خودروها و یک زنجیره طولانی و انرژی بَر برای عرضه محصولات وابسته است. <br />
<br />
سیستم تولید پایدار در اقتصاد جامعه سوسیالیستی نمیتواند بر چنین نظام عرضه و تحویلی استوار باشد؛ بلکه باید به سوی مبادلات میان اقتصادهای محلی و منطقهای گام بر دارد که خود به عنوان بخشی از اقتصاد متحد سوسیالیستی عمل میكنند. <br />
<br />
شهرها باید پایدارتر شوند یعنی باید بتوانند تولید نیازمندیهای اساسی خود را بالا ببرند و این شامل تلاش برای توسعه تولیدات غذایی در مناطق شهری هم هست. مصرف عظیم و اسرافی انرژی، که با تجاری سازی انگل وار شهر معاصر همراه است (و از آن جمله میتوان از ساختارهای دفتری برای خدمت به سرمایه گذاریهای مالی جهانی، آگهیهای تجارتی، بیمه و غیره نام برد) باید تغییر کند. توسعه شدید و بی رویه در زمینههای تجاری و مسکونی که با سرمایه گذاریهای بورس بازانه و قمارگونه همراه است و مرتبا به «فضاهای سبز» در حومهها و مناطق خارج از شهر دستاندازی میکند متوقف خواهد شد. <br />
<br />
برنامه ریزی اجتماعی ـ اقتصادی بر این پایه خواهد بود كه كار معنی دار و خلاق را با حس همبستگی اجتماعی پیوند دهد ـ و بین كار و محل زندگی مردم رابطه جدیدی شكل دهد. ایجاد نوع جدیدی از «فضاهای اجتماعی» در شهرها در برنامه ریزی منظور خواهد شد؛ فضاهایی كه در آن مردم میتوانند با هم ارتباط بگیرند، سازماندهی سیاسی كنند، فرهنگ بسازند و از آن لذت ببرند و در آسایش باشند. در عین حال از بین بردن تمایز شهرها با مناطق برون شهری و دورافتاده و روستایی هم باید بخشی از برنامه ریزی باشد و راههای جدیدی برای ادغام فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی مناطق مجاور پیدا شود.<br />
<br />
<div style="text-align: right;">
<span style="font-size: large;"><b>ه- مبارزه علیه مصرف گرایی</b></span></div>
<br />
اقتصاد سوسیالیستی پایدار در ایالات متحده سابق، تلاش میکند در حد منطقی کالاهای مصرفی تولید کند. اما شباهتی به «جامعه مصرفی» نخواهد داشت. (اگر قرار بود میزان مصرف آنچه سرمایه طبیعی خوانده می شود یا میزان مصرف محیط زیست طبیعی توسط جهانیان با سطح مصرف متوسط هر فرد در آمریکای فعلی برابر باشد، به چیزی تقریبا معادل پنج کره زمین نیاز داشتیم). <br />
<br />
دیگر خبری از این «مزیت» که کارگران اندونزی نیاز به پوشاک ورزشی را برطرف کنند و دهقانان و کارگران کشاورزی کنیا و جامائیکا قهوههای آن چنانی را که به باب طبع اهالی آمریکا باشد تهیه کنند، نخواهد بود. خبری از «قیمتهای فوق ارزانِ فروشگاههایی مانند وال مارت» که نتیجه فوق استثمار و تخریب محیط زیست در خارج از مرزهاست نخواهد بود. دیگر وال مارتی موجود نخواهد بود. <br />
<br />
كالاهای مصرفی باید كاربردی و بادوام باشند و نه «یكبار مصرف». جامعه به تغییر تقاضا، تغییر سلیقه و تغییر زیبایی شناختی توجه میکند. اما آن وسواسی كه امروزه برای مصرف خصوصی وجود دارد و فرهنگی که در آن افراد بر اساس آنچه مصرف میکنند و مقداری که مصرف میکنند تعریف میشوند دیگر به این شکل وجود نخواهد داشت. این هم یکی از موضوعات مورد مبارزه ایدئولوژیک و آموزش جامعه خواهد بود. <br />
<br />
با تغییر و تحول در زندگی اجتماعی ـ با ایجاد «فضای اجتماعی» که امکان ایجاد رابطههای غنیتر و معنی دارتر بین انسانها را به وجود میآورد ـ ارزشهای جدید میتوانند پا بگیرند. بالا رفتن آگاهی مردم نسبت به ارتباط انسان با طبیعت و ضررهای اکولوژیکی که «مصرف گرایی» امپریالیستی وارد کرده است به تغییر رفتار خواهد انجامید.<br />
<br />
<div style="text-align: right;">
<span style="font-size: large;"><b>ف- قدر زمین را بدانیم، مراقبت از زمین را به عهده بگیریم</b></span></div>
<br />
مراقبت و ارزش قائل شدن برای سیاره مان، یك ضرورت اكولوژیكی است. بقای ما به جهان طبیعی وابسته است، به گیاهانی که اکسیژن تولید میکنند، به گونههای زندهای که غذا و دارو فراهم میکنند...؛ ما نمیتوانیم بدون آب تازه، خاکهای حاصلخیز و هوای پاک زنده بمانیم. ما با جهان طبیعت مرتبط هستیم: با زنجیرههای پیچیده تکاملی و با شبکههای اكوسیستمی که تولید کننده جریانهای انرژی برای حفظ و بقای حیات اند. <br />
<br />
مراقبت از سیاره مان و درک ارزش آن، یك ضرورت اخلاقی است. ما باید سعی کنیم مسئولیت زمین را به عهده بگیریم: از دنیای طبیعت محافظت کنیم و آن را تقویت کنیم، دنیایی که خود بخشی از آن هستیم و مرتبا در جریان کنش متقابل و تغییر آن قرار داریم. دانش بیشتر نسبت به پیوندهای ما به دنیای طبیعت و مسئولیتمان نسبت به آن، ما را به مثابه موجودات بشری نیز غنا میبخشد. <br />
<br />
وضعیت اضطراری است، وقت تنگ است. اگر ما برای محافظت و مراقبت از اكوسیستمهای اطراف مان، كه به سرعت در حال ناپدید شدن هستند، كاری نكنیم، اگر ما برای محدود كردن تغییرات اقلیمی، حركتی نكنیم، این سیاره برای میلیاردها انسان و شاید برای كل بشریت، غیر قابل سكونت شود.<br />
<br />
جهت گیری ما این است. انقلاب، این امکان را فراهم میکند که مردم آنطور که شایسته انسان ها است زندگی کنند و از محیط زیست نیز حفاظت كنند. به همین علت است که انقلاب سوسیالیستی و ایجاد دولت نوین سوسیالیستی در یك یا چندین كشور، تاثیرات غیرقابل انكاری بر جهان خواهد گذاشت. برقراری یك دولت سوسیالیستی نوین، مخصوصا در كشوری که به لحاظ جمعیتی و موقعیت جغرافیایی بزرگ است، باعث تغییرات شگرفی در صف بندیهای سیاسی جهان خواهد شد و امید و منبع الهامی برای مردم جهان به ارمغان خواهد آورد. این موضوع، اراده مان را برای انجام چنین انقلابی بیشتر میکند و بیش از پیش تشویق مان میکند که دیگران را نیز فرا بخوانیم تا در این کار حیاتی نقش بگیرند.</div>
</div>
</div>
Anonymoushttp://www.blogger.com/profile/00442344515274420291noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-7373639320277667500.post-75179543824017675962015-11-11T21:30:00.001+00:002016-05-16T14:22:30.756+01:00کمونیسم و اکولوژی - وضعیت اضطراری قسمت هشتم<div dir="ltr" style="text-align: left;" trbidi="on">
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
</div>
<div class="separator" style="clear: both; text-align: center;">
<a href="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEiaoX3-92up2EshRCrkDXbHqMaflfwhX7GWKfnSRR2P91jDlWDwhs5xLZEjsD70eD_itPs2eJsjq_ZT_h4moS2Wwn5R1YOf9OZcqQjZzU2AMA9zUIOTfoWmBhci8cx0YttksivjTx9pinTX/s1600/199-8-1.jpg" imageanchor="1" style="margin-left: 1em; margin-right: 1em;"><img border="0" height="358" src="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEiaoX3-92up2EshRCrkDXbHqMaflfwhX7GWKfnSRR2P91jDlWDwhs5xLZEjsD70eD_itPs2eJsjq_ZT_h4moS2Wwn5R1YOf9OZcqQjZzU2AMA9zUIOTfoWmBhci8cx0YttksivjTx9pinTX/s640/199-8-1.jpg" width="640" /></a></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<br />
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<a href="http://planetresistance.blogspot.com/2015/11/blog-post_8.html" target="_blank">- قسمت اول</a></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<a href="http://planetresistance.blogspot.com/2015/11/blog-post_26.html" target="_blank">- قسمت دوم</a><b><br /></b><a href="http://planetresistance.blogspot.com/2015/11/blog-post_55.html" target="_blank">- قسمت سوم</a> <br />
<a href="http://planetresistance.blogspot.com/2015/11/blog-post_37.html" target="_blank">- قسمت چهارم</a></div>
<div dir="rtl" style="text-align: right;">
<a href="http://planetresistance.blogspot.com/2015/11/blog-post_11.html" target="_blank">- قسمت پنجم</a></div>
<div dir="rtl" style="text-align: right;">
<a href="http://planetresistance.blogspot.com/2015/11/blog-post_76.html" target="_blank">- قسمت ششم</a></div>
<div dir="rtl" style="text-align: right;">
<a href="http://planetresistance.blogspot.com/2015/11/blog-post_34.html" target="_blank">- قسمت هفتم</a><br />
<span style="background-color: #d5a6bd;"><i>- قسمت هشتم</i></span><br />
<a href="http://planetresistance.blogspot.com/2015/11/blog-post_54.html" target="_blank">- قسمت نهم</a><br />
<a href="http://planetresistance.blogspot.com/2015/11/blog-post_18.html" target="_blank">- قسمت آخر</a> </div>
<br />
<div style="text-align: justify;">
<br />
<div style="text-align: right;">
<span style="font-size: large;"><b>چگونه انقلاب راه مقابله با بحران زیست محیطی باز میکند و امکان حفاظت از کره زمین را برای نوع بشر فراهم آورد </b></span></div>
<br />
تنها از طریق انقلاب است که حل موفقیت آمیز بحران زیست محیطی میسر میشود. فراخوان و پیام اخیر حزب کمونیست انقلابی آمریکا با عنوان «انقلابی که نیاز ما است. .. رهبری که از آن ما است...» بر این نکته دست میگذارد: <br />
<br />
«این نظام است که ما را به اینجا کشانده و همین جا نگاه مان داشته. از طریق انقلاب است که میتوانیم از شرّ این سیستم خلاص شویم و سیستم بسیار بهتری به وجود آوریم. هدف نهایی این انقلاب، کمونیسم است: جهانی که در آن مردم همراه هم
<a name='more'></a> و در جهت منافع مشترک، کار و مبارزه میکنند... جهانی که در آن هرکس آنچه میتواند را به جامعه عرضه میکند و در عوض هر آنچه لازمه یک زندگی شایسته و انسانی است را دریافت میکند... جهانی که در آن تبعیضی میان انسانها نیست. هیچکس بر دیگران حکم نمیراند، بر آنان ستم نمیکند، ابزار دستیابی به یک زندگی شایسته را از چنگ دیگران بیرون نمی کشد؛ و نه فقط این، که دیگران را از دانش و ابزار درک واقعی جهان و اقدام به تغییر جهان نیز محروم نمی کند.» <br />
<br />
در کشوری مانند ایالات متحده آمریکا، انقلاب سوسیالیستی اولین گام برای دستیابی به جهان کمونیستی، اولین گام در مسیر مبارزه برای چنین جهانی است. قدرت دولتی نوین سوسیالیستی تفاوتی ریشهای با سرمایهداری دارد. این دولت اولویتهای خود را بر مبنای تامین نیازهای کل نوع بشر جلو میگذارد. جامعه سوسیالیستی بر اساس اصل فعالیت مشترک تودهها و مبارزه در جهت منافع مشترک سازمان مییابد. در یک اقتصاد سوسیالیستی، مالکیت و کنترل بر تولید از طریق دولت سوسیالیستی، اجتماعی میشود. وسائل تولید ثروت در خدمت جامعه و نوع بشر قرار میگیرد. <br />
<br />
در سوسیالیسم، دیگر معیارها و چارچوب تولید تابع قوانین تولید کالائی (سود در راس امور، و منطق "یا گسترش، یا مرگ!") نیست. دیگر این قوانین نیستند که تعیین میکنند چه تولیدی ممکن و مطلوب است. و این گامی فوق العاده رهایی بخش است. برای نخستین بار، امکان سازماندهی و برنامه ریزی تولید به صورت منطقی فراهم میشود. به طور نقشه مند دروازه درک علمی به روی کل جامعه باز خواهد شد و هم زمان، افق فعالیتهای حرفهای علمی گسترش یافته و هدفمندتر شده، و برای نخستین بار نیروی خلاقه تودههای مردم در همه جوانب شکوفا میشود. امروز با وضعیتی کاملا متفاوت روبروئیم و همین وضعیت است که بشر را با یک فاجعه زیست محیطی مواجه کرده است. مهلت کره خاکی دارد به سر میآید. تاکید نوشته حاضر نیز بر این نکته است. <br />
<br />
یکی از اولویتهای بسیار مهم جامعه نوین سوسیالیستی باید طرح و اجرای تدابیری برای حفاظت و نگهداری انواع اکوسیستمها باشد تا از فروپاشی گسترده زیست محیطی جلوگیری کرده و سلامت زمین را برای نسلهای آینده تضمین کند. جامعه سوسیالیستی، درک عمیق تری از رابطه مردم با طبیعت و مسئولیتی که انسانها در قبال کره زمین دارند را تبلیغ خواهد کرد. <br />
<br />
<span style="font-size: large;"><b>تاریخ واقعی انقلاب سوسیالیستی </b></span><br />
<br />
در جهان معاصر هیچ کشور سوسیالیستی وجود ندارد. ولی بین سالهای ۱۹۱۷ تا ۱۹۵۶ در شوروی و بین سالهای ۱۹۴۹ تا ۱۹۷۶ در چین، سوسیالیسم موجودیت داشت. در سال ۱۹۷۶ بعد از مرگ مائو و متعاقب یک کودتای نظامی که به دستگیری نزدیکترین یارانش انجامید سوسیالیسم سرنگون و سرمایهداری احیا شد ـ هر چند که برخی از تزئینات بیرونی سوسیالیسم بر جای ماند. <br />
<br />
ولی قبل از کودتا و به ویژه در دوره انقلاب فرهنگی، چین سوسیالیستی دستاوردهای بی نظیری داشت. بین سالهای ۱۹۴۹ تا ۱۹۷۶ امید به زندگی از ۳۲ سال به ۶۵ سال رسید. روی مسائل مربوط به برابری جنسیتی تاکید گذاشته میشد و شعار «زنان نیمی از آسمان را بر دوش دارند» بر سر زبانها بود. چین مائوئیستی پیشتاز مدل رشد موزون و تامین امنیت غذایی بود. طی انقلاب فرهنگی رشد تولیدات صنعتی سالانه حدود ده در صد بود. و چین سوسیالیستی تنها کشوری بود که در آن فرایند صنعتی شدن با گسترش عظیم و خارج از کنترل شهرها همراه نبود. <br />
<br />
بیایید به جهت گیری محیط زیستی چین در زمانی که واقعا سوسیالیستی بود (و نه چین امروز) نگاهی بیاندازیم: یکی اقدامات در این زمینه، گسترش جنگلها در مناطق روستایی برای مقابله با فرسایش خاک بود؛ در پروژههای بزرگ حفاظت آب سرمایه گذاری میشد؛ استفاده از کودهای باکتریل بومی و حشره کشهای میکربی بومی در زراعت تشویق میشد. بازیافت زبالههای صنعتی یکی از خصوصیات مهم اقتصاد سوسیالیستی چین بود. و یکی از مهم ترین راهگشاییها در زمینه مدیریت اقتصادی ـ محیط زیستی، تدوین «برنامه ریزی منطقه ای» بود: جامعه علاوه بر نقشههای صنعتی، برنامه ریزی همه جانبه در سطح محلی و منطقهای را پیش میبرد. در این برنامه ریزی، موقعیت اهالی و تاثیرات اجتماعی رشد اقتصادی مورد ارزیابی قرار میگرفت. <br />
<br />
از این تجربه، درسهای مثبتی میتوان آموخت. با وجود این، اولین جوامع سوسیالیستی و از جمله چین آن طور که باید و شاید اهمیت حفاظت از اکوسیستم کره زمین را درک نمیکردند. از زمان آن انقلابات و شکستشان، شاهد تضعیف اکوسیستمهای حیاتی هستیم. این روند میرود که به نقطه بی بازگشت بیانجامد. <br />
<br />
<span style="font-size: large;"><b>ما به یک رویکرد واقعا ریشهای نیاز داریم </b></span><br />
<br />
بنابراین ما برای ایجاد یک جامعه سوسیالیستی به یک رویکرد واقعا ریشهای نیاز داریم. رویکردی که به لحاظ زیست محیطی پایدار باشد... ما به جامعهای نیاز داریم که ارزش شگفتیها و تنوع طبیعت را بداند و بشناساند... و مهمتر اینکه به نجات کره زمین و قابل سکونت کردن آن برای انسانها متعهد باشد. چنین رویکردی امکان پذیر است. <br />
<br />
از یک طرف، دانشمندان و محققان و افرادی در سراسر جهان هستند که در این زمینه چندین دهه تجربه دارند. آنان از دهه ۱۹۶۰ مسائل مربوط به محیط زیست را مطالعه کردهاند. در مورد کارهایی که باید برای معکوس کردن روند تخریب محیط زیست و جلوگیری از صدمات جدی به کره زمین انجام شود، بسیار میدانند. امروزه فعالیتهای مهم و مبتکرانهای برای حفاظت از اکوسیستمها (مثلا در مورد صخرههای مرجانی) انجام میشود. استفاده از منابع تجدیدپذیر انرژی رو به افزایش است و مطالعه و آزمایش در این زمینه جریان دارد. <br />
<br />
ولی برای این که تاثیر این کارها در بازهای طولانی، ماندگار و قابل اتکاء باشد باید بیش از اینها به آن پرداخت. دانشمندان و پژوهشگرانی که در این زمینه تلاش میکنند مرتب سرشان به سنگ میخورد. روابط سود محوری که بر اقتصاد و زندگی اجتماعی کره خاکی حاکم است مرتبا جلوی پیشرفت کارشان را میگیرد. این روابط سود محور، دست و پای بشر را میبندند و امکان نمیدهد آن طور که باید و شاید از زمین محافظت کند. <br />
<br />
با وجود این طرفداران حفظ محیط زیست و دیگر دانشمندان مدتهاست میدانند چه کارهایی باید انجام شود. البته همیشه تئوریها و مباحث جدیدی، چه در مورد ابعاد و وخامت وضعیت زیست محیطی و چه در مورد راه حلها، پیش گذاشته میشود. این خود، عاملی مثبت برای یافتن راه حل بحران زیست محیطی در یک جامعه نوین است. <br />
<br />
از سوی دیگر، راهگشایی جدیدی در درک بشر از انجام یک انقلاب رهائی بخش و چند وجهی سوسیالیستی در دنیای امروز انجام گرفته است: سنتز نوین کمونیسم توسط باب آواکیان.. آواکیان با اتکاء به دستاوردهای انقلابات گذشته و بررسی و سره و ناسره کردن نقادانه آنها، در زمینههای مهمی از آنها فراتر رفته است. بر این اساس، آواکیان چشماندازی از سوسیالیسم را به عنوان یک جامعه واقعا پر جنب و جوش و تحول پذیر، سنتز کرده است. این سنتز نوین، جهت گیری ضروری برای گسترش و ترویج انقلاب جهانی را فراهم میسازد. <br />
<br />
انقلاب سوسیالیستی، مدینه فاضله و ارض موعود نیست. هر جامعه سوسیالیستی جدیدی با چالشها، فشارها، و تضادهای عظیمی روبرو خواهد بود. وضعیت اضطراری زیست محیطی قویا مطرح است. انقلاب، مردم و ظرفیتهای فنی و علمی را از قید و بندهای نظام مالکیت و سود سرمایهداری آزاد خواهد کرد. اما انقلاب دردناک هم هست. امپریالیستها برای حفظ حاکمیتشان از هیچ جنایتی فروگذار نخواهند کرد. باید انتظار جنایات و آوارگیهای عظیم را داشت. هر انقلابی که به پیروزی رسد، کماکان با بخشهای قابل توجهی از دنیا رو در رو خواهد بود. دنیای متخاصم امپریالیستی ـ سرمایهداری رویاروی انقلاب قرار خواهد داشت. <br />
<br />
در عین حال، جامعه نوین با تلاشهای ضد انقلابی چه از جانب استثمارگران سرنگون شده، چه از جانب برخی از نیروهای در قدرت که خواهان احیای سرمایهداریاند ، روبرو خواهد شد. جامعه سوسیالیستی از تمایزات اجتماعی و ایدههای عقب ماندهای که مُرده ریگِ جامعه طبقاتی ـ استثماری قبلی هستند بری نخواهد بود. برای انقلاب کردن و تضمین پیشروی انقلاب، به رهبری پیشاهنگ نیاز است، به حزب کمونیست. رهبری جدید با وظایف شدیدا پیچیدهای روبرو است: هم باید قدرت را حفظ کند و هم کاری کند که این قدرت ارزش حفظ کردن داشته باشد. یعنی قدرتی باشد که به طور روز افزون تودههای مردم را درگیر مدیریت جامعه کند؛ جامعه پر جوش و خروش و سرزنده ای را در جهت نابودی تمام تمایزات طبقاتی و روابط تولیدی استثمارگرانه، تمام روابط و نهادهای ستمگرانه و ایدههایی که بازتاب آن روابطاند رهبری کند؛ و بر این اساس، دولت را محو کند و نیاز به وجود هرگونه رهبری نهادینه را از بین ببرد. <br />
<br />
<b>این یک چالش تاریخی است:</b> انقلاب کردن در زیستگاه اصلی امپریالیسم؛ پیروز شدن با اتکاء به اراده سیاسی و اخلاقی در مبارزه جبری بر سر قدرت و تداوم بخشیدن به چنین اراده ای. تا دولت و جامعه نوین سوسیالیستی حقیقتا بتواند راهنما و روشنگر راه رهایی نوع بشر و حفظ این کره خاکی سیاره باشد. <br />
<br />
<span style="font-size: large;"><b>جامعه سوسیالیستی و برنامه ریزی سوسیالیستی </b></span><br />
<br />
تحت نظام سرمایهداری، تولید اجتماعی و محاسبه اقتصادی، توسط سود تعیین میشود. در سوسیالیسم، دیگر این گونه نخواهد بود. جامعه و اقتصاد سوسیالیستی آگاهانه برای ترویج و پیشبرد انقلاب جهانی به سوی یک جهان کمونیستی تلاش خواهد کرد. تصمیمات اقتصادی و حسابرسی بر اساس تولید نقشه مند و عقلانی (با به کارگیری مهارتها، منابع و قابلیتهای مختلف جامعه) اتخاذ میشود و در جهت خدمت به آنچه برای بهروزی نوع بشر مفید و مهم است. <br />
<br />
جامعه سوسیالیستی، در درجه اول، منافع دراز مدت بشر و کره زمین را مد نظر قرار میدهد. برای حفاظت و نگهداری از اکوسیستم باید «دید دراز مدت» داشت و چندین دهه و چندین نسل را منظور کرد. این کاری است که از عهده جامعه سرمایهداری خارج است و با کارکرد «سریعتر ثروتمند شو» و اجباری که منطقِ «یا گسترش یا مرگ» تحمیل میکند، نمیخواند ـ و گر نه امروز با چنین وضعیتی روبرو نبودیم. <br />
<br />
در مقابل، سوسیالیسم، امکان دید دراز مدت را فراهم میکند و راه را برای یک فلسفه جدید و برای شیوههای متفاوت و نوین پیشبرد کارها باز میکند. به عنوان مثال: <br />
<ul>
<li> محاسبه اقتصاد در جامعه نوین سوسیالیستی با معیارها و اهدافِ گستردهای هدایت خواهد شد: ریشه کن کردن نابرابری به جا مانده از جامعه کهن، سازگاری با محیط زیست؛ دستیابی به توازن منطقی بین صنعت و کشاورزی؛ تعقیب راههایی جدید برای ادغام شهر و روستا؛ رفع تقسیم کار یدی و کار فکری. برای حل این گونه مسائل میتوان بودجه و منابع را از یک بخش یا از یک منطقه به دیگر نقاط انتقال داد. </li>
<li> برنامه ریزی در سوسیالیسم یکپارچه و چند بُعدی خواهد بود. این موضوع در بخش سلامت و امر جدا افتادن از کار که ممکن است مردم با آن مواجه شوند، به اجراء در خواهد آمد. این کار به ایجاد تعاون و روابط جدیدی میان اهالی خواهد انجامید. به مسائل مربوط به هزینه و بهره وری توجه خواهد شد اما این توجه، دیگر به معنای منفعت جویی و هدف قرار دادن سود نخواهد بود. </li>
<li> این یک اقتصاد سوسیالیستی متحد خواهد بود. اقتصادی که باید متمرکز باشد: معنایش وجود یک رهبری همه جانبه و هماهنگ است، و یک حس هدایت کننده عمومی در مورد سمت و سوی همه امور. برنامه ریزی سوسیالیستی متحد و متمرکز در تحقق اولویتهای کلیدی (مثلا غلبه بر میراث نژادپرستی، تعیین ملزومات کلیدی تولید و فنآوری؛ و انتشار دانش و راهگشاییهای عملی) نقش اساسی ایفا میکند. </li>
</ul>
اما تمرکز باید با تمرکز زدایی گسترده همراه شود: یعنی با مدیریت محلی، با ابتکارات مردمی، با انواع تجربه کردن های باور نکردنی و کشفیات در سراسر جامعه. همه این موارد باید جمعبندی شود و آموزش داده شود. اطلاعات و تجارب را باید وسیعا و به صد تدبیر در اختیار جامعه قرار داد. این بخشی از پویایی جامعه سوسیالیستی است. <br />
<br />
<div style="text-align: right;">
<span style="font-size: large;"><b>برنامه ریزی با در نظر گرفتن کل جامعه و انواع حیات </b></span></div>
<br />
در این جزوه، هنگام بحث از رابطه سرمایهداری و محیط زیست از عبارت «بیرون گود» استفاده کردیم. این مفهوم به این واقعیت اشاره دارد که هر بنگاه اقتصادی و یا بخش تولیدی دارای اثراتی بر اقتصاد و جامعه است که از محدوده عملیاتی خودش بسیار فراتر است. این هزینههای زیست محیطی و اجتماعی وسیعتر (نظیر آلودگیهایی که تقاصش را جوامع و نسلهای آتی میپردازند) در محاسبات سرمایهداران منفرد جایی ندارد. <br />
<br />
در یک اقتصاد سوسیالیستی واقعی، هزینهها و منافع بزرگتر فعالیتهای اقتصادی باید دغدغه کل جامعه شود. از یک طرف، مشکلات و تضادهایی که توسعه اقتصادی بوجود میآورد باید عمیقا در بالاترین سطوح برنامه ریزی تجزیه و تحلیلِ شود. از سوی دیگر، همه واحدها و سطوح جامعه باید با حس مسئولیت اجتماعی و جهانی عمل کنند. دولت سوسیالیستی کاردانی و عزم مردم را به منظور تجزیه و تحلیل و حل مشکلات و چالشهایی که در مقابل جامعه قد علم میکنند به کار گیرد. <br />
<br />
چگونه یک جامعه و اقتصاد در هم تنیده میتوانند بر پایه این مدل عمل کنند و دست به تصمیم گیریهایی بزنند که بر توسعه همه جانبه اثر گذار باشد؟ <br />
<br />
شرکت مردم در سطوح محلی برای بررسی و پیکربندی مجدد جوانب مختلف سازماندهی و فرآیندهای تولید و حمل و نقل و غیره از اهمیت ویژه برخوردار است. فنآوری لازم برای توسعه پروژههای انرژی آلترناتیو و اشکال کاملا نوین صنعت «سبز» برای پاسخ به نیازهای جامعه در دسترس خواهد بود. شناخت از شرایطی که به مشکلات عمده منجر شده و توانایی سازماندهی برای حل آنها میسر خواهد شد. ولی فعالیتهایی در این سطح، تاثیرات اقتصادی و زیست محیطی وسیع تری در پی خواهد داشت. مثلا یک پروژه برای جلوگیری از هدر رفتن آب بر تعادل [میزان استفاده از] آبها در سطوح محلی تاثیر میگذارد و ممکن است بر دیگر کسانی که از آن منبع استفاده میکنند فشار بیاورد. و یا، بازیافت شاید در سطح محلی پاسخگوی برخی مشکلات باشد ولی لزوما برای مقابله با مشکلات بلند مدتتر گرمایش زمین کافی نیست. <br />
<br />
واحدهای محلی ممکن است تحت تاثیر گرایشات خودبخودی در مورد مسائل مربوط به توسعه با توجه به امکانات و منابع (مادی و اجتماعی) و اولویتهای خود تصمیم گیری کنند. ممکن است واحدهایی که وضع بهتری دارند و قویتر هستند بخواهند امتیازات خود را حفظ کنند. ما به یک برنامه متمرکز، به یک برنامه سراسری، نیاز داریم که با دورنگری و وسعت دید، سطوح مختلف جامعه را طوری با یکدیگر مرتبط و هماهنگ کند که امکان توسعه همه جانبه اجتماعی و پیوند دادن همه این کارها با هدف والاتر که رهایی بشریت است به طور آگاهانه ایجاد شود. <br />
<br />
علاوه بر این، هر جامعه سوسیالیستی واقعی برای مشارکت حداکثری مردم در تمام عرصهها تلاش میکند. هم زمان، آیا میتوان سیاست غلبه بر نژادپرستی و پدرسالاری، یا یاری رساندن به انقلاب جهانی را تابع احساسات مردم در مقاطع زمانی معین و در واحدهای خودمختار معین کرد؟ در مورد خودِ محیط زیست چطور؟ آیا توسعه پایدار جهان و حفظ بخشهای بزرگی از آن به شکل کمابیش بکر ، نیاز به هماهنگی در یک مقیاس کلی را طلب نمیکند؟ <br />
<br />
نقطه عزیمت یک جامعه سوسیالیستی این نیست که توسعه خود را هدف نهایی در نظر بگیرد. نقطه عزیمت باید این باشد که چگونه میتوان توسعه اقتصاد سوسیالیستی را پیش برد و کارکرد جامعه سوسیالیستی چگونه باید باشد تا کل کره خاکی از آن بهره مند شود و به حداکثر باعث پیشرفت انقلاب جهانی شود. در عین حال، جامعه سوسیالیستی باید نیازهای عاجل مردم را رفع کند و در خدمت تکامل همه جانبه آنان باشد. <br />
<br />
تمرکز، با خود خطرات واقعی به همراه دارد: خطر تصمیم گیری دور از دسترس و از راه دور که خلاف وظیفه درازمدت غلبه بر جدایی رهبران و رهبری شوندگان است. این هم از مشکلاتی است که در جامعه سوسیالیستی بروز میکند. در این چارچوب کلی، تقویت نقش تصمیم گیری و مسئولیت غیرمتمرکز و انواع و اقسام ابتکار عملها از پایین در تمامی مراحل و به حداکثر، اقدامی حیاتی است. <br />
<br />
برنامه ریزی سوسیالیستی (شامل تمرکز به معنی مرکز قرار دادن جهت گیری ضروری جامعه؛ و عدم تمرکز به معنی به حداکثر رساندن گستره تصمیم گیریهای جمعی در سطوح محلی در چارچوب نقشه مرکزی) راهی برای هدایت امر توسعه در انطباق با اهداف آگاهانه انقلابی است. اساسی ترین هدف، دستیابی به دنیایی بدون طبقات است. در عین حال، برنامه ریزی سوسیالیستی فرایند گسترده آموختن است. <br />
<br />
<div style="text-align: right;">
<span style="font-size: large;"><b>سنتز نوین باب آواکیان فرصتهای جدیدی پیش میآورد </b></span></div>
<br />
کانون توجه یک دولت نوین سوسیالیستی باید عالی ترین منافع انقلاب و رهایی نوع بشر باشد. قدرت دولتی سوسیالیستی باید برای تحول ریشهای جامعه مورد استفاده قرار گیرد؛ تودههای مردم باید به شکلی فزاینده و واقعی درگیر اِعمال قدرت و اداره نهادهای نوین حاکمیت شوند. <br />
<br />
اما این بدون رهبری یک حزب انقلابی نمیتواند اتفاق بیفتد. این رهبری باید روند تشخیص و حل تضادهای کلیدی موجود در مسیر ایجاد <b>یک اقتصاد منطقی، از نظر اجتماعی عادلانه و از نظر زیست محیطی پایدار</b> را رهبری کند. این فرایند شامل رهبری کردن و آموختن است؛ آموختن از همه جهت گیریها و عرصهها، از همه دورنماها، از همه انتقادها. <br />
<br />
بخشی از سنتز نوینی که باب آواکیان ارائه کرده، تمرکز بر «تضادهای حل نشده» فراوانی است که در جامعه سوسیالیستی وجود دارد. برای مثال، کماکان مبارزات اجتماعی و نبردهای ایدئولوژیکی عظیمی برای غلبه بر پدرسالاری و میراث ستمگری بر اقلیتهای ملی انجام میشود.... تفاوتهای اجتماعی میان متخصصان و روشنفکران با کسانی که عمدتا به کار یدی مشغولند وجود دارد.... کماکان باید از پول استفاده کرد.... کماکان [درجه و شتاب] توسعه در مناطق مختلف با هم تفاوت دارد. در یک اقتصاد برنامه ریزی شده سوسیالیستی بین تمرکز و عدم تمرکز تنشهای وجود دارد. <br />
<br />
همه اینها سوالاتی پیش میآورد. ایدهها، اعتراضات، نارضایتیها، مبارزات و حتی شورشهای جدیدی را پیش میآورد. این مسئله را مثبت میبینیم یا منفی؟ آواکیان این مسئله را نیروی محرکهای برای ادامه انقلاب میبیند. <br />
<br />
جامعه نوین باید تضادهای عظیمی را حل کند. برای مثال: <br />
<ul>
<li> توانایی نظامی برای دفاع از انقلاب مورد نیاز است. اما این نمیتواند چیزی از نوع ارتش هیولا مانند و سرکوبگر امپریالیسم باشد. </li>
<li> جامعه نوین نیازی گسترده به بازسازی و تامین نیازهای مادی و فرهنگی اکثریت جامعه دارد؛ به ویژه تحتانیها که در جامعه کهن رنج بسیار بردهاند. نیازهای عاجلی هم وجود دارند که باید در کوتاه مدت بر طرف شوند؛ در درجه اول: سرپناه و خوراک و خدمات درمانی. </li>
</ul>
هنگام رفع این نیازها نمیتوان تاثیرات درازمدتی را که بر اکوسیستمها دارد نادیده گرفت. تحت نام «اضطرار» میتوان به سادگی به همان شیوههای قدیمی چنگ انداخت. در صورتی که این تضادها را باید بر اساس یک نگاه حقیقتا رهایی بخش و مبتنی بر اکولوژی پایدار جامعه و دنیا، تجزیه و تحلیل کرد و به آنها پرداخت. <br />
<br />
بنابراین یکی از بزرگ ترین چالشهای جامعه سوسیالیستی ایجاد تعادل بین نیازهای درازمدت و کوتاه مدت است. <br />
<br />
چه چیزی اضطراری است؟ از نظر اجتماعی چه کاری صحیح است؟ برخی فنآوریها، محصولات، شکلهای حمل و نقل و امثالهم را باید تدریجا به کار گرفت و برخی را تدریجا کنار گذاشت. با چه سرعتی میتوان تولید و سیستمهای انرژی را که به محیط زیست لطمه میزنند کنار گذاشت و چیز دیگری را جایگزینشان کرد؟ <br />
<br />
همه اینها در جامعه سوسیالیستی موضوع مطالعه و بررسی و دغدغه دائمی است. و همه اینها مسائل مبارزه طبقاتی هم هست. چرا که در جامعه سوسیالیستی نیروهای سیاسی و اجتماعیای وجود دارند که نحوه پرداختنشان به این تضادها و نیازها به بازگشت سرمایهداری میانجامد. <br />
<br />
در جامعه سوسیالیستی این مطالعه و بررسی و تحول چگونه پیش میرود؟ این کار چگونه رهبری میشود؟ سنتز نوین آواکیان به شکلی نوآورانه و روشنگرانه به این سوال واقعا محوری میپردازد. برای پاسخ دهی به این سوال، سنتز نوین آواکیان مطلقا ضروری است. <br />
<br />
<div style="text-align: right;">
<span style="font-size: large;"><b>قدرت دولتی سوسیالیستی و برداشتن موانع از سر راه علم </b></span></div>
<br />
یک عنصر حیاتی در سنتز نوین کمونیسم اهمیتی است که برای عامل جوشش فکری، علمی و فرهنگی در جامعه سوسیالیستی قائل است. علم باید از تمامی موانع نهادینه و محدودیتهای سرمایهداری رها شود. سرمایهداری به واسطه ملاحظات تجاری ـ بنگاهی و نقشی که ارتش در خدمت به منافع امپراتوری جهانی بازی میکند برای پژوهشهای علمی محدودیت ایجاد میکند و باعث تحریفشان میشود. <br />
<br />
جامعه سوسیالیستی از یک سو نیاز به برانگیختن و سازمان دهی دانشمندان و مهندسان و دیگر کارشناسان دارد تا به مشکلات مبرم زیست محیطی بپردازند. برای رفع وضعیت مصیبت باری که با آن مواجهیم نیاز به سازماندهی تلاشهای عظیم و طرحهای دقیق و متمرکز است. جامعه سوسیالیستی که دیگر از دستورات سود و کنترل خصوصی پیروی نمیکند قادر خواهد بود برای بلایای طبیعی نظیر سیل و گردباد و خشکسالی تدارک ببیند و با آن مقابله کند. رفع این بلایا با خطرات و تاثیراتی که در بر دارند مستلزم تلاشهای هماهنگ و سراسری و سازماندهی متخصصان و تودههای گسترده است. جامعه سوسیالیستی قادر خواهد بود این ظرفیت را در خدمت مردمی قرار دهد که در سایر نقاط دنیا دچار بلایای طبیعیای نظیر زلزله میشوند. <br />
<br />
از سوی دیگر، جامعه و نوع بشر نیازمند پژوهشهای گستردهتر، طرز فکرهای نوین و تجربه کردنهایی خواهد بود که ربط مستقیم چندانی به پروژههای متمرکز در جامعه سوسیالیستی ندارند. در جامعه سوسیالیستی باید فضا برای دانشمندان وجود داشته باشد تا به سوالاتی بپردازند که هیچ کاربرد مستقیمی در حل مشکلات فوری ندارند. این تجربه کردنها باید مورد حمایت قرار بگیرد و تامین مالی شود. در برابر علم نباید مانع تراشی کرد. <br />
<br />
علم باید از برج عاج خارج شود. دانشی وجود دارد که از تودههای تحتانی در محل کار و محیطهای اجتماعی ناشی میشود. دانشی وجود دارد که از تودههای تحتانی سراسر دنیا بر میخیزد؛ از کشاورزان و ماهیگیران و افرادی که در مکانهای در معرض آلودگی قرار دارند. جامعه سوسیالیستی باید تمامی شکلهای انتقال شناخت و تجربه مردم به یکدیگر را تشویق کند: هواشناسان و مهندسان شناخت علمی و شیوههای علمی را در اختیار تودههای تحتانی میگذارند تا پا به عرصه علم بگذارند؛ از سوی دیگر متخصصان از بینش و تجربه تودههای تحتانی میآموزند و از آنان الهام میگیرند. <br />
<br />
<b>علم در جامعه به میان مردم برده میشود. مثلا، مباحثات بزرگ میان دانشمندان متخصص آب و هوا و محیط زیست بر سر چگونگی حل مشکل گرمایش زمین و درجه و نحوه پیشرفت آن در خواهد گرفت. این مباحثات و جدلها، این بینشها، به میان مردم برده میشود و به موضوع بحث جامعه تبدیل میشود. جامعه سوسیالیستی باید شناخت و مباحثه را در سطح جهانی دامن بزند.</b> <br />
<br />
جامعه سوسیالیستی نیاز دارد که از طریق دولت سوسیالیستی تحت رهبری یک حزب پیشاهنگ، اولویتهای توسعه را تعیین کند: اولویتها در تغییر کاربری صنایع، در تخصیص منابع مالی و مواد اولیه و در حفظ ذخایر طبیعی باید تعیین شوند. <br />
<br />
همانطور که قبلا گفتیم، سوسیالیسم باید نیازهای مهم و فوری تودههای مردم را رفع کند. در عین حال باید اقتصادی را شکل دهد که دیگر مبتنی بر سوختهای فسیلی نباشد. این کار مستلزم نوآوری و تلاش فوق العاده است. این نیازمند یک درک صحیح از اولویتها و چگونگی سازماندهی و برانگیختن مردم برای پاسخگویی به این مسائل است. <br />
<br />
<div style="text-align: right;">
<span style="font-size: large;"><b>قدرت دولتی سوسیالیستی و نقش مخالفت، مباحثه و ابتکار عمل «از پائین» </b></span></div>
<br />
اما همه این سیاستها و بدون شک سمت و سوی جامعه باید به شکل گسترده در جامعه سوسیالیستی مورد بحث و جدل قرار گیرد. تکرار میکنیم که تضادهای حل نشده در جامعه سوسیالیستی به اختلاف نظر و مبارزه پا خواهد داد. این یکی از سرچشمههای پویایی جامعه سوسیالیستی است. <br />
<br />
باب آواکیان در ارتباط با مسئله محیط زیست مشخصا مثال «آروندهاتی روی» را میزند. او داستان نویس و فعال اجتماعی است که در صف مقدم مبارزه علیه احداث سد در هند با نتایج ویرانگر زیست محیطیاش قرار داشته است. برق آبی یکی از منابع تجدید پذیر انرژی است. اما این منبع، همه جا و همه وقت مفید نیست. آیا در سوسیالیسم هم «آروندهاتی روی» و افرادی مثل او کماکان میتوانند دست به اعتراض بزنند. <br />
<br />
آواکیان تاکید کرده که سوسیالیسم باید جامعهای باشد که ابراز مخالفت در آن نه تنها مجاز است بلکه تشویق شده و بر آن ارج گذاشته خواهد شد. افرادی نظیر «آروندهاتی روی» نیز باید مد نظر قرار گیرند تا از این طریق به تدوین راههایی برای حل این مشکلات بسیار عمیق و جدی زیست محیطی کمک شود، در عین حال که بر سر مسائل سوسیالیسم و کمونیسم، سمت و سوی نوع بشر و جایی که نیاز است به آن برسد، مبارزات ایدئولوژیک جریان خواهد داشت. استثمارگران سرمایهدار سابق حق سازماندهی برای بازگشت دوباره به قدرت را نخواهند داشت اما زمانی که مخالفت با سیاستهای مختلف و حتی با خود سوسیالیسم در صفوف تودههای وسیع بروز کند، تا وقتی که این مخالفت شکل اقدام سازمان یافته برای سرنگونی دولت سوسیالیستی پیدا نکرده، سرکوب نخواهد شد. چنین ابراز مخالفتی در صفوف تودهها به موضوع بحث و جدل و مبارزه تبدیل خواهد شد. <br />
<br />
به علاوه ابتکار عملها «از پائین» هم وجود خواهد داشت. منظور ابتکار عملها و طرحهایی است که از بخشهای مختلف جامعه میجوشد و مستقیما تحت رهبری حزب قرار ندارد و یا ملهم از حزب نیست. حزب باید از این ابتکار عملها به مثابه بخشی از فرایند گستردهتر و همه جانبهتر پیشرفت بیاموزد و رهبریشان کند. <br />
<br />
اینها همه بخشی از فرایند درک حقیقت جامعه و دنیا است؛ بخشی از فرایند تشویق تفکر انتقادی در جامعه سوسیالیستی و توانا کردن تودهها در فهم و متحول کردن عمیقتر دنیا. این فرایند برخی مواقع خیلی حاد و لجام گسیخته خواهد شد؛ به شکل اعتراضات و خیزشهایی بروز خواهد کرد که جامعه را بی ثبات خواهد کرد. اما همه اینها بخشی از فرایند رسیدن به کمونیسم است: حداکثر الاستیسیته و تجربه کردن بدون از کف دادن قدرت؛ بدون باختن انقلاب و همه معنایی که [این باخت] برای نوع بشر خواهد داشت. به همان چیزی نیاز است که آواکیان نامش را رهبری روشن بین کمونیستی ، یک هسته محکم، برای رهبری کردن و به پیش راندن این فرایند پیچیده گذاشته است. <br />
<br />
با چنین شناختی از سوسیالیسم است که نقش تودهها به مثابه بزرگ ترین ذخیره منحصر به فرد بیش از پیش روشن میشود. مردم را با همه انرژی خلاقه، دانش و دغدغهای که دارند میتوان در جریان مبارزه و بحث و جدل سازمان داد تا با یکدیگر به ترسیم ساختمان جامعهای بپردازند که نوع بشر را حقیقتا رها سازد و به شکلی عاجل دست به کار نجات زمین برای نسلهای کنونی و آتی شود</div>
</div>
</div>
Anonymoushttp://www.blogger.com/profile/00442344515274420291noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-7373639320277667500.post-24330932150297444412015-11-11T21:30:00.000+00:002016-05-16T14:22:07.673+01:00 چپاول جنگل هاي باران زای اندونزی و مالزی - وضعیت اضطراری قسمت هفتم<div dir="ltr" style="text-align: left;" trbidi="on">
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<div class="separator" style="clear: both; text-align: center;">
<a href="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEhaMdsrjLrAZZ0mAmCd_TEoP77xbpP-0S5myMyymX81y3pMRM6AwS2QBWGweooajMstgJY8RjMKPTmbBWBirp7oHjmbOgS5nv5wSx4FryhM6MDS9bRPf3cmcNylEm_5KstoNvh53B7DYNt4/s1600/199-7.jpg" imageanchor="1" style="clear: left; float: left; margin-bottom: 1em; margin-right: 1em;"><img border="0" height="400" src="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEhaMdsrjLrAZZ0mAmCd_TEoP77xbpP-0S5myMyymX81y3pMRM6AwS2QBWGweooajMstgJY8RjMKPTmbBWBirp7oHjmbOgS5nv5wSx4FryhM6MDS9bRPf3cmcNylEm_5KstoNvh53B7DYNt4/s400/199-7.jpg" width="222" /></a></div>
</div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<a href="http://planetresistance.blogspot.com/2015/11/blog-post_8.html" target="_blank">- قسمت اول</a></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<a href="http://planetresistance.blogspot.com/2015/11/blog-post_26.html" target="_blank">- قسمت دوم</a><b><br /></b><a href="http://planetresistance.blogspot.com/2015/11/blog-post_55.html" target="_blank">- قسمت سوم</a> <br />
<a href="http://planetresistance.blogspot.com/2015/11/blog-post_37.html" target="_blank">- قسمت چهارم</a></div>
<div dir="rtl" style="text-align: right;">
<a href="http://planetresistance.blogspot.com/2015/11/blog-post_11.html" target="_blank">- قسمت پنجم</a></div>
<div dir="rtl" style="text-align: right;">
<a href="http://planetresistance.blogspot.com/2015/11/blog-post_76.html" target="_blank">- قسمت ششم</a></div>
<div dir="rtl" style="text-align: right;">
<span style="background-color: #d5a6bd;"><i>- قسمت هفتم</i></span><br />
<a href="http://planetresistance.blogspot.com/2015/11/blog-post_93.html" target="_blank">- قسمت هشتم</a><br />
<a href="http://planetresistance.blogspot.com/2015/11/blog-post_54.html" target="_blank">- قسمت نهم</a><br />
<a href="http://planetresistance.blogspot.com/2015/11/blog-post_18.html" target="_blank">- قسمت آخر</a> </div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<br />
<div style="text-align: justify;">
<div style="text-align: right;">
«جنگلهای استوایی برنئو از عجایب شگفت انگیز دنیای طبیعتاند که از آن جمله میتوان از وجود حداقل ۱۵۰۰۰ گونه گیاهی در آنجا، شامل بیش از ۲۵۰۰ نوع اركیده نام برد.... در این جنگلها، گلهایی یافت میشوند به بزرگی صندلی راحتی. یکی از بزرگترین پروانههای دنیا، فیلهای كوتوله، مارهای پرنده، كروكودیلهای عظیم الجثه، نوک شاخهای کرگدنی، و گونهای از كرگدنهای واقعی بسیار نادر که فقط یک دو جینشان در طبیعت باقی مانده و اورانگوتان ها، از جمله حیوانات خاص این جنگلهای استواییاند.» (پُل رافائل ـ کتاب «در میان بوزینههای بزرگ: در جستجوی نزدیکترین خویشاوندمان») </div>
<br />
آخرین بازمانده جنگلهای انبوه استوایی در مدار استوا قرار دارند؛ یعنی در منطقه آمازون در امریكای جنوبی، و در آسیا و آفریقا. این جنگلها دارند به سرعت محو میشوند. از چوبهای آنها استفادههای مختلف میشود. درختان این جنگلها را قطع میکنند و به آتش میکشند تا زمینهای
<a name='more'></a> حاصلخیزشان را برای كاشت دانههای سویا، قهوه، نخل روغنی و یا چراگاه احشام استفاده کنند و محصولات را در بازارهای بینالمللی بفروشند.</div>
<div style="text-align: justify;">
اندونزی، سرزمینی در آسیا با ۱۷۰۰۰ جزیره، حدود ۱۰ درصد جنگلهای استوایی جهان را در خود جای داده است. جزایر اندونزی در سوماترا و برنئو (حد فاصل اندونزی، مالزی و برونئی) دارای زمینها و طبیعتی با تنوع زیستی بسیار غنی هستند كه آخرین زیستگاه اورانگوتانهای باقیمانده در جهان ـ و تنها میمون بزرگ آسیا ـ نیز هست. تنوع زیستی اندونزی، با وجود این كه فقط ۱.۳ درصد از سطح زمین را شامل میشود، آنقدر غنی است كه ۱۰ تا ۱۶ درصد گیاهان گلدار، پرندگان، پستانداران، خزندگان و دوزیستان جهان را در خود جای داده است. اما خطر نابودی، این گونههای متنوع و غنی را تهدید میکند. زیستگاه شان برای تجارت الوار غارت و برای كاشت نخل روغنی صاف میشود. تاكنون تقریبا سه چهارم جنگلهای اندونزی از بین رفته است. مطابق گزارش سازمان پروژههای محیط زیستی جهانی اگر قطع و نابودی جنگلهای اندونزی با نرخ کنونی ادامه یابد این جنگلها تا سال ۲۰۲۲ بالکل از بین خواهند رفت.<br />
<br />
جنگل زدایی باعث شده كه ببرهای سوماترا نیز در معرض انقراض قرار بگیرند. اكنون فقط حدود ۴۰۰ قلاده از این حیوانات نادر در طبیعت وحشی باقی مانده است. اورانگوتانها در برنئو از بین رفتهاند و در سوماترا در وضعیت بحرانی قرار دارند. جنگلهایی كه زیستگاه اورانگوتان هاست، محو شده و قطعه قطعه شدند. اغلب این جنگلها را با تعداد كثیری از یک محصول یعنی درختان نخل (برای تهیه روغن پالم) جایگزین کردهاند. اورانگوتانها به علت از بین رفتن و قطعه قطعه شدن جنگلها، به گروههای كوچكتر تقسیم شدهاند و این کار تولید مثل را برایشان بسیار مشکلتر کرده است. طی سالهای ۱۹۹۷ تا ۱۹۹۸، میلیونها هكتار از جنگلهای وسیع برنئو در نتیجه آتش سوزیهای متعدد از بین رفت. دود مسموم كشورهای همسایه را در بر گرفت. عامل اغلب این آتش سوزیها کسانی هستند که نخل روغنی کشت میکنند. با این کار نزدیک به یک سوم کل جمعیت اورانگوتانهای برنئو (یعنی دهها هزار حیوان) را قلع و قمع کردهاند. (اسم این واقعه را «رسوایی نفت به جای میمون» گذاشتند.) اگر فرایند نابودی به همین منوال ادامه یابد پیش بینی میشود كه اورانگوتانها در ده سال آینده منقرض شوند. و وقتی رفتند دیگر هیچ گاه باز نمیگردند. <br />
تکامل اورانگوتانها با زندگی روی درختان ارتباط مستقیم دارد. آنها که در جست و خیز بین شاخههای درختان استوایی بسیار فرز و چابک هستند اما روی زمین دست و پا چلفتی میشوند. وقتی كه زیستگاهشان از بین برود و دیگر جنگلی نباشد، این میمونهای در خطر انقراض، مجبور میشوند به روی زمین كوچ كنند، زمینی كه حالا به نخلستان تبدیل شده است. در این نخلستان ها هم اورانگوتانها را آفت محسوب میکنند. پس شكار و كشته میشوند یا به دام میافتند و طعمه تجارت حیوانات کمیاب میشوند. <br />
<br />
تنها همین فاجعه اكولوژیك و نابودی تنوع زیستی و از بین رفتن گونههای شگفت انگیز برای محکوم کردن تاراج جنگلهای استوایی آسیا کفایت می کند. اما فاجعه به این جا محدود نمیشود. قطع درختان و آتش زدن این جنگلها باعث گرم شدن زمین نیز میشود. طبق تخمین ها، نابودی جنگلهای استوایی جهان مسبب انتشار حدود ۲۰ درصد گازهای گلخانهای است. امروزه تخریب جنگلهای استوایی در اندونزی به قدری دی اكسید كربن تولید میكند كه این کشور (بعد از چین و امریكا) به سومین تولید كننده گاز کربنیک دنیا تبدیل شده است. كاشت نخلهای روغنی، بدون توجه به عواقب محیط زیستی آن در حال توسعه است. اكنون برای کاشت نخل حتی به زمینهای تورب نیز چشم دارند؛ زمینهایی بسیار غنی از نظر کربن که با خاک و ریشههای درختان در هم آمیخته است. خشک کردن، تخلیه و سوزاندن این زمینها به علت حجم عظیم کربنی که آزاد میکند شدیدا خطرناک است. <br />
<br />
شرکتها و بانکهای چند ملیتی در بخش اعظم جهان امپریالیستی از سوئیس و بریتانیا گرفته تا آمریکا و چین و سایر کشورها، مستقیما روی محصولاتی سرمایه گذاری کرده اند و از فروش شان سود می برند که بر پایه نابودی جنگلهای بارانزا تولید می شوند. با یک نگاه عمیقتر میتوانیم نقش مرکزی ارتش و دولت امریكا و نهادهای مالی تحت کنترل آنها یعنی بانك جهانی و صندوق بینالمللی پول را در حرکتی تشخیص دهیم که سیر نابودی جنگلهای بارانزا را کلید زد و هنوز هم این حرکت نابود کننده را ادامه میدهد. <br />
<br />
دولت و ارتش آمریكا ردههای عالیرتبه ارتش اندونزی را آموزش دادند و در سال ۱۹۶۵، از حرکت سوهارتوی دیکتاتور برای گرفتن قدرت از دست ملی گراها حمایت کردند. سازمان سیا، لیستی از كمونیستهای اندونزی را در اختیار سوهارتو گذاشت تا بتواند دستگیرشان کند. با حمایت و پشتیبانی آمریكا، سورهاتو طی یك قتل عام سیستماتیك، بین ۲۵۰ تا ۷۵۰ هزار تن از چپها را از بین برد تا بتواند یك نظام دیكتاتوری خشن ایجاد كند. صندوق بینالمللی پول، با دادن وام ۵۱ میلیون دلاری، زیر پای سوهارتو را محکم کرد و پشتیبان سیاستها و تحولاتی شد که درهای اندونزی را به روی سرمایههای خارجی چارطاق باز کرد. تحت حکومت سوهارتو، تخریب جنگلهای استوایی برای كشت كائوچو، استخراج معادن، فروش چوب و الوار و روغن پالم سرعت گرفت. در اغلب موارد اقوام سوهارتو و اعوان و انصارش هم جیبهای خود را پر کردند. ارتش سوهارتو، سرزمین تیمور شرقی را به خون كشید. برای سرکوب مبارزه استقلال طلبانه بیش از ۲۰۰ هزار نفر را كشت و تیمور شرقی را به «بزرگترین زندان ـ جزیره جهان» تبدیل كرد. هیچ کدام از اینها بدون حمایت و پشتیبانی آمریكا انجام شدنی نبود و البته اندونزی هم برای آمریکا بارویی برای حفظ منافعش در یک منطقه استراتژیك جهان محسوب میشد. <br />
<br />
قدرتهای امپریالیستی تجربۀ اندونزی را به عنوان بخش كلیدی «معجزه آسیا» در بوق و كرنا کردند؛ تا بالاخره زمانی رسید که اقتصاد آسیا در سال ۱۹۹۷ دچار بحران شدید شد. بانك جهانی اعتراف کرد كه «معجزه» اندونزی نتیجه استراتژیای بود که به جنگلهای اندونزی «مثل یک دارایی» نگاه میکرد که میشود برای تقویتِ استراتژی توسعه خرجش کرد. همین استراتژی بود که اندونزی را به عنوان رهبر جهانی صدور تولیدات جنگلهای حاره مطرح کرد. بعد از بحران، سوهارتو نهایتا مجبور به كناره گیری از قدرت شد. صندوق جهانی پول و امریكا، اندونزی را مجبور كردند كه «سیاستهای ریاضت کشی» را اعمال كند، برنامههای تامین اجتماعی را كاهش دهد و درهای اندونزی را به روی سرمایههای خارجی باز كند. آنچه وامها و کمکهای مالی آمریكا و صندوق جهانی پول و بانك جهانی به اندونزی دیکته کرد این بود که برای «برون رفت» از بحران مالی محصول صادراتی بیشتری تولید و صادر کند. این محصولات، الوار و خمیركاغذ و روغن پالم را شامل میشد. <br />
<br />
امروز، مالزی و اندونزی حداقل ۷۵ درصد از روغن پالم جهان را تولید میكنند و برای تولید بیشتر با هم مسابقه گذاشتهاند. از روغن پالم در خیلی محصولات از بستنی گرفته تا لوازم آرایش و مارگارین (کره نباتی) استفاده میشود. کشتزارهای نخل روغنی، امروز عامل اصلی نابودی جنگلهای استوایی معرفی میشوند. سرمایه گذاری در این نخلستان ها توسط منابع مختلف صورت می گیرد که از آن جمله اند: بانك توسعه آسیا، بانكهای مختلف سوئیس و بریتانیا و غیره. سودهای هنگفت حاصل از تولید روغن پالم در اندونزی به جیب بنگاههای سرمایهداری چندملیتی نظیر یونی له وِر، نستله و پروکتور و گمبل سرازیر میشود. <br />
<br />
اكنون كه نابودی جنگلهای استوایی و تغییرات ایجاد شده اقلیمی در مركز توجه قرار گرفته، این شرکتها و گروههای مالی امپریالیستی صحبت از رشد «مسئولانه» روغن پالم میکنند و برنامههایی را پیش میگذارند که مدعیاند «جنگلهای بارانزا را نجات میدهد». ولی پردههای عوامفریب را که کنار بزنیم میبینیم که «محیط زیست سبز» و سرمایهداری همساز نیستند. به اعتراف بانک جهانی، جنگلهای بارانزا کماکان برایشان نقش «دارایی» را بازی میکند «كه باید خرج شود». به عنوان مثال، بانك جهانی «چارچوب استراتژیك» حفاظت از جنگلهای استوایی و مقابله با تغییرات اقلیمی را در بوق و كرنا میكند. اما یک حسابرسی داخلی بانك جهانی نشان می دهد كه سیاست «بنگاه مالی بینالمللی» این بانک، نابودی این جنگلها را تسریع میکند ـ سرمایه گذاری ۲۰۰ میلیون دلاری در کشتزارهای نخل روغنی (با وجود اطلاع از خطرات بزرگی كه برای محیط زیست در بر دارد) مثال مناسبی در این زمینه است. <br />
<br />
از روغن پالم به عنوان زیست سوخت (به عنوان جایگزین نفت و گاز) نیز استفاده میشود؛ با این منطق که استفاده از زیست سوختها «تمیزتر» است و در فرایند سوختن، مقدار دی اكسید كربن كمتری تولید میکند. اتحادیه اروپا تحت نام كم كردن انتشار گازهای گلخانهای، کشورهای اروپایی را ملزم کرد که تا سال ۲۰۲۰ ده در صد سوختشان را در بخش حمل و نقل از زیست سوخت تامین کنند. اما اكثر این سوختها از روغن پالمی میآید كه در دسترس و نسبتا ارزان است. همان گونه كه نشان دادیم، خود تولید روغن پالم، جنگلهای استوایی را بدون توجه به عواقبش منهدم میکند، مقادیر عظیمی گاز کربنیک به هوا وارد میکند و باعث تغییرات اقلیمی می شود. <br />
<br />
نابودی جنگلهای بارانزا، نابودی زندگی ارزشمند گیاهی و حجم فراوان گازهای دی اكسید كربن آزاد شده، جدیت و فوریت خطرات زیست محیطی را که با آن روبروئیم برجستهتر میکند.</div>
<br />
<div class="separator" style="clear: both; text-align: center;">
<a href="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEiLWpaQq2DfsY-gUcF740eBgYhK842QU9YNXrMKdsrwQs2I1yKBlnh9QXP7nydXo2a6Pi1jUCDYnDsIJXyaV6o0cLvg3hjiBOCwFSAPF5BFcQyCGY2eFj2GeVb4ADGjMe7epWR0UReCfOTd/s1600/199-7-2.jpg" imageanchor="1" style="margin-left: 1em; margin-right: 1em;"><img border="0" height="358" src="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEiLWpaQq2DfsY-gUcF740eBgYhK842QU9YNXrMKdsrwQs2I1yKBlnh9QXP7nydXo2a6Pi1jUCDYnDsIJXyaV6o0cLvg3hjiBOCwFSAPF5BFcQyCGY2eFj2GeVb4ADGjMe7epWR0UReCfOTd/s640/199-7-2.jpg" width="640" /></a></div>
</div>
</div>
Anonymoushttp://www.blogger.com/profile/00442344515274420291noreply@blogger.com0